«ویشنو» منجی و نجات دهنده هندوئیسم

11:24 - 1396/01/14

اعتقاد به ظهور منجى بزرگ جهانى، اندیشه‌ای فراگیر و جهانی است. دین هندوئیسم یکی از این آیین‌های است که در متون و اندیشه خویش به ظهور منجی ایمان دارد و معتقد است که در آخر الزمان «مهایوگه» ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.

مهایوگه

اعتقاد به ظهور منجى بزرگ جهانى، اندیشه‌ای فراگیر است که تمام ملت‌ها و صاحبان ادیان آسمانی و شبه‌دینی و غالب گروه‌‏ها و جمعيت‏‌ها آن را قبول دارند. دین هندوئیسم، یکی از این آیینی است که در متون و اندیشه خویش، به ظهور منجی معتقد است؛ به همین خاطر، در این نوشتار تلاش می‌کنیم، به گوشه‌ای از کتاب‌های آیین هندو که به این حقیقت اشاره دارد بپردازیم؛ ولی قبل از ورود به این موضوع، لازم است جهان‌بینی آن‌ها در مورد حرکت جامعه را به صورت مقدمه بیان کنیم.

مقدمه
از دیدگاه آیین هندوئیسم، حرکت جهان در زمان به صورت دورانی است، که از چهار عصر «كريته، ترتا، دواپره و كلى» تشکیل شده است که روی هم رفته 12000 سال را تشكيل مى‏‌دهند، که از آن به «مهایوگه» تعبیر می‌کنند، و هر سال آن معادل 360 سال انسانى است و لذا روى هم رفته 000/ 432 سال را در بر مى‏‌گيرد.[1]

هرکدام از این ادوار چهارگانه، دارای شرایط و ویژگی‌های خاصی هستند، که از نظر می‌گذرانیم:

دوره اول کریته: تقواى كامل در بين مردمان حكم‏ فرما بود و هيچ‏‌كس از وظيفه خود شانه خالى نمى‏‌كرد؛ مردم محتاج كار و كوشش نبوده، ميوه‏‌هاى زمين فقط با خواهش به دست مى‏‌آمده است. بدخواهى، گريه، تكبر، فريب، خودبينى، تنفّر، ظلم، ترس، رنج، حسد و غبطه وجود نداشته است. هر يك از طبقات مردم (كاست‏‌ها) به‏ طور مرتب وظايف و تكاليف خود را انجام مى‏‌داده؛ پيوسته يك خدا را پرستش مى‏‌کرده و فقط يك قانون و یک رسوم و نماز داشته‏‌اند؛ هر چند آن‌ها وظايف جداگانه‏‌اى داشتند، اما همه تابع يك «ودا» بوده‏‌اند.

دوره دوم ترتا: در این دوره، میزان تقوا یک چهارم کاسته می‌شود. مردمان اين زمان پيرو حقيقت و راستى بوده، به تقوايى كه با مراسم و تشريفات در ارتباط بود، وابسته بودند. قربانى و افعال نيك و شعاير مختلف، در همه‏ جا حكم‏ فرما و اعمال مردم براى تحصيل اجر و انجام مراسم مذهبى و نذور بوده است و آن‌ها هيچ‏‌گونه احتياجى به رياضت نداشته‏‌اند.

دوره سوم دواپره: در این دوران نیمی از تقوا از بین می‌رود، و «وداها» به چهار قسمت تقسيم شده است. بعضى از مردم چهار ودا و بعضى سه ودا و بعضى دو ودا و گروهى يك ودا را مطالعه مى‏‌كردند و جمعى هم هيچ‏ يك از وداها را نمى‏‌خوانند و شعاير و مراسم مذهبى به طرق بسيار مختلف انجام مى‏‌گيرد. در اثر افول نيكى، تنها عدّه معدودى پيرو حقيقت باقى ماندند. وقتى مردم از نيكى دور شدند، بيمارى‏‌ها و بلايا و خواهش‏‌ها كه زاييده تقديرند، به آن‌ها حمله‏‌ور شد و در اثر صدماتى كه به مردمان وارد گرديد، به طرف رياضت‏ رفتند و آن‌هايى كه به سرور آسمانى مايل شدند، قربانى كردند و بدين‏ طريق بشر در اثر از دست دادن بسيارى از خصال نيك خود و كاهش ميزان تقوا تنزّل كرد.

دوره چهارم کلی: فقط يك- چهارم از تقوا باقى مانده است. پيروى از وداها و اعمال نيك و شعاير مذهبى و قربانى‏‌ها ترك شد. بلايا، بيمارى‏‌ها، خستگى، عيوب، بدبختى، گرسنگى و بيم در همه جا حكم‏‌فرما گرديد. با پيشرفت زمان، بيش از پيش درجه تقوا تنزل مى‏‌كند و آدمى به همين نسبت از مرتبه انسانيت پایین مى‌‏آيد و وقتى رو به خرابى و تباهى مى‏‌رود، مقاصد آن نيز تضعيف شده و افول اخلاقى عمومى، مردمان را پست مى‏‌سازد.[2] و در پايان همين دوره است كه موعود هندو ظهور خواهد كرد.[3]

ظهور منجی در کتب هندو

الف) كتاب اوپانيشاد
«اين مظهر ويشنو(مظهر دهم) در انقضاى كلى، يا عصر آهن، سوار بر اسبى سفيد، در حالى‏ كه شمشير برهنه درخشانى به صورت ستاره دنباله‌دار در دست دارد، ظاهر مى‏‌شود و شرها را تماما هلاك مى‏‌سازد و خلقت را از نو تجديد مى‌‏كند و پاكى را رجعت خواهد داد. به گفته هندو، مظهر دهم در انقضاى عالم ظهور خواهد كرد.»[4]

ب) كتاب باسك‏
«دور دنيا تمام شود به پادشاه عادلى در آخر الزمان، كه پيشواى ملائكه و پريان و آدميان باشد و حق و راستی با او باشد و آن‌چه در دريا و زمين‏‌ها و كوه‏‌ها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمان‏‌ها و زمين و آن‌چه باشد، خبر دهد. از او بزرگ‌‏تر، كسى به دنيا نيايد.»[5]

ج) كتاب ريگ‏ودا
«ويشنو، در ميان مردم ظاهر مى‌‏گردد. او از همه‏ كس قوى‏‌تر و نيرومندتر است. در يك‏ دست ويشنو(نجات‏ دهنده) شمشيرى به مانند ستاره دنباله‏‌دار و دست ديگر انگشترى درخشنده دارد. هنگام ظهور وى، خورشيد و ماه تاريك مى‌‏شوند و زمين خواهد لرزيد.»[6]

نتیجه‌گیری:
پس بنا بر آیین هندوئیسم، ظهور منجی در پایان این دوره‌ها امری ضروری است، که پس از طی شدن مراحل «مهایوگه» تحقق پیدا می‌کند،

_______________________________________________
پی‌نوشت
[1]. مقالات و بررسی‌ها، جلال مقدم، دانشكده الهيات دانشگاه تهران، دفتر 71 ، تابستان 81، ص 287- 285.
[2]. فصل‌نامه هفت آسمان، سال پنجم شماره 20، زمستان 1382، مقاله كيهان شناخت و فرضيه ادوار جهان(هندو) سيد حسين حسينى آصفى، صص 60- 61.
[3]. مقالات و بررسی‌ها، همان، ص 294.
[4]. اوپانيشاد، ترجمه محمّد داراشكوه (از متن سانسكريت)، ج 2، ص 637. به نقل از منجى در اديان، شاكرى زواردهى، روح الله‏، بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، 1388 ش‏، ص225.
[5]. بشارات عهدين، محمد صادقى، دار الكتب الاسلاميه، 1336ش‏، ص 246.
[6]. ظهور حضرت مهدى(عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف) از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، سيد اسد اللّه هاشمى شهيدى، مسجد جمكران، 1380 ش، ص 298.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 0 =
*****