دقیقا بحث ما و شما(فیزیک) همین جاست. هیچ فلسفی با هیچ فیزیکی فرق دارد، هیچ فیزیک در واقع «هیچ» نیست؛ بلکه چیزی هست و همان ذرات را شما فرض میکنید. اما هیچ در نزد یک فیلسوف عدم و نیستی مطلق است و اینکه هیچ چیزی و لو همان میدان کوانتوم و خلا کوانتومی که شما میگید، هم وجود نداره.
در متن هم اشاره کردم، وقتی چیزی نیست، بدون شک قوانین فیزیک و کوانتوم و آن میدان مغناطیسی و میدان کوانتومی هم نیست، لذا لازم است شخصی اون میدان و اون ذرات رو ایجاد کرده باشه و الا به وجود آمدن هستی از نیستی، تناقض است و عقل اون رو نمیپذیره.
یک فیلسوف میگه و حرف کاملا درستی هم هست: انقلاب در ذات بدون علت محال است، یعنی چیزی بدون اینکه هیچ علتی بر آن تاثیر بگذارد، خودش خود به خود به شی دیگری تبدیل شود، این محال است و عقل آن را نمیپذیرد، چون به تناقض منتهی میشود و تناقض هم اجتماع و ارتفاعشان محال است، پس تبدیل شدن علت میخواهد. این مطلب در فیزیک هم اثبات شده، در فیزیک گفته میشه اگر برآیند نیروها بر چیزی صفر باشد، آن شی هیچ تغییری نمیکند و مثلا اگر ساکن است، ساکن میماند و اگر در حال حرکت است، به حرکت خود با همان سرعت ادامه میدهد.
دقیقا سوال ما این است که این میدان کوانتومی که شما میگویید چگونه شکل گرفت؟ آیا بدون فکر و تدبیر؟ آیا قبل از همه چیز بوده است بدون هیچ علتی؟ وقتی هیچ چیزی نبوده، قوانین فیزیک چگونه و با چه منظوری به وجود آمدند؟
لذا اینکه ذراتی وجود دارد و میدان کوانتومی و انبساط و انقباض و ... همه اینها در نزد یک فیلسوف، یعنی شی ای وجود دارد و فرار از بحث است، شما باید خلقت اولیه و حالت اولیه را که هیچ مطلق است را درست کنید، نه اینکه ذراتی را فرض میکنید و قوانینی و میدانی، بعد میگویید حالا چیزی به وجود آمد، پس خلفت از هیچ درست شد، این موارد که هست و منشأ به وجود آمدن شده، سوال ما این است که این موارد از کجا آمد؟؟؟
شما رو به خوندن این پست دعوت میکنم: https://btid.org/fa/news/144789
در این پست اقای میچکو که خود نیز از فیزیکدانان آمریکا است، همین سوال را مطرح کرده و پاسخی برای آن نمی یابد.
با سلام خدمت شما.
دقیقا بحث ما و شما(فیزیک) همین جاست. هیچ فلسفی با هیچ فیزیکی فرق دارد، هیچ فیزیک در واقع «هیچ» نیست؛ بلکه چیزی هست و همان ذرات را شما فرض میکنید. اما هیچ در نزد یک فیلسوف عدم و نیستی مطلق است و اینکه هیچ چیزی و لو همان میدان کوانتوم و خلا کوانتومی که شما میگید، هم وجود نداره.
در متن هم اشاره کردم، وقتی چیزی نیست، بدون شک قوانین فیزیک و کوانتوم و آن میدان مغناطیسی و میدان کوانتومی هم نیست، لذا لازم است شخصی اون میدان و اون ذرات رو ایجاد کرده باشه و الا به وجود آمدن هستی از نیستی، تناقض است و عقل اون رو نمیپذیره.
یک فیلسوف میگه و حرف کاملا درستی هم هست: انقلاب در ذات بدون علت محال است، یعنی چیزی بدون اینکه هیچ علتی بر آن تاثیر بگذارد، خودش خود به خود به شی دیگری تبدیل شود، این محال است و عقل آن را نمیپذیرد، چون به تناقض منتهی میشود و تناقض هم اجتماع و ارتفاعشان محال است، پس تبدیل شدن علت میخواهد. این مطلب در فیزیک هم اثبات شده، در فیزیک گفته میشه اگر برآیند نیروها بر چیزی صفر باشد، آن شی هیچ تغییری نمیکند و مثلا اگر ساکن است، ساکن میماند و اگر در حال حرکت است، به حرکت خود با همان سرعت ادامه میدهد.
دقیقا سوال ما این است که این میدان کوانتومی که شما میگویید چگونه شکل گرفت؟ آیا بدون فکر و تدبیر؟ آیا قبل از همه چیز بوده است بدون هیچ علتی؟ وقتی هیچ چیزی نبوده، قوانین فیزیک چگونه و با چه منظوری به وجود آمدند؟
لذا اینکه ذراتی وجود دارد و میدان کوانتومی و انبساط و انقباض و ... همه اینها در نزد یک فیلسوف، یعنی شی ای وجود دارد و فرار از بحث است، شما باید خلقت اولیه و حالت اولیه را که هیچ مطلق است را درست کنید، نه اینکه ذراتی را فرض میکنید و قوانینی و میدانی، بعد میگویید حالا چیزی به وجود آمد، پس خلفت از هیچ درست شد، این موارد که هست و منشأ به وجود آمدن شده، سوال ما این است که این موارد از کجا آمد؟؟؟
شما رو به خوندن این پست دعوت میکنم: https://btid.org/fa/news/144789
در این پست اقای میچکو که خود نیز از فیزیکدانان آمریکا است، همین سوال را مطرح کرده و پاسخی برای آن نمی یابد.