تعامل فرهنگ نبوی با سایر ادیان

19:43 - 1393/04/05
چکیده: آنچه از منابع تاریخی به دست می آید؛ تعاملی که پیامبراکرم(صلی الله علیه واله و سلم) با پیروان سایر ادیان داشته‌اند تعامل گفتگوی آرام و مسالمت آمیز و بدور از کشت وکشتار بوده است چرا که همواره دعوت به سوی خیر و حق صلح را مقدم بر جنگ می دانستند
پیامبراکرم صلی الله علیه واله و سلم

رهروان ولایت ـ بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:

یکی از سناریوهای مهمی که بسیاری از غول های رسانه‌ای دنیا آن را دنبال می‌کنند موضوع اسلام ستیزیی وسیاه و خشن وانمودن آموزه‌های اسلامی ست. در این بین یکی از رسالتهای مهمی که بردوش ارگانها ومهندسین فرهنگی وجود دارد. روشنگری و دفع این حملات غیر منصفانه است.ازاین رو برکسانی که صاحب قلم وتریبون هستند لازم است در این جنگ نا برابر درمقابل ابرقدرت های رسانه‌ای دنیا از هیچ کاری کوتاهی نکنند چرا که سستی در این زمینه می‌تواند تبعات جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد.

رفتار پیامبر با پیروان دیگر ادیان

 یکی ازاتهامات غیر منصفانه‌ای که بر اسلام و شخصیت مقدس پیامبراکرم (صلی الله علیه واله و سلم) زده می شود؛ موضوع قتل و کشت و کشتار پیروان سایر ادیان است. که در شبکه‌های اینترنتی و ماهواره ای به وفور قابل مشاهد است. در این بین تبین برخورد پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله و سلم)در طول حیات مبارکشان با سایر ادیان بسیار اهمیت دارد. چرا که نکات زیبایی و ارزشمندی از سیره و سبک زندگی پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) وجود دارد که آن اتهامات  ناعادلانه را دفع می کند.

حضور سایر ادیان در کنار مسلمانان

هنگام بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه واله و سلم)قبایل زیادی از یهود درمناطق حجاز حضور داشتند که مشهور ترین آنها سه قبیله بنی نظیر،بنی قریظه، بنی قینقاع در یثرب بودند این سه قبیله در یک محدوده مثلثی شکل در شمال شرقی قبا زندگی می کردند. زندگی مسالمت آمیزی که این قبایل در کنار مسلمانان داشتند خود بهترین شاهد و گواه بر حسن عدلت ومهرورزی وعدم خشونت پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله و سلم) نسبت به پیروان سایر ادیان است. مهروزی به این معنا که با بیان روشن و استدلال متین دیگران را به آیین پاک الهی دعوت می‌نمودند. در کتب تاریخی نقل شده است که هرگاه قبیله ای سر ستیز و مقابله با اسلام داشت. پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله و سلم) به فرماندهان سپاه خود امر می‌نمود ابتدا آنها را به آیین اسلام دعوت نمایند. واگر قبول نکردند با پذیرش جزیه از جنگ با آنها انصراف دهند به این معنا اگر حاضر به پرداخت جزیه باشند می‌توانستند در کنار مسلمانان به زندگی مسالمت آمیز خود ادامه دهند و مسلمانان متعرض آنها نمی‌شدند مگر زمانی که آنها سر به طغیان داشته باشند.[1] از این رو خداوند متعال می فرماید: «وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى‏ سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنينَ [انفال/58] و هر گاه (با ظهور نشانه‏ هايى،) از خيانت گروهى بيم داشته باشى (كه عهد خود را شكسته، حمله غافلگيرانه كنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام كن كه پيمانشان لغو شده است زيرا خداوند، خائنان را دوست نمى‏دارد!».

 منطق و استدلال منصفانه با پیروان سایر ادیان

آنچه مسلم است منطق ،استدلال و اقناع عقلی که بر زندگانی پیامبراکرم(صلی الله علیه واله و سلم) حاکم بوده ایشان را از اتهامات غیر واقعی شبهه پراکنان مبنی برخون ریز بودن پیامبر صلح ورحمت دور می‌سازد. چرا که در سرتاسر زندگی مبارک پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) شاهد برخورد منطقی و استدلالت متقن با پیروان سایر ادیان هستیم  این منطق استوار در واقع فرمان الهی ست که می‌فرماید «ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ[النحل/125]با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوه‏اى‏] كه نيكوتر است مجادله نماى. در حقيقت، پروردگار تو به [حال‏] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر، و او به [حال‏] راه‏يافتگان [نيز] داناتر است.»

در خصوص سیره مبارک رسول اکرم (صلی الله علیه واله و سلم)نیز این موضوع به روشنی قابل مشاهد اسبت برای نمونه:

مهمترین برخوردی که درعهد رسول خدا میان آن حضرت و مسیحیان رخ داد،‌ملاقات نصارای نجران با آن حضرت است به روایت ابن سعد پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) آنان را دعوت کرد ایشان در قالب هیئتی 14 یا به نقلی شصت نفره از بزرگان و رؤسای مسیحی نجران نزد پیامبر(ص)آمدند.[2] ابن اسحاق پس از اشاره به آمدن وفد نصارای نجران می نویسد: آنان درباره پدر حضرت عیسی از پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) سوال کردند آنگاه هشتاد و چند آیه از سوره آل عمران در این باره نازل شد.[3]  طبری در تفسیر خود سی و چند آیه را  این سوره را مربوط به این واقعه می داند.[4] علی القاعده مسیحیان گفتگوی مفصلی با پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) صورت گرفته است به هر حال وقتی گفتگوی دو طرفه در مورد باورهای مسیحی به درازه کشید ونتیجه ای حاصل نشد خداوند متعال پیامبرش را به امری نادر یعنی دعا ومباهله فرمان داد.

سخن پایانی

آنچه از منابع تاریخی به دست می آید؛ تعاملی که پیامبراکرم(صلی الله علیه واله و سلم) با پیروان سایر ادیان داشته‌اند تعامل گفتگوی آرام و مسالمت آمیز و بدور از کشت وکشتار بوده است چرا که همواره  دعوت به سوی خیر و حق صلح را مقدم بر جنگ می دانستند و تا زمانی که  معاندین حاضر به صلح ودوستی نبودند فرمان جنگ صادر می‌شد بوده از این رو مقصرجنگ‌های که در طول تاریخ اسلام صورت گرفته را در واقع باید عناد و سرسختی دشمنان صلح و دوستی معرفی کرد.
_________________

پاورقی:

[1].مجموعه مقالات تاریخ اسلام،محققین،نشرمعارف،ص450

[2].همان، به نقل از الطبقات الکبری، ابن سعد،ج1ص267.

[3].همان به نقل ازالسیره النبویه، ابن هشامج1ص576.

[4].همان به نقل از جامع البیان،طبری ج3ص220.

  

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 2 =
*****