چگونگی ازدواج یک طلبه

16:37 - 1392/08/29
رهروان ولایت ـ مدیریت اقتصاد خانواده با شهریه طلبگی واقعا اعجاب انگیزه، چون یک طلبه جدید الورود هیچ منبع مالی ندارد و تنها در آمدش شهریه اندکی است که بعضی از مراجع بزرگوار تقلید هر ماه قمری به عنوان کمک هزینه تحصیلی عنایت می کنند، با این حال ما طلبه هایی داریم...
ازدواج طلبه

اخیرا توفیق حاصل شد تا مدتی را خدمت دانشجویان یکی از دانشگاههای کشورمان باشم گفتگویی که با دانشجویان عزیز داشتم، اکثرا دوست داشتند در دوران تحصیل ازدواج کنند اما باتوجه به هزینه های بالای اقتصادی و تجملات بالای عقد و عروسی  نمی‌خواستند تشکیل خانواده بدهند، این در حالی است که شرایط طلبه‌ها از دانشجویان سخت‌تر می باشد چون دانشجو در طول چهار سال فارغ‌التحصیل می شود و می تواند جذب کاری شود، لیکن یک طلبه حد اقل باید ده سال درس بخواند تا سطح حوزه را به اتمام برساند. با این وجود اکثر طلبه‌ها در سن پایین ازدواج می‌کنند و با توکل بر خدا وارد زندگی مشترک می‌شوند.

مدیریت اقتصاد خانواده با شهریه طلبگی باور نکردنی است، چون یک طلبه جدید الورود هیچ منبع مالی ندارد، تنها در آمدش شهریه اندکی است که بعضی از مراجع بزرگوار تقلید هر ماه قمری به عنوان کمک هزینه تحصیلی عنایت می‌کنند، با این حال ما طلبه هایی داریم که با همین شهریه اندک زندگی مشترک را شروع می‌کنند، در گفتگویی که با یکی از طلاب جدید الورود متأهل داشتم ایشان می‌فرمودند شهریه دریافتی‌شان به اندازه اجاره خانه‌شان هم نمی شود گفتم پس چطور زندگی می‌کنید؟ ایشان این ایه را تلاوت کردند:«إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[32/نور] اگر تنگ‌دستند خداوند آنان را از فضل خويش بى‏‌نياز خواهد كرد و خدا گشايش‌گر داناست» تو دلم به طرز فکرش احسنت گفتم و نا خود آگاه یاد این آیه شریفه افتادم «وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ[3/طلاق]و از جايى كه حسابش را نمى‌‏كند به او روزى مى‌‏رساند و هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است‏»

از ایشون سوال کردم شما فقط به خداوند توکل می‌کنید یا خودتان مدیریت خاصی دارید که با شهریه اندک زندگی می‌کنید؟ایشان گفتند:توکل بر خدا باید در کنار تلاش و مدیریت اقتصادی باشد چون خداوند خواسته در این دنیا هر امری از مجرای طبیعی خودش جاری شود و کسانی که در خرج خانواده زیاده روی می‌کنند و یا مدیریت ندارند قطعا با مشکلات اقتصادی مواجه می‌شوند به همین خاطر هزینه های عقد عروسی طلبه ها بسیار پایین می‌باشد و اکثرا به ضروریات زندگی بسنده می‌کنند، و از خریدن لوازم خانگی که خیلی کاربرد ندارند پرهیز می‌کنند. همچنین خرید بازارشان هزینه زیادی ندارد مثلا به جای خرید حلقه طلای میلیونی برای مرد، (که حرام هم می‌باشد) به انگشتر نقره چند هزاری بسنده می‌کنند.
بعد پرسیدم آیا طلبه‌ها جشن ازدواج هم می‌گیرند:ایشان جواب دادند بله طلاب هم در عقد و عروسی شان شادی می‌کنند اما شادی که آمیخته با گناه نباشد مثلا به جای موسیقی مبتذل شخصی (معمولا یکی از طلاب) در مدح ائمه مداحی می‌کند و یا سرودی می‌خواند و به جای کف زدن‌های نامعقول بر محمد و آل محمد درود و صلوات می‌فرستند.

وی اضافه کرد انتخاب همسر توسط طلاب معمولا به روش سنتی است و همسر‌شان از طرف خانواده یا سایر طلاب و حتی اساتید حوزه به آنها معرفی می‌شود. با توجه به اینکه اکثر طلبه‌های قم، خانواده هایشان در شهرهای دیگر هستند و رفت آمدشان سخت می‌باشد، بعضی اوقات مراسم خواستگاری توسط یکی از اساتید یا طلبه سال بالایی انجام می‌شود البته خانواده‌ها در جریان تمام کارها قرار می‌گیرند و چه بسا استاد طلبه با پدر وی در مورد ازدواج فرزندش مشورت کند تا به کمک هم به راهکار مشترکی برسند.

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

طلبه ها پول میگیرند از حوزه ولو کم ولی ما دانشجو ها باید پول بدیم ولو کم
فرق تو همین دادن و گرقتن که اونا میتونند ازدواج کنند ما نه

تصویر شقایق
نویسنده شقایق در

خب می رفتی طلبه می شدی حالا که اینقدر داری حرص میخوری؟!!!
طلبه شدن کار هرکسی نیست!!

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

بحثمون سر طلبه شدن و نشدن نیست(مملکت به همه نوع متخصصی نیاز داره) بحثمون سر اینه که مشکله ازدواج دانشجو ها هم حل بشه تا با توان و قدرتی چند صد برابر به نظام اسلامی خدمت کنند و نیرو های بالقوه شان هدر نرود
(یه کم فکر کنی وعقلتو به کار بندازی و چشم بسته حرف نزنی بد نیستا)

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

دوست عزیز از هر جا که احساس کردی داره بی عدالتی میشه از همون جا میتونی دانشگاهو ول کنی بری حوزه پول هم هر چقدر دادن بگیر نوش جونت البته اگه میتونی !!!!!!

تصویر یه دوست

تا جایی که منشنیدم بسته به اینکه کدوم پرداخت کننده کدوم شخص باشه فرق میکنه. من تا ماهی نهصد هزار تومن هم شنیده ام (ولی ندیده ام) واسه همین تایید نمی کنم. ولی ضرب المثل درستی داریم که میگه تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها. حتی نصف این رقم هم باشه، حتی 1 ریال هم باشه تبعیضه.

چرا طلبه ها پول بگیرند واسه درس خوندن ولی دانشجویان فرش خونه شون رو هم باید بفروشند شهریه بدند. مگر طلبه با دانشچو چه فرقی داره؟اون به سن معین که میرسه زن میخواد، خونه می خواد، کار می خواد و .... این هم همینطور. نه دانشجو واسه مردم کاری انجام میده یا درآمدی ایجاد میکنه که بخواد بابتش مزد بگیره نه طلبه.
اگر قرار باشه دانشجو در دوران تحصیل کار کنه خرج تحصیل و خانواده اش رو بده طلبه هم باید کار کنه. مگه ائمه ما می نشستند بابت امامتشون و علمشون حقوق می گرفتند؟ نخیر. کار می کردند. تجارت می کردند. نخل می کاشتند. چاه حفر می کردند و .... .

تصویر حسین وجدانی «مشاور»

سلام
دوست عزیز نهایت شهریه یه طلبه متأهل و درس خارج خون(کسی که حداقل ده سال در حوزه درس خونده) 500 تومن هم نمیشه

تصویر یه دوست

سلام اقای مهدیار‏، روز بخیر

درمورد اینکه چقدر می گیرند همانطور که گفتم تایید نمی کنم

خلاصه تا جایی که ما از اسلام و سیره ائمه خونده ایم، اگر الان امیرالمونین حکومت می کرد چنین تبعیضی بین طلاب دینی و طلاب علوم غیر دینی قائل نمیشد.

امیدوارم این حرفها رو حمل بر اغراض شخصی نکنید. همانطور که در نظراتم به خانم ها گفته ام (در مورد ازدواج ها) به اندازه عقل و دانشم فقط از حقیقت و دینم دفاع می کنم. نه از فرد یا گروه خاصی.

تصویر دانشجو0000
نویسنده دانشجو0000 در

سلام

ببخشید میشه بگید چرا ما دانشجوها باید درس بخونیم و شهریه های آنچنانی بدیم ولی اونوقت طلبه ها درس بخوونن و شهریه بگیرن؟
تازه تو دانشگاه هم رشته های الهیات و... هم هست. مثل حوزه ها.
حالا
این بی عدالتی نیست. واقعا برام سواله لطفا جواب بدید.
ممنوون

تصویر محمد اسدی

سلام
این مشکل دانشگاهها و مسئولان دانشگاهه. مراجع مسئولان حوزه ها هستند و می توانند به افراد زیر مجموعه خودشان کمک کنند. اما مسئولان دانشگاهها این کار را نمی کنند. شاید یکی از عللش اینه که تعداد دانشجویان نزدیک بیست برابر طلبه هاست. دیگر اینکه فارغ التحصیل شدن و کار برای طلاب حوزه دیر اتفاق می افته. اونها باید شش سال درس بخونند تا مدرک معادل فوق دیپلم بگیرند! بعد سه سال دیگه هم بخونند تا مدرک معادل لیسانس بگیرن! تازه معلوم نیست بعد از اون هم کاری براشون پیدا بشه یا نه. دیگر اینکه طلبه با وارد شدن به حوزه محدودیتهای زیادی رو قبول می کنه که اکثر دانشجو ها قبول نمی کنند.

تصویر یه دوست

دوست عزی جواب های متعددی میشه به مطالب شما داد.

بیست برابر بودن تعداد بهانه است. حق هر فرد یا صنفی رو باید داد تعدادش هر چقدر می خواد باشه.

دانشجو و طلبه هر دو دنبال کسب عمند هر کدوم نوعی از علم. هر دو در یک مملکت و یک شرایط اقتصادی زندگی می کنند. هر دو هم دوست دارند ازدواج کنند و ... .
دانشجو وقتی فارغ التحصیل میشه باید بره سربازی تا 2 سال (فرض لیسانس) بعدش بیاد بگرده دنبال کار. شاید یه ماهه کار پیدا کنه شاید 5سال هم بدوه کار گیرش نیاد.
دوستان طلبه هم منابع درآمد خودشون رو دارند. از پیش نمازی در مدارس و ادارات و ... گرفته تا سخنرانی در مجالس و .... .

درضمن تا قبل از انقلاب هم طلاب از مراجع به طور منظم هر ماه حقوق می گرفتند؟ بحث کمک جداست. این همه نمونه ها رو در کتاب ها می خونیم که آقای فلان چطور کار می کرد و بسختی هزینه زندگی و درس تامین می کرد الکی بوده؟

کار برای روحانیون؟ آمار فارغ التحصیلان بیکار که مشخصه، زیاد هم می بینیم. ولی هنوز روحانی بیکار تو عمرم ندیده ام. هر کدوم رو دیده ام یک یا چند جا مشغول بوده اند.

تصویر محمد مهدی
نویسنده محمد مهدی در

دانشجو وقتی سرکار می رود درامد چند ده میلیونی دارد ولی طلبه باید با این شهریه کم باید بسازد.

تصویر انسان
نویسنده انسان در

با سلام
به نظر من دانشجو های ما هم یه کم تنبل شدند چون می تونن در کنار درس خوندن کار کنند و ازدواج کنند.کسانی هستند که در دوران دانشجویی از کارکردن ماشین خریدند و یا ازدواج کردند .
الانه دانشجوها منتظرند یکی یه چی بهشون بدن .بابا دستتون را بذارید سر زانوهاتون یاعلی بگید و و کار کنید در کنارش درس بخونید ازدواج کنید و چشمتون به دست دیگران نباشه
شیرینی زندگی به چشیدن و پشت سر گذاشتن این سختی هاست.
تو زندگیتون سراغ آدمایی از سنخ خودتون برید که توقع آنچنانی ندارند و به کم قانع هستند که اینجور آدما زیاد هستند

تصویر میثم
نویسنده میثم در

فکرمیکنم
برای پاسخ به این سوال که "چرا طلبه ها شهریه میگیرند هرچند خیلی کم ولی
دانشجوها باید به دانشگاه شهریه بدهند" اول باید چند مسئله روشن بشه تا به
این سوال هم پاسخ داده بشه:
اول اینکه اصلا میشه دو قشر"دانشجو و طلبه" رو برای گرفتن و پرداختن شهریه
باهم مقایسه کرد یا نه و اینکه چه شباهت ها و تفاوت هایی بین این دو قشر
هست؟
دوم اینکه تفاوت "شهریه"ای که به طلاب داده میشه با "شهریه"ای که دانشجوها
پرداخت میکنند چیه؟
جواب مسئله اول اینه که درسته که هر دو به دنبال کسب علم هستند ودریک مملکت زندگی میکنند اما
فضای تحصیلی و نهادهای اداره کننده اونها کاملا باهم فرق دارند و هیچ ربطی
به هم ندارند. حوزه ها توسط مراجع معظم تقلیدو مرکزمدیریت حوزه ها اداره
میشن و دولت هیچ گونه دخالت و نظارتی به روی حوزه ها به لحاظ نظام آموزشی و
پرورشی و...نداره وحوزه ها به این لحاظ هیچگونه وابستگی به دولت ندارند.
جالبه بدونید حتی زمانی که دولت به هرعلتی مثل آلودگی یا سردی هوا و...
تمام مراکز آموزشی رو تعطیل اعلام میکنه بازاین شامل حوزه ها نمیشه وحوزه ها تعطیل نمیشند وهمچنان
به کارشون ادامه میدند! مگر اینکه مرکزمدیریت حوزه ها یا مدیریت حوزه تصمیم
دیگه ای بگیره..
ولی دانشگاه ها بطور مستقیم یا غیرمستقیم زیر نظر دولت و مسئولین دانشگاه ها
اداره میشن. پس اساساً این دو قشر به لحاظ نهادهای اداره کننده کاملا ازهم
متمایزند و نمیشه اونها رو به این لحاظ باهم مقایسه کرد.
یعنی طلاب این شهریه رو از طرف مراجع معظم تقلید دریافت میکنند و دولت
هیچگونه کمکی دراین باره نمیکنه وذره ای شهریه به طلاب پرداخت نمیکنه و این پرداخت شهریه به طلاب هم اختصاص به بعداز انقلاب وکشور ایران نداره. بلکه از قدیم ودرهرجا وکشوری که کلاسی برای طلاب علوم دینی تشکیل میشد رسم بوده،علما ومراجع برای رشد وترویج این علوم ماهیانه مبلغی رو به طلّابی که فقط به کسب علوم دینی میپرداختند هدیه کنند.(که البته این مبلغ از همون زمان تا بحال به قدری کم بوده وهست که به سختی حتی خرج خورد وخوراک وتحصیل یک طلبه رو درطول ماه فراهم میکنه..چه برسه به امور دیگه زندگی!)
ولی دانشگاه ها زیر نظر دولت اداره میشند وپایبند به قوانینی هستند که مسئولین مربوطه براشون وضع میکنند و تصمیم گیری با اونهاست که از دانشجوها شهریه بگیرند یااینکه شهریه بدند.
پس درواقع بهتره دانشجوها اگر مایل به مقایسه هستند، خوشون رو با دانشجوهای بقیه ی دانشگاه های کشور یانهایتاً بقیه کشورها مقایسه کنند..! نه طلاب. ولی خوب ظاهراً دیواری کوتاه تر از دیوار طلاب پیدا نشده!! :)
وامّا مسئله دوم: تفاوت میان "شهریه"ای که طلاب دریافت میکنند و "شهریه"ای که داشجویان میپردازند..
همونطورکه میدونید "شهریه" یه لفظ عربیه که ترجمه فارسیش میشه همون ماهیانه. واین ماهیانه میتونه هرچیزی که به طورمعمول ماهی یکبار اتفاق می افته باشه.در واقع این یک لفظ مشترکه که درحال حاضر بیشتر معنای اصطلاحی اون بکاربرده میشه.
یعنی همینکه شخص یانهادی درقبال خدماتی که درطول یک یاچندماه به شخص یا نهاد دیگه ای ارائه میده،ودرمقابل "ماهیانه"حقوقی رو دریافت میکنند، اصطلاحاً به اون حقوق، "شهریه" گفته میشه.برای مثال همین خدماتی که دانشگاه به یک دانشجو برای تحصیل دراون دانشگاه ارائه میده ودرمقابل ماهیانه حقوقی رو ازون دانشجو دریافت میکنه.یعنی همون معنای اصطلاحی: "شهریه".
اما باید بدونید"شهریه"ای که به طلاب داده میشه به معنای اصطلاحی اون یعنی "حقوق"نیست! بلکه همونطورکه بیان شد شهریه ای که طلاب دریافت میکنند درواقع هدیه ایست که مراجع،علما وبزرگان بابت قدم گذاشتن در راه کسب علوم دینی وترویج دین و مصالح دیگه به طلاب پرداخت میکنند. وچون این هدیه به طور"ماهیانه" داده میشه به اون "شهریه" میگن. پس دراصل طلاب هیچ حقی برگردن مراجع وافرادی که از اونها شهریه دربافت میکنند ندارند ودرصورت پرداخت نکردن این شهریه جای هیچ شکایت رسمی وجود نداره.

(بحثهای بسیار دیگه ای درین زمینه وتفاوت های زندگی طلبگی ودانشجویی وجود داشت که به روشن تر شدن مطلب کمک میکرد امامجال بیان نیست و فکرمیکنم همین دلایل برای روشن شدن قضیه کافی باشه)
موفق باشید

تصویر دوستداران علم آموزان

من هر دو قشر را درک میکنم اما بدانید همانطور که گفتید دانشجو4سال فارغ تحصیل میشود بعدآن میتواند کارش را درجامعه بیابد اما دوستان طلبه 10 ال12 سال که مدت تحصیلی آنان است باید درسشان رابخوانند واین مقدمه ای بردرس اجتهادشان است که شاید به بیش از10الی20 سال طول میکشد وکارطلبه همان طلبگی وهدایت جامعه است که مراجع تقلید کمک تحصیلی به آنان هدیه میدهند.
2-هر مجموعه آموزشگاهی برای یپش برد دانشجو موفقش بورسیه میدهد تاجای میرسد که به کشورهای خارجی میفرستند اما به همه این امتیاز نیست پس باید اینجا هم تبعیض باشد اماتبعیض نیست وازالن دانشجویان استفاده در کارهای اقتصادی وفنی کشور میکنند.دردوستان طلبه هم همین حکم جاریست که طلبه ها به جای برسند علما یک بورسیه اندک برای ساخت انسان انسانساز بورسیه اندک میپردازند واین هدف الهی است واین هم تبعیض نیست چون مثل دانشجویان صاحب بورسیه هستندوبعدازوجودآنهاتاپایان عمربابرکتشان استفاده میکنند.

تصویر جنوبی
نویسنده جنوبی در

من به دانشجویان اگریک طرفه به پیش قاضی برویم تاحدودی حق میدهم.چون دانشجویان رشته تربیت معلم حقوق میگیرندچون بورسیه آموزش پرورش هستند.طلاب که ازدوستانم هستند هم بورسیه مجتهدین هستند.معلمین برای پرورش دانش آموزانند وطلاب پرورش کل جامعه اند.شماخودتان قضاوت کنید

تصویر فرهنگی جوان

شیوه ی ازدواجشون خیلی قشنگه..
منم دانشجومعلمم بورسیه. از آموزش و پرورش حقوق میگیرم .
اما از این حقوق فقط 220000 تومن برام میمونه... میگن خوش بحالت حقوق بگیری ولی این خبراهم نیست ایناصرف رفت و آمدمونم میشه.
حالا طلاب کمتر از ما دریافت میکنن واقعا شیوه ی زندگیشونو تحسین می کنم.
همسریشون سعادته.

تصویر وحیدمفسر
نویسنده وحیدمفسر در

سلام.وقت بخیر
بنظر من هرکسی بخواد ازدواج کنه میتونه
بشرط اینکه سرکار باشه
توکل کنید برید جلو
ولی طلبه ها باور کنید ماهیانه ۱۰۰هزارتومن یا بیشتر یا کمتر میگیرن بنظرتون با این چندرغاز میشه چیکار کرد
الان اکثر طلبه ها تو مضیقه ان دارن به سختی زندگی میکنن
اکثرا میرن کار آزاد تو کنار درس خوندن...آخه بعضی ها میگن طلبه ها حقوق میگیرن نه بخدا ازاین خبرا نیست....
ممنونم که خوندید....دعام کنید منم مزدوج بشم.دعاتون میکنم

تصویر من یه طلبه ام
نویسنده من یه طلبه ام در

دانشجوهایی که انتظارحقوق گرفتن دارند...توجه داشته باشن که اگه خوب درس بخونن وتویه دانشگاه خوب قبول بشن بعداز 6 سال با احتساب سربازی میتونن وارد بازار کار بشن!البته از وضعیت کمبود شغل توی کشورباخبرم...این تقصیرسران کشوریه و هرکسی راهی روانتخاب میکنه باید جوانبش روبسنجه!اینهمه دانشگاه انتفعاعی و غیرانتفاعی و دولتی وشبانه و آزاد و موسسات آموزش عالی وخصوصی و غیره باعث شده که هرکسی بتونه به قول خودش وارد دانشگاه بشه وانتظارات الکی داشته باشه!کی گفته همه طلبه ها میتونن توسالهای اولیه تحصیل ازدواج کنن؟اگه هم ازدواج میکنن به پشتوانه حوزه نیست...اکثراازخانواده مذهبی هستن که توسالهای اولیه زندگی باکمک خانواده هاشون زندگی روپیش میبرن...ماهم ازخدامونه بتونیم کارکنیم اماازیه طرف سنگینیه درسای حوزه نمیزاره ازیه طرف خود حوزه نمیزاره که طلبه توسالهای اول از حوزه خارج بشه و کارکنه...وتوسالهای بعدی هم عملا فشردگی درسا وکلاساوقت واسه طلبه نمیزاره که بره کارکنه...وامااگریک طلبه بخاداز طریق حوزه به نون و نوایی برسه حداقل باید ده سال واقعادرس بخونه...من خودم توی فضای دانشگاه هم بودم ومیتونم مقایسه کنم که یه طلبه موفق درعادی ترین حالت بایدروزی 4یاپنج ساعت فعالیت علمی خارج از کلاس داشته باشه امایه دانشجوی موفق باروزی یه ساعت هم میتونه کارخودشوپیش ببره...بعدشم محل تامین به قول بعضی هاحقوق طلبه هاخودمردم هستن نه دولت...یعنی یک سری آدم بعنوان خمس ووجوهات پولاشونومیدن به حوزه که خرج بشه واسه طلبه ها...اونایی که اشکال دارن به خدااشکال دارن...یه ذره هم به بودجه های کلانی که تودانشگاههاتلف میشه دقت کنین...واسه یه پروژه فوق لیسانس نیم میلیارد کمک میشه...نتیجه هم داره؟تعداددانشجوهای کشورشایدبیشتراز5میلیون نفرباشه اماطلبه هاشایدبه 300هزارتانرسه...بودجه فرهنگی حوزه ازطریق مردم تامین میشه...حالامنم دیدم آخوندایی که سواربنزمیشن!شمااززندگیه خیلی از طلبه هاخبرنداری!طلبه هاتوزندگیشون قناعت دارن وکسی که واردزندگیشون میشه ازوضعشون خبرداره!فقط طلبه جرئت میکنه وازدواج میکنه!

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 10 =
*****