چکیده: وجودِ انسان اگر رها شود و به دعوت او پاسخ ندهد، به مرگ و هلاکت میرسد ولی با لبیک گفتن به دعوت او، به حیات میرسد. حیاتی که مثل شجره طیّبه ریشهاش ثابت و شاخهاش در آسمان است
خداوند سبحان در کتاب هدایت، قرآن کریم میفرماید: «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ البَيتِ مَنِ استَطَاعَ إِلَيهِ سَبِيلا وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ عَنِ العَالَمِين[آل عمران/ 97] و بر هر كس كه مستطيع باشد، زيارت آن خانه واجب است و هر كس به اين حكم خدا كفر بورزد، خدا از همه عالم بىنياز است». همان طور که از آیه شریفه استفاده میشود زیارت خانه خدا برای فرد مستطیع واجب است، و کسی حقّ ندارد عالما و عامدا با بهانههای واهی این فریضه الهی را ترک کند.
با توجّه به آیات قرآن کریم، اطاعت از دستورات خداوند سبحان به خاطر این است که دلهای مرده مردم از این طریق زنده شود، دلهایی که بر اثر کثرت گناه مردهاند و چیزی از حقیقت را درک نمیکنند. عمل به واجبات الهی، موجب زنده شدن و زوده شدن زنگار از دلها گردیده و انسان موفق به مشاهده جمال و جلال الهی میشود و تا ابد غرق در این لذّت بیپایان خواهد بود، چنانکه برخی از بزرگان در همین دنیا با اطاعت و بندگی خداوند متعال، به این مقامات ملکوتی نائل آمدهاند. قرآن کریم در اینباره میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُم[انفال/24] اى كسانىكه ايمان آوردهايد اجابت كنيد خدا و رسولش را زمانى كه شما را مىخوانند بدانچه شما را زنده مىسازد».
وجود انسان اگر رها شود و به دعوت خدای خویش پاسخ ندهد، به مرگ و هلاکت میرسد؛ ولی با لبیک گفتن به دعوت خدای خویش، به حیات ابدی میرسد. حیاتی که مثل شجره طیّبه ریشهاش ثابت و شاخهاش در آسمان است. و همانطور که خداوند سبحان انسان را به اقامه نماز و پرداخت زکات و سایر واجبات دعوت میکند، به همان شکل انسان را به رفتن به حج و انجام مناسک آن دعوت میکند تا انسان با انجام این فریضه الهی به حیات روحی و معنوی برسد.
حج (همانند سایر فرائض الهی) زمانى دارای تاثیر زیادی است كه اعمال و مناسك آن را با شناخت حقيقت و فهميدن فلسفه و اسرار آن به همان ترتيب كه در شرع مقدس اسلام ذكر شده، انجام دهيم. در بسيارى از روايات، انجام حج بدون توجه به اسرار و حقيقت اعمال حج، تنها انجام ظاهرى مناسك حج است و انجام ظاهرى مناسك حج در واقع رفتن به ميهمانى بدون استفاده از سفره ميهمانى است؛ ما در اینجا سلسله مطالبی در ارتباط با فلسفه و حکمت مناسک حج با رویکرد قرآنی و روایی بیان کرده و به فلسفه تشريع و اسرار نهفته آنها اشاره خواهيم كرد(اگرچه اسرار، منحصر به آنچه ما ذكر مىكنيم نيست)
اولین عملی که حاجیان باید انجام دهند احرام است، احرام در اصطلاح فقه، حرام کردن بعضی از کارهای حلال و مباح، پس از پوشیدن لباس احرام میباشد. احرام، جزء واجبات و ارکان حج و عمره به شمار میرود و کسی که آن را ترک کند، عبادتش باطل است. احرام در ظاهر، پوشيدن دو تكه لباس دوخته نشده است، ولى هر ظاهرى را باطنى است و ممكن نيست مقصود از تشريع احرام، فقط بيرون آوردن لباسها و پوشيدن دو تكه لباس باشد؛ زيرا خداوند، حكيم است و تمام دستورات او داراى حكمت و فلسفه است.
احرام اشاره به چند امر دارد:
1. بيرون آوردن لباسهاى رنگين، اشاره دارد به اينكه اگر انسان تاكنون مرتكب گناه و معصيت خداوند شده است، از اين لحظه بايد لباس گناه و معصيت را از نفس خويش بيرون آورد. و پوشيدن لباس احرام نيز اشاره دارد به اينكه از اين لحظه، بايد لباس اطاعت و فرمانبردارى خداوند متعال را پوشید و به ميهمانى او رفت.
وقتى امام سجّاد(عليه السّلام) از سفر حج برگشت، «شبلى» به استقبال آن حضرت آمد. حضرت به «شبلى» فرمود: «آيا تو به حج رفتهاى؟»
شبلى گفت: بلى.
حضرت فرمود: آيا در سفر حج، به ميقات رفتى و لباسهاى دوخته را از بدن بيرون آوردى و غسل كردى؟
او گفت: بلى.
حضرت فرمود: آيا وقتى به ميقات (براى احرام) رفتى، نيت كردى كه لباس معصيت را از بدن بيرون آورده و لباس اطاعت از خدا را بپوشى؟
او گفت: خير.
حضرت فرمود: آيا وقتى لباسهاى دوخته را از بدن بيرون آوردى، نيت كردى كه نفس خويش را از ريا و نفاق و مرتكب شدن شبهات، خالى كنى؟
او گفت: خير.
حضرت فرمود: آيا وقتى غسل كردى، نيت نمودى كه خود را از خطاها و گناهان پاك كنى؟
او گفت: خير.
حضرت فرمود: در اين صورت تو در واقع به ميقات نرفته و لباسهاى دوخته را از بدن بيرون ننموده و غسل نكردهاى.[1]
2. لباس احرام ، دو تكّه پارچه ساده است و انسان با پوشيدن لباس احرام، خود را با ظاهرى ساده و بدون آلايش در برابر عظمت پروردگار احساس مىكند.
3. پوشيدن لباس احرام يادآور پوشيدن كفن پس از مرگ است و يادآورى مرگ، قبر و معاد بهترين وسيله براى اخلاص در عمل است و در ميهمانى خداوند متعال اخلاص در عمل و عشق رسيدن به قرب الهى لازم است.
4. در لباس احرام فقرا و پادشاهان برابرند؛ کجایند مستکبران تا از نزدیک، این تجلّى شگفتآور و روىآوردن مسلمانان را از هر گوشه جهان به طواف خانه خدا، و اجتماع آنان را در برابر حضرت پروردگار در یک سرزمین با لباس متّحد الشکل ببینند، و ببینند که کسى را از ایشان بر دیگرى برترى نیست، مگر به پرهیزکارى.[2]
این بود نگرشی گذرا بر حکمت یکی از واجبات احرام (پوشیدن لباس دوخته) در ادامه این سلسله مطالب به اسرار نهفته در دو واجب دیگر احرام (نیّت و تلبیه) اشاره خواهیم کرد.
....................................................................
پینوشت
[1]. مستدرك الوسائل ، ج 10، ص 166، ح 11770
[2]. حجرات/ 13: «اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست) گرامىترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند دانا و آگاه است».
نظرات
سلام
از اینکه اسرار حجّ رو بیان می کنید ممنون شما هستم .
مطالبتون عالیه همیشه دنبال این نوع مطالب دست اوّل بودم خدا خیرتون بده
علیکم السلام
از حسن ظنّ و توجّه شما سپاسگزارم ان شاء الله مطالب ورد استفاده حضرت عالی و سایر دوستان قرار گرفته و قدمی برای عملی کردن این مطالب براداریم.