چکیده: از جمله استدلاهای اهل سنت در عدالت صحابه آیه 10 سوره حدید و آیه 88 سوره توبه میباشد که در هر دوی این آیات قران کریم بهشتی بودن اصحاب را مقید به شروطی نموده که بسیاری از صحابه فاقد این قیود بودند.
اهل سنت برای توجیه خطاهای صحابه و بدعتهای خلفای راشدین، اجتهادسازی و سنتسازی کردهاند و برای اثبات عدالت آنان به آیات قرآن کریم و روایات نبوی تمسک نمودهاند که در پستهای گذشته[1] به نقد و بررسی آیات مهمی که بدان استدلال نمودهاند پرداختیم.
از جمله آیات دیگری که اهل سنت به آن تمسک میکنند، آیۀ 10 سوره حدید میباشد که میفرماید: «لَا يَسْتَوِي مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلّاً وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى[حدید/10] کسانی از شما که پیش از فتح (مکه، به سپاه اسلام کمک کردهاند و از اموال خود) بخشیدهاند و (در راه خدا) جنگیدهاند، (با كسانى كه پس از پيروزى انفاق كردند) برابر و یکسان نیستند. آنان درجه و مقامشان فراتر و برتر از درجه و مقام کسانی که بعد از فتح (مکه، در راه اسلام) بذل و بخشش نمودهاند و جنگیدهاند ... اما به هر حال، خداوند به همه وعدة پاداش نیکو میدهد».
ابن جریر طبری میگوید: «حُسنی در این آیه یعنی بهشت».[2]
و ابن حزم این چنین استنباط میکند و میگوید: «اصحاب همگی بهشتی هستند چون خداوند فرموده: «وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى».[3]
پاسخ
از جمله استدلالهای عجیب و شگفتآور اهل سنت، استدلال به این آیه است که در ابتدای آن خداوند متعال صحابه را توبیخ و مورد سرزنش قرار میدهد. آنجا که میفرماید: « وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ[حدید/10] و شما را چه شده كه در راه خدا انفاق نمىكنيد و [حال آنكه] ميراث آسمانها و زمين به خدا تعلق دارد».
برادران اهل سنت، گویی ابتدای آیه را ندیدهاند و بدان توجه ننمودهاند که این آیه خود در مقام توبیخ صحابه است.
و بر فرض بپذیریم که این آیه در جهت مدح صحابه است و دلالت آن بر بهشتی بودن آنان تمام باشد، باز تمامی صحابی را شامل نمیشود؛ چرا که بسیاری از اصحاب بودند که نه تنها از مال خود در راه خدا انفاق نکردند، بلکه در راه جهاد نیز حضرت را تنها گذاشتند و از صحنه جنگ فرار کردند. بنابراین این آیه تنها صحابهای را شامل میشود که از مال خود در راه خدا انفاق نمودند و دوش تا دوش حضرت جنگیدند و در راه جهاد از هیچ چیزی نهراسیدند.
و مهمتر آنکه به هیچ وجه آیه دلالتی بر بهشت ندارد، بلکه آنان که در این راه ثابت قدم ماندند، مستحق چنین پاداشی هستند.
آیه دیگری که اهل سنت بدان استدلال نمودهاند، آیه 88 سوره توبه است که میفرماید:«لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ أَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ خالِدينَ فيها ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ[توبه/88 و 89] اما رسول و مؤمنان از اصحابش كه با مال و جان در راه خدا جهاد كردند، همه خيرات(خيرات دو عالم) و نيكويي، ويژه آنان است. آنان سعادتمندان عالماند. خداوند برای آنان باغهايی كه زير درختانش نهرها جاری است، آماده کرده كه در آن تا ابد بهرهمند باشند و اين در حقيقت، سعادت و پيروزی بزرگی است»
پاسخ
این آیه نیز همه صحابه را شامل نمیشود، بلکه آیه برای «الذين معه» قيدها و شرطهايی از جمله جهاد با مال و جان را ذكر كرده است كه اصحاب دارای اوصاف ياد شده در نظر همه مسلمانان دارای مقام والايی هستند.
آنجایی که صحبت از جهاد مال و جان صحابه به میان آمد، به دو نمونه از این مجاهدتهای صحابه در راه دنیا طلبی و جان دوستی اشاره مینماییم.
حرمتشکنی و بیاحترامی به خاطر دنیاطلبی
ابن کثیر از علمای اهل سنت نقل میکند: «وقتی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) دربالای منبر خطبه نماز جمعه را میخواند و در همین حال کاروان تجاری وارد مدینه شد و اصحاب حضرت را در بین خطبه رها کرده و به سوی کاروان شتافتند و جز دوازده نفر کسی باقی نماند، که در همین هنگام این آیه نازل شد: «وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا ...[جمعه/11] و چون داد و ستد يا سرگرمی ببينند به سوى آن میشتابند و تو را در حالى كه ايستادهاى ترك مىكنند».[4]
حال باید از علما و بزرگان اهل سنت سوال کنیم که اگر در حال خواندن خطبه باشند و مردم در بین خطبه مجلس را ترک کنند، چه حالی به ایشان دست میدهد و چه برخوردی با آنان میکنند. آیا کسى که لهو و داد و ستد را بر یاد خدا مقدم میدارد و پیامبرخدا(صلیاللهعلیهوآله) را این چنین سبک مىشمارد، مستحق ملامت و سرزنش نیست؟ آیا اینان که اینچنین دنیاطلب و هواپرست بودند، میتوانند مصداق مجاهدان در مال و جان باشند؟
حکم فراریان از جهاد از دیدگاه قرآن و صحیح بخاری
قرآن کریم دربارۀ کسانی که از جنگ فرار و پشت به دشمن نموده میفرماید: «وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ[انفال/16] و هر كه در آن هنگام به آنان پشت كند، مگر آنكه [هدفش] كنارهگيرى براى نبردى [مجدد] يا پيوستن به جمعى [ديگر از همرزمانش] باشد، قطعا به خشم خدا گرفتار خواهد شد و جايگاهش دوزخ است و چه بد سرانجامى است».
«بخاری» و «مسلم» از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نقل میکنند که حضرت فرمودند: «از هفت چیز که سبب ورود و جاودانگی در آتش است بپرهیزید: شرک به خداوند؛ سحر و جادو؛ کشتن انسانی که خداوند ریختن خونش را حرام کرده، مگر در صورت جرم موجب قتل؛ خوردن ربا؛ خوردن مال یتیم؛ فرار از جبهه جنگ؛ تهمت به زنان مومن که دامن آنان از آلودگی پاک است».[5]
همانطور که در پست گذشته اشاره نمودیم، اصحاب بسیاری در کنار پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بودند که وقتی به عرصه میدان نبرد رسیدند، پا به فرار گذشته و به دشمن پشت نموده و حضرت را تنها گذاشتند. که از جمله آنان عمربن خطاب و ابوبکر بودند.[6]
آیا اینان که این چنین از جهاد در راه خدا فرار نمودهاند و میدان نبرد را خالی گذاشتند، میتوانند مصداق آیات بهشت باشند؟
__________________________________
پینوشت:
[1].الف) این مطلب
ب) این مطلب
ج) این مطلب
[2]. تفسیر ابن جریر طبری، ج27، ص128، دارالمعرفه، بیروت.
[3]. الفصل، ج4، ص148.
[4]. تفسیر ابن کثیر، ج 4، ص 378؛ صحیح بخارى، ج 1، ص 316؛ صحیح مسلم، ج 2، ص 590.
[5]. صحیح مسلم، کتاب الایمان، باب بیان الکبائر و اکبرها، دار حیاء التراث العربی، بیروت تحقیق: محمد عبدالباقی، ج1، ص92، ح89؛ صحیح بخاری، کتاب الوصایا، باب23، باب قول الله، ج6، ص2515، ح6465.
[6].برای مطالعه بیشتر به این مقاله مراجعه فرمایید.