نمیخوام برم سراغ طلاق میخوام زندگیم رو دُرست کنم

12:33 - 1403/02/11

با سلام
وقت بخیر

نیاز به مشاوره دارم راهنماییم کنید

۶ساله ازدواج کردیم همسرم ۳۵ساله هست و هردو لیسانس هستیم

ایشون طلبه بودن وقتی ازدواج کردیم نمیدونم چرا ولی گفت نمیتونم حوزه ادامه بدم دلیلش هم این بود مباحث براش سخته ونمیتونه، مشاوره هم رفتیم که کمکش کنه ولی تاثیری نداشت واز حوزه انصراف داد بعد رفت خدمت سربازی الان ۸ماهه خدمتش تمام شده ولی کار نداره نه اینکه کار نباشه هست ولی ازاین شاخه به اون شاخه میپره
مدتی هم دچار افسردگی شده بود ، مسئولیت پذیریش پایینه
شور وشوقی تو زندگی نداره دوست داره شغل پردرامد وخوبی داشته باشه ولی جدیت نداره توان جسمیش ضعیفه یعنی یه کار ۸ساعته براش خیلی سخت و انرژی میگیره
وابستگی به خانوادش زیاده طوری که فکر میکنم مرد زندگیم نیست یعنی هنوز اون ناپخته اس شخصیتش شکل نگرفته و متکی هست بااینکه سنش ۳۵ ساله هست ولی  مثل یه نوجوان خام هست

زندگی سختی رو داشتم ، فشار زندگی زیاد بوده وهست نمیخوام برم سراغ طلاق میخوام زندگیم رو دُرست کنم

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/294419
تصویر ابراهیمی راد

با سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند.
از حسن اعتمادتان به مجموعه پاسخ گویی اندیشه برتر حوزه تشکر می کنم.

نگرانی  شما را درک می کنم و برای مدیریت رفتاری که از آن رنج می برید از اینکه مسیر مشاوره را انتخاب نمودید قابل تحسین است چرا که اصل و اساس کار و قدم اول را خودتان برداشتید که جای امیدواری و موفقیت قطعی دارد زیرا شرط اول برای مدیریت رفتارهای اشتباه؛ پذیرش رفتار اشتباه است و تا با خودمان در این خصوص کنار نیاییم می‌بینیم یک عمر حتی خودمان را هم بازی دادیم.

با توجه به مواردی که در سوالتان اشاره نمودید از اینکه مسیر مشاوره را جهت ترمیم زندگی انتخاب نموده‌اید قابل تحسین است. انشاءالله مجموعه ای از مهارت های لازم همراه با پیشنهادات لازم را نیز در پایان ارسال می نمایم اما ابعاد مسائل شما به اندازه ای هست که در قالب  یک پاسخ متنی نمی‌گنجد و ضرورت جلسات متعدد حضوری یا نهایتا در صورتی که شرایط مراجعه حضوری به یک مرکز مشاوره  را ندارید از طریق تماس تلفنی با همین مرکز اندیشه برتر از مشاورین و روانشناس های مرکز بهره لازم را ببرید.

بنابراین برای اینکه بتوانید یک زندگی سالم و آرمانی را رقم بزنید حتما باید قبل از شروع چند چیز را در کنار راهکارهای مشاورتان تغییر بدهید و بعد از آن بیست نکته کلید طلایی برای رسیدن به بهشت زندگی را که هر زنی لازم دارد تا به آرامش برسد را نیزآموزش دیده و پیاده نمایید.
 

ازدواج و تشکیل خانواده یکی از  مهم ترین  و مقدس ترین ارکان  زندگی  برای هر فرد است  لذا انتخاب درست و آگاهانه می‌تواند نقش مهمی در کیفیت بهتر زندگی و روابط  بین فردی زوجین بوجود آورد.هرچه ازدواج آگاهانه تربوده باشد قطعا کیفیت زندگی مطلوبتر و تداوم رابطه عمیق تر و ماندگار تر خواهد بود.

حال سوال این خواهد بود ما چه کاری انجام بدهیم تا به این مطلوب برسیم؟ در پاسخ می گویم که باید به  سوالات مهم بالا و در نهایت چهار اصل مهم در امر ازدواج اهتمام ورزید.علاوه بر سوالات حیاتی  و مهم بالا، زوجین می بایست چهار اصل درروابط  را هم دارا باشید که در پایان، تقدیم خواهم نمود .

این مورد را درنظر داشته باشید که زندگی با عشق ورزیدن آغاز می شود و عشق موتور محرکه آغاز یک رابطه سالم و عاشقانه است اما به تنهایی کافی نیست. درواقع عشق شرط لازم یک زندگی است که بر اساس آن به زندگی رنگ و لعاب می‌دهد اما شرط کافی نیست.

آموزش مجموعه ای از مهارتهای زندگی می‌تواند به شما کمک کند که بتوانید با اراده قوی و توانایی هایی که دارید اقدام به انتخابی خوب و تشکیل خانواده مد نظر خود را بنمایید. در پایان مجموعه ای  به عنوان بیست کلید طلایی برای رسیدن به بهشت زندگی به عنوان راه کارها و پیشنهادات خدمت شما ارایه می گردد.
بخش اعظم مشکلات بین زوجین به عدم شناخت از تفاوتهای بین زن و مرد بر میگردد چرا که زن و مرد از نظر جسمی، جنسی، فیزیولوژی و نرولوژی با هم از حیث دیدن، فکر کردن، حرف زدن، ابراز احساسات و هیجانات با هم تفاوت دارند از این رو واکنشهای آنها در شرایط مختلف نیز متفاوت خواهد بود به همین منظور یکنواخت نیستیم.

1. در ابتدا خودتان را به عموان یک زن ضعیف، حساس و شکننده به همسرتان معرفی نکنید بلکه با توانایی هایی که دارید مقتدرانه اما هنرمندانه و نه با زور خودتان را نشان دهید. در این راستا نیز مراقب باشید که حریم مردانه همسرتان را حفظ نموده و اقتدارش را در خانواده و فامیل حفظ نمایید.

شما علاوه بر فرزندانتان یک فرزند بزرگ تردیگری دارید که رفتارها و خواسته ها و انتظاراتنش مانند سایر فرزندان دیگر شما نیست و از قضا نیازمند توجه، حمایت و رسیدگی بیشتر به تشویق های شما است و او کسی نیست جز همسرتان که مانند فرزند بزرگ شما است با این تفاوت که باید مراقب باشید که رابطه شما از همسری به مادر و فرزندی مبدل نشود و این نیازمند دقت و ظرافت هنرمندانه شمااست .

بنابراین با این نگاه معمولا خانم ها به دلایل نگرانی از زندگی و اهمیت کیفیت زندگی گاهی این نقش ها را باهم قاطی می‌کنند که خود بزرگ ترین اشتباه است.

2. مردها به احترام و روابط جنسی و خانم‌ها به عشق و محبت نیاز دارند. دیگر نیازها نیز برای هر فرد متفاوت است اما نکته مهم این است که برای برآوردن آن نیازها وقت بگذارید، و همسرتان را بی ارزش تصور نکنید.

3. نیازهای همدیگر را  شناسایی کرده  و از طریق وجود تعهداتی که به همیگر دارید برآورده کنید ، و در اولویت  خود قرار دهید. مثلا می توانید بصورت واضح وشفاف از طرق گفتگوی دو نفره، یا نوشتن یک پیامک یا یادداشتی در جیب همسرتان از او بپرسید: چه چیزی برای تو مهم است؟ و از من چه انتظاری داری تا برایت انجام دهم.؟ همچنین سطح انتظارات خود را به همسرتان بیان کنید یا برایش یادداشت نمایید

4. ترسهای همدیگر را شناسایی کنید تا از طریق ارائه راهکارهای لازم بحرانهای خانواده را مدیریت کرده باشید.
مردها از یک چیز می ترسند به طوری که همین یک ترس تمام زندگی و اخلاق و رفتارهای انان را تحت الشعاع خود قرار می دهد. این ترس مردها ترس از مار، عقرب، یا حیوانات وحشی نیست بلکه ترس از این است که ابهت و اقتدارش در خانواده از بین برود.

 بخاطر همین ترس است که مردها در هنگام سین جین همسرانشان زیاد دروغ می گویند. حفظ اقتدار مرد به نحوه رفتارهای او و همچنین به نحوه مواجهه همسرش یعنی شما با قضایا با او بستگی دارد! چرا که حفظ اقتدار مرد توسط زن در خانه، فامیل و اجتماع منجر به حفظ جایگاه و ارجمندی زن و همچنین به حفظ و رعایت ترسهای زن توسط مرد منجر خواهد شد .

این نشان میدهد که روابط متقابل براساس نیازهای متقابل لازمه درک متقابل از ترس‌های فطری بین آنان وشناخت تفاوت های مختلف بین آنان می شود.

ترسهای حیاتی یک زن ، ترس از دیده نشدن، ترس از تکراری شدن، و ترس از مقایسه شدن است که مرد خانه باید این ترسها را آموزش دیده و مهارت های لازن در نحوه مواجهه با این ترس ها را در موقعیت مختلف از خود بروز بدهد که لازمه آن آموزش مهارتهای لازم زندگی است.

5. برای ارتباط موثر با یکدیگر وقت بگذارید . این وقت گذاشتن می تواند گاهی صحبت کردن باهم باشد ، گاهی رفتن به یک رستوران، یا پارک بوده باشد. در ابتدای کار تلاش برای هماهنگی و سازگاری با یک زندگی جدید، اغلب پیدا کردنِ فرصتی برای صحبت و گذراندن وقت با همسر کار سختی است اما به این کار نیاز دارید.

 زوجین به طور ایده‌آل باید یک بار درهفته با یکدیگر بیرون بروند، اما گاهی نمی‌توانید این کار را انجام دهید. بنابراین، در میان ساعت‌های پر از مشغله، چند دقیقه وقت برای بودن با یکدیگر پیدا کنید. این کار به بهبود روبط زوجین با یکدیگر کمک می‌کند.

6.  ایده‌آل‌ها را رها کنید و براساس واقعیت هایی که در آن واقع شده اید زندگی خود را سامان دهید.

7.  دنیای مردانه و زنانه همدیگر را متناسب با نیازهایشان و تفاوت هایشان بشناسید.

د ر پایان  بیست نکته کلید طلایی برای رسیدن به یک زندگی آرمانی به شما کاربر محترم ارائه می‌گردد که با مطالعه دقیق و عمل به آن به روابط مطلوب ترخواهید رسید.

1. همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید. لذا بایدتفاوتهای چندگانه بین زن ومرد را بدانید

۲. همسر خود را به چشم یک شی مسوول ننگرید. بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.

۳. جنبه یا بخش هایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین می شود هم در جمع اقوام وفامیل ودوستان وگاهی زمانی که باهم تنها هستید مورد توجه و تحسین قرار دهید.

۴. برای این که همسرتان با شما روراست باشد سعی کنید او را درک کرده و برای افکار و احساساتش ارزش قایل شوید اگر حرف ها و گفته های او مطابق میل شما نیست از خود واکنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بی اعتمادی در زندگی خود می کارید.

۵. وقتی همسرتان با شما درد دل می کند و راز دلش را با شما در میان می گذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید که اسرار درونش ناخوشایند و بی رحمانه است.

۶. به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنید زیرا انتقاد پیاپی باعث می شودکه شوهرتان از شما فاصله بگیرد.

7. او را به درک نکردن، عدم صمیمیت و بی احساس بودن متهم نکنید. زیرا او درک کردن، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان می دهد.

۸- نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمی افتد مگر اینکه همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سوال کرده و دیدگاه های واقعی وی را نسبت به خود و زندگیتان دریابید و در نهایت جوابی را که شوهرتان می دهد بدون انتقاد و جبهه گیری بپذیرید.

۹- زمانی که همسرتان با شما صحبت می کند به دقت به حرف های او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفته های اوعدم علاقه شما را نشان می دهد.

۱۰- هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام می دهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت می کند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوه خود ابراز محبت می کند.

۱۱- او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج تان، هدیه ای به او می دهید سعی کنید از قبل در مورد هدیه مورد علاقه اش اطلاعاتی به دست آورید.

۱۲- از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرح ها و ایده ها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نماید.

۱۳- اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته رازمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. در بسیاری اوقات حالت روحی اوبرای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او می شود.

۱۴-  برای همسر خود نقش یک زن حساس و شکننده را بازی نکنید. زیرا این حالت شما باعث می شود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجش تان می شود. بنابراین سعی می کند که ارتباط کلامی کمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما می گردد.

 ۱۵- سعی کنید که در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را با عنوان یک زن و همسر حفظ کنید. زنی که توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه می زند. زیرا این مساله باعث می شود که وی خود را بخشنده تر و دوست داشتنی تر از شوهرش ببیند و فکر کند که همسرش بی نهایت خودخواه و ناسپاس است. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند که هویت مستقل و قوی خود را حفظ کند.

 ۱۶- اگر احساس می کنید که در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید که او را وادارید تا در این زمینه به شما کمک کند که از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه می کنید. این مساله مشکل شماست شخصا روی آن کار کنید و در صورت لزوم از یک روان شناس کمک بخواهید.

 ۱۷- زمانی که همسرتان از فشار عصبی رنج می برد سعی نکنید از لحاظ احساسی به او نزدیک شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیک شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانی تر کرده و از خود دور می کنید. زمانی که استرس او کم شود به حالت عادی خودش بر می گردد.

 ۱۸- در زندگی زناشویی خویش سعی کنید خود را مسئول خوشبختی خود بدانید. زنی که مسوولیت خوشبختی زندگی مشترک را فقط بر عهده شوهرش می گذارد یک همسر آزرده و افسرده به بار می آورد.

۱۹- او را به دوست نداشتن وگریزان بودن از همسر و زندگی متهم نکنید. زیرا وی اعتقاد دارد که شریک زندگی اش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی می کنید که در موردش صدق نمی کند و این مساله موجب کدورت در روابط می شود.

۲۰- وقتی شما در می یابید که در ایجاد مشکلات زندگی خود سهم داشته اید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگیتان شکوفا می شود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را می پذیرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر می آید.

چنانچه باز هم در این زمینه سوالی داشتید می توانید درادامه همین پست ارسال نمایید.
موفق باشید