18:11 - 1394/08/16
پسری در محل کارمان هست که هم از جهت خانواده و هم از جهت شخصیت، آدم خوبیه و قابل اطمینانه. روی همین حساب و جهت ازدواج با هم حرف میزنیم. اون معتقده که باید برای مدتی باهم در ارتباط باشیم تا شناخت از همدیگه پیدا کنیم و بعد خانوادهها رو در جریان بذاریم. در حالیکه من بهش گفتم که بهتره از اول خانوادهها در جریان باشند ولی تاکید میکنه که اول همدیگر رو بشناسیم و بعد. البته میدونم ادمی نیست که بدنبال دوستی و ... باشد؛ چون اگه بخواهد این کارو بکنه اون هم توی محل کارش، بیشتر آبروی خودش و خانواده اش رو میبره. خلاصه مطمئنم که قصد بدی نداره فقط میخواهد اول خودش یه شناختی پیدا کنه تا مطمئن بشه و خانواده اش رو در جریان بذاره.
به نظرتون چکار کنم؟
انجمنها:
http://btid.org/node/79041
جمع بندی مطلب: http://www.btid.org/fa/news/81143
باسلام
بنظرم به هيچ عنوان آشنایی بدون اطلاع خانواده رو قبول نکنید و هیجوقت هیچوقت خاطر جمع نباشید....
ببین خواهر من، شما فکر میکنید اکثر اتفاقات تلخ که توی پست ها اومده آقا پسر اولش اومده جلو گفته قصد دوستی دارم، یا اینکه پسر خوب و موجهی نبوده و دختر قبول کرده.... نه خواهرم اکثرا مثه شرایط شما هست و همین شروع رو طی کردن....
پس بیا و زرنگ باش و از تجارب دیگران استفاده کن....تا هیچوقت تو زندگی ضرر نکنی و مایه عبرت نباشی....
من هم مثه شما قرار بود آشنایی باشه تا بعد از شناخت کم به خانواده مطرح بشه ولی روند چنین پیش نرفت..... بعد از يه هفته ممکنه آقا پسر بگن نه شناخت کمه باز هم بیشتر بشناسیم.... کم کم نگاه میکنی میبینی علاقه مند شدی و دیگه احساسات جای عقل رو داره میگیره...
اونوقت اگر ایشون به هر دلیلی نتونن ادامه بدن شما میمونی و سرگردانی....
پس زندگی رو بر پایه شک نساز اگر به خانواده گفته بشه هیچ اتفاق خاصی نمیفته اگر هر کدوم بعد آشنایی نپسندن پس به ایشون بنظرم بهتره بفرمایید که من با اطلاع خانواده ام و اجازه ایشون میتونن با شما آشنا بشم ولی اینجور هم نیس که اگر خواستگاری آمد و چند جلسه صحبت شد و نپسنديد یا نپسندیدم مشکلی باشه بالاخره روند ازدواج همینه....
ولی باز هم خواهش میکنم خوش بین نباش گرچه حرف من به منظور اینکه بدبین بودن شما نیس ولی خوش بین هم نباش تا بعدا به چکنم نيفتى...
خوشبخت و عاقبت بخیر باشید الهی....
التماس دعا
چه اشکال داره از همون اول خانواده در ارتباط باشن.
البته من تازه به این نتیجه رسیدم (شرمنده)
بعضی پسرها به نظر من واقعا نیت بدی ندارن اما شاید میترسن با وسط اومدن پای خانواده به راحتی نتونن پا پس بکشن. به هر حال ممکنه به هم نخورن.
سلام
تصمیم به ازدواج یک مسئولیت ایجاد می کند که وقتی از طریق خانواده شروع شود رسمیت پیدا می کند.. اینکه یک آقاپسر همراه خانواده و بزرگتر باید به خواستگاری رود و غیر از آن معمولا پذیرفته نیست، برای همین است که این بزرگترها به نوعی ضامن این آقا پسر هستند تا خانواده دختر خانم تصمیم ایشان را جدی بگیرند و اگر وصلت صلاح طرفین بود رخ دهد...
هر خواستگاری قرار نیست به ازدواج ختم شود که ایشان نگرانند.. خوبی مراسم خواستگاری صرفا این است که آشنایی های بعدی خانم و آقا اصولی تر انجام میشه و زیر نظر خانواده ها....
بسیار دیده شده روابطی که بدون اطلاع خانواده ها و به قصد ازدواج صورت پذیرفته در نهایت بدون ایجاد شناخت درست به روابط عاطفی و نه منطقی منجر شده و متاسفانه بعد از مدتی با شکست مواجه میشوند... که این شکست عاطفی معمولا در قشر خانمها رخ میده و آقا پسر بعد از دریافت و جلب محبت دختر خانم و سوء استفاده از احساسات ایشان... به دلیل ضمانت نداشتن حرفها و قول هایشان به راحتی تصمیمشان را عوض میکنند و این میان تنها متضرر دخترخانمیست که بی اطلاع خانواده حاضر شده است اوقات فراغت یک پسر بی مسئولیت را پر کند...
ضمانت تصمیم ازدواج خیلی مهم است... یک آقا پسر باید بداند که باید در برابر درخواست ازدواجش مسئولیت پذیر باشد و بر اساس هوای دل صحبت نکند و عاقلانه روند ازدواج را دنبال کند
موفق باشید
اگر واقعا و بدون صرف احساس، معتقدید که طرف مقابلتان پسر خوب ومناسبی جهت ازدواج باشد و ترس آن دارید که موقعیت خوبی را از دست بدهید، ایشان را رد نکنید
من که این موارد رو خیلی سریع رد میکنم چون اعتمادی نیست به این حرفها یه ریسک هست و متاسفانه احتمال به ازدواج نرسیدن بیشتر هست تا رسیدن
راستش من یکی بهم برمیخوره پسر بیاد بگه بیا بیشتر آشنا بشیم چه معنی میده!؟!؟؟ باید یراست بره سراغ خانواده ها یا نظر خودم رو بپرسه و بره به خانواده بگه نه اینکه بگه حتما اول باید خودم بشناسم
به غرور دخترونه م بر میخوره همچین پیشنهادی
با سلام....دقیقا سوال منم هست ...واقعا باید چیکار کرد؟ نمیدونم چرا بیشتر پسرا الان اینجوری شدن؟ما باید چه کنیم؟
پسر را نترسون
منتهی برو با خانوادت مطرح کن
که من میخواهم با پسری صحبت کنم راجع به ازدواج
و به پسر هم نگو که من با خانوادم اطلاع دادم
و برای آشنایی چند جلسه در یک محیط رسمی با اطلاع خانوادت(بدون اینکه به پسر بگی) صحبت کن این جلسات نباید زیاد طول بکشه بعد از چند جلسه بهش بگو که باید خانواده در جریان باشند
آشنایی برای ازدواج بد نیست منتهی دختر و پسرا طولانیش می کنند
پنهانش می کنند و متاسفانه به جای رفتن سر اصل مطالب میرن تو دنبال سینما و شهربازی و... که اینجور جاها شناختی حاصل نمی شود
مواظب باش از این پسر مذهبی ها نباشه بعد بیاد اینجا بگه فرهنگمون بهم نمیخورد و خانواده من مذهبی و چادری اند.
بهش بگو اگه میخوای اشنا هم بشی و تا بعد تصمیم بگیری بیای خواستگاری بازم باید زیر نظر خانواده ها باشه اگه گفت باشه اشناییمون زیر نظر خانواده تو باشه که هیچی اگه دیدی جا و زد و رفت بدون نیتش خیر نبوده.
هیچوقت هم با اطمینان در مورد اقایون نگو که مطمئنم اهل دوستی و ... نیست همیشه بدترین موارد رو از کسایی میبینی که اصلا فکرش رو هم نمیکردی.
نمیدونم چند سالته ولی نمیدونی اقایون وقتی پای هوسشون بیاد وسط برای رسیدن به هدفشون یه نقشه هایی میکشن که دانشمندها برای طرح ریزی جنگ جهانی هم همچین برنامه ریزی ای نمیکنند.
خیلی حساب و کتاب نکن برای خودت که اگر برا دوستی بخواد تو محل کار نمیاد ابروی خودشو ببره. اقایون وقتی چشمشون یکیو بگیره واسه هوسشون هرکاری میکنن. من خودم هزار موردشو تو محیط کار دولتی دیدم. مراقب باش سرت کلاه نره
جناب یاسین ازدواج تو محیط کار صورت میگیره اما حرفها و پیشنهادهای نافرم هم زیاد صورت میگیره اما چون شما اقا هستید احتمالا خبر ندارید که برخی اقایون چه حرفهایی که به همکارای خانم نمیزنند.چون اون اقایون که نمیان جلو چشم شما دست از پا خطا کنند که.
بابا این همه ازدواج صورت می گیرد چرا شما فقط هوس ها را می بینید
با سلام به شما کاربر محترم
اگر واقعا و بدون صرف احساس، معتقدید که طرف مقابلتان پسر خوب ومناسبی جهت ازدواج باشد و ترس آن دارید که موقعیت خوبی را از دست بدهید، ایشان را رد نکنید امّا به او بگویید مگر کار ما خلاف است که بدون اطلاع خانواده باشد.
اگر به شما گفت: من باید اول خودم بپسندم. شما به او بگویید: اگر خانوادهها بعدا مخالفت کنند، شناخت ما بی فایده میشود. پس بهتر است هر دو با هم باشد.
اگر گفت: خانوادهها با چند ماه رابطه مخالفت میکنند، در جواب بگویید؛ من هم مخالفم؛ چون این نوع رابطه میتواند دلبستگی بیاورد که جلوی شناخت را میگیرد.
علاوه بر اینکه فرضا اگر یک طرف عاشق شد و دیگری نپسندید باید کلی رنج بکشد تا فراموشش کند.
اگر گفت: این مقدار زمان لازم است؛ چون غیر افکار باید با رفتارهای همدیگر اشنا شویم، بگویید اولا: اگر افکار مورد پسند باشد رفتارها هم معمولا مورد پسند خواهد بود و ثانیا: در مورد رفتارها هم میشود صحبت کرد و ثالثا: دیدن رفتارهای خوب دلبستگی میاورد و در نتیجه عیوب رفتاری دیده نمیشوند.
بعد ادامه دهید که از اینها گذشته، بدون اطلاع خانواده من نمی فهمم که طرفم قصد ازدواج دارد یا نه.
اگر با تمام این حرفها، همچنان طرف مقابل قبول نمیکرد، در آن صورت از آنجایی که احتمال زیاد میدهید که طرف مقابلتان فرد مناسبی است، میتوانید با احتیاط رابطه بدون ابراز احساسات را برای شناخت افکار ، اخلاق و رفتار طرفینی، قبول کنید، امّا نباید این رابطه، از چند جلسه معمولی فراتر برود؛ چون حرفهای مربوط به شناخت زیاد نیست.
همچنین اگر طرف مقابلتان، در ضمن آشنایی، احساسات را قاطی شناخت کرد به او توصیه کنید که ادامه ندهد و اگر قبول نکرد بهتر است دیگر رابطه را ادامه ندهید.
با آرزوی موفقیت