سلام من دختری بیست و یک ساله هستم
همیشه دلم میخاست که زود ازدواج کنم و از سن هیجده سالگی کلی دعا کردم و ائمه رو واسطه بین خودم و خدا قرار دادم و از خدا خاستم که همسری خوب با ویژگیایی که مدنظرم بود و از خدا خواسته بودم به من بده ولی هرچه قدر دعا میکردم جوابی نمیگرفتم تا اینکه توی سن بیست سالگی یه آقا دقیقا با همون ویژگیایی که از خدا میخاستم وارد زندگی من شدن و من قبل اینکه رابطم رو با ایشون شروع کنم استخاره گرفتم و خوب اومد و بعدش هم خدا رو قسم دادم که خدایا اگه این آقا جفت من نیست و همونی نیست که ازت میخاستم کاری کن این رابطه شروع نشه و یه نشونه ای چیزی برام بده اما هم استخارم خوب اومد هم اون آقا بیشتر و بیشتر بهم نزدیک شد و همه چیز خیلی خوب پیش رفت و من به خدا اعتماد کردم و هر روز شکر میکردم که حاجتمو برآورده کرد از رابطه چهار ماه گذشت و یهو همه چیز تموم شد خب خیلی ناراحت و افسرده بودم و فکر میکردم مقصر منم تا اینکه تصمیم گرفتم با اون اقا صحبت کنم و وقتی صحبت کردم فهمیدم که اصلا اونجوری که من فکر میکردم نبوده و منم نمیتونم باهاش ادامه بدم و اصلا توانایی درک هم رو نداریم و من این و پذیرفتم و با ایشون کاملا دوستانه خداحافظی کردم اما این وسط خیلی دلم از خدا شکسته منکه همون اول کلی ازش کمک خاستم که اگه این رابطه خوب و درست نیست نزار شکل بگیره من خدا رو قسم دادم اما نمیدونم چرا اینجوری شد
من حتی بعد این موضوع کلی نذر کردم و از خدا جفت خودم رو خاستم و نذرمم ادا کردم اما جوابی نگرفتم به مدت یک هفته زیارت توسل خوندم از ته دلم از امام حسین و امام رضا کمک خاستم اما هیچی به هیچی خیلی احساس نا امیدی دارم از زندگیم بیزار شدم مگه من چی خاستم فقط یه ازدواج خوب و موفق با شخصی خوب چرا خدا با من اینکارو کرد؟ در صورتیکه صفر تا صد این ماجرا و ازدواج دست خداست و من همه چیز رو به خودش سپردم خیلی حالم بده کمکم کنین
سلام و عرض ادب؛ از اینکه به مجموعه ما اعتماد کردید و توفیق همراهی با شما رو داریم، خوشحالیم و امیدوارم نکاتی که خدمت شما عرض می شود با دقت مطالعه بفرمایید و چنانچه نیاز به مشاوره بیشتر داشتید می توانید مجددا با ما مکاتبه داشته باشید.
قطعا ازدواج و انتخاب صحیح همسر یکی از مهمترین مراحل زندگی هر شخص است و خصوصا در شرایط شما این دغدغه ن نگرانی هایی که ذکر کردید محسوس تر هست و قابل درک و قطعا شما هم دوست دارید در این شرایط ازدواجی داشته باشید که موجب آرامش و آسایش شما باشد و زمینه مشکلات فعلی و در آینده نباشد.
بهتر بود برای مشاوره دقیق تر بفرمائید که تحصیلات و شغلتان چیست؟ ملاک های اصلی و فرعی شما برای ازدواجتان چیست؟
حتما در مشاوره های بعدی پاسخ این سوالات را به طور کامل بفرمائید.
با توجه به اینکه سوالتان در واقع دو بخش هست به طور جداگانه به آن میپردازیم:
1- بحث دعا و عدم اجابت و... :
به طور کلی ما نباید تردید داشته باشیم که دعا و توسل بی نتیجه نیست و خداوند متعال هم ما را امر فرموده اند که دعا کنیم ونتیجه را به او واگذار کنیم. اما گاهی برای اجابت دعا مقدماتی لازم هست که صرفا با دعا مساله تمام نمی شود.
( برای مطالعه بیشتر از * اینجا * وارد شوید و مقاله چرا دعایم مستجاب نمی شود را بخوانید.)
2- برای بحث رابطه تان و اینکه گفتید: « هم اون آقا بیشتر و بیشتر بهم نزدیک شد و همه چیز خیلی خوب پیش رفت و من به خدا اعتماد کردم و هر روز شکر میکردم که حاجتمو برآورده کرد از رابطه چهار ماه گذشت و یهو همه چیز تموم شد » به چند نکته توجه کنید:
1. قطعا میدانید که چنین رابطه هایی حتی به قصد ازدواج نه شرعا و نه اخلاقا کار درستی است و نه از نظر روانشناختی موجب شناخت می شود بلکه این گونه رابطه ها اصولا باعث رابطه عاطفی و هیجانی و دور شدن از فضای منطقی است و مانند این موردی که گفتید بعد از مدتی به هم می خورد و تنها آسیب هایش برای شما می ماند. در چنین مواردی از ابتدا باید اگر واقعا طرف مقابل قصد ازدواج و آشنائی دارد به صورت محترمانه و سنتی و از طریق خانواده ها اقدام کند و مراحل شناخت و صحبت های لازم اولیه زیر نظر خانواده ها انجام شود.
2. اصل استخاره در چنین کاری صحیح نبوده و استخاره برای مواردی است که بعد از گذراندن مراحل اولیه و تحقیق و بررسی، به نتیجه ای نرسیده باشید و تحیر داشته باشید نه اینکه برای رابطه ای که از ابتدا صحیح نیست استخاره کنید.
3. ملاک های خودتان را برای ازدواج بنویسید و اولویت بندی کنید. ملاک ها بر اساس واقعیت ها باشد نه ایده آل. مثلا توقع نداشته باشید که خواستگارتان حتما از خانواده ای باشد که همه افراد آن مقید باشند. ( ممکن است پسری که در خانواده مشابه شما بوده بهتر شرایط شما را درک کند و بعدا مشکلات کمتری داشته باشید).
4. رشد و آینده خودتان را متوقف بر ازدواج نکنید. حتما برای ارتقای علمی و معنوی و رشد فردی خودتان برنامه داشته باشید و اعتماد به نفس خودتان را افزایش دهید. اصولا چنین فردی موقعیت های بیشتر و بهتری برای ازدواج پیدا می کند.
5. ما هم آرزوی سعادت و یک ازدواج موفق برای شما داریم که امیدواریم هر چه زودتر آنچه خواست خداست برای شما اتفاق بیفته، خواست خدایی که قطعا به صلاح شماست. گاهی این خواست خدا که به همه جوانب امر مطلع هست، از آینده افراد مطلع هست از خیر و شر امور از ما بیشتر اطلاع دارد، ممکن است با آنچه خواست ماست متفاوت باشه. چه بسا چیزی رو خوب میدانیم اما صلاح ما در اون نباشه. پس بهترین کار این هست که امور خودتون رو به خدا واگذار کنید. اگر اصرار و اهتمام داشته باشید که آنچه شما می خواهید محقق بشه، نه آنچه خدا می خواد این موجب سرخوردگی میشه. در قضیه خواستگاری که تا حدودی هم پیش رفت نوع نگاه شما باعث میشه چه سیگنالی به شما وارد بشه، احساس سرخوردگی کنید یا اینکه آرامش خودتون رو حفظ کنید. اگر بگویید حیف شد که این مورد از دست رفت چون مثلا من لایق نبودم و ... این طرز فکر باعث سرخوردگی شما خواهد شد و اگر این طور نگاهی داشته باشید که اتفاقا اینکه بهم خورد ناشی از همان توسلی است که کردم، چون خدا و ائمه خیر و صلاح من را می خوان. نه ما و نه شما به همه جوانب امور مطلع نیستیم، پس واگذاری امور به خدا و عهد و پیمان بستن به او، مایه آرامش شما خواهد شد. پس به توسلات خودتون ادامه بدید.
پس یکی از مسائلی که باید در کنترل بگیرید مدیریت افکارتون هست. اگر دائما اجازه ورود افکار منفی به خودتون بدید، دائما در آینده سیر کنید و بترسید که ممکنه فلان اتفاق بیفته، این واهمه ها و افکار منفی هیچ چیزی رو تغییر نمیده که هیچ، بلکه اعتماد به نفس شما رو هم خواهد گرفت. افکار منفی اعتماد و روحیه شما رو تخریب میکنه، روحیه شما که تخریب بشه، آستانه تحملتون پایین میاد ؛ پس باید در صدد مدیریت افکار و ورود افکار مثبت به خود باشید
یه مثال: فرض کنید ظرفی پر از جوهر سیاه هست. این سیاهی جوهر در ظرف، چگونه از غلظتش کم میشه ؟ جواب: با ریختن مداوم آب خالص توی ظرف!
حالا این ظرف به منزله ذهن شماست که باید روزانه به طور مکرر افکار و انرژی مثبت به ذهن و روان شما وارد کنید، وقتی ظرف ذهنی و درونیتون زلال شد بهتر می تونید تصمیم بگیرید. شتابزده عمل نکنید. با تزریق افکار مثبت ، روحیه خودتون رو ترمیم کردید و با این تقویت، اعتماد به نفستون رو بالا بردید، اعتماد به نفس که بالا رفت بجای اشتباه، کار درست و مفید می کنید، این کار مفید، یک رضایت درونی برایتان ایجاد می شه که باعث میشه بجای سرکوب، به خودتون افتخار کنید، این افتخار مجددا باعث افزایش روحیه می شه و همینطور بچرخید تا بچرخید تا پله های صعود رو طی کنید. شما خیلی استعداد دارید و داشتید که به اینجا رسیدید. کل پیکره زندگی تون رو به ازدواج گره نزنید. ضمن اینکه بی تفاوت هم نیستید.
در مورد ازدواج توصیه میشه به سفارش ایت الله بهجت که سفارش به خواندن نماز جعفر طیار داشتند عمل کنید
بهترین ها رو برای شما آرزومندیم