افسانه خواستگاری امیرالمومنین از دختر ابوجهل

18:59 - 1395/11/26

- یکی از تحریف هایی که اهل سنت در جهت صدور حدیث «فَاطِمَةُ بِضْعَةٌ مِنّی» وارد کرده اند، افسانه دروغین و جعلی خواستگاری امیرالمومنین(علیه السلام) از دختر ابوجهل است که بدون شک جعلی است؛ زیرا از حیث دلالی و سندی مشکل دارد.

افسانه خواستگاری علی از دختر ابوجهل

یکی از روایت‌هایی که دلالت بر برتری حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) و جایگاه والای ایشان نزد خداوند متعال و رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دارد، روایت بسیار معروف از نبی مکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است که فرمود: «فَاطِمَةُ بِضْعَةٌ مِنّی فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنی: فاطمه(سلام‌الله‌علیها) پاره تن من است هر کس او را بیازارد من را آزرده است».[1]

اما وهابیت خبیث و عده‌ای از اهل سنت برای دور کردن اذهان از حادثه فدک و اذیت و آزارهای خلفاء، سعی در تحریف و منحرف ساختن اساس و شأن صدور این روایت می‌باشند. اینان می‌گویند که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) این حدیث را به خاطر رفتار امیرالمومنین علی بن ابی طالب(علیه‌السلام) و آزردن حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) در جریان خواستگاری از دختر ابوجهل، بیان فرموده‌اند.

صحیح بخاری این داستان و افسانه ساختگی را نقل می‌کند: «مسور گفت: علی(علیه‌السلام) به خواستگاري دختر ابوجهل رفت، فاطمه(سلام‌الله‌علیها) شنيد، نزد پدر آمد و عرض كرد: اطرافيانت گمان می‌كنند براي دخترانت ناراحت و خشمگين نمی شوی، علي(علیه‌السلام) قصد ازدواج با دختر ابوجهل را دارد، رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: ابوالعاص بن ريبع را به دامادي پذيرفتم چون صادق و راستگو بود، همانا بدانيد، فاطمه پاره تن من است، دوست ندارم چيزی ناراحتش كند، به خدا سوگند! دختر رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و دختر دشمن خدا در يك‌جا جمع نمی شوند. پس از اين بود كه علي(علیه‌السلام) از خواستگاري دختر ابوجهل منصرف شد.»[2]

ابن تیمیه حرانی نیز می‌گوید: «سبب صدور حدیث و علت ناراحت شدن فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) خواستگاری علی(علیه‌السلام) از دختر ابوجهل است.»[3]

بررسی سندی روایت
در تمام روایت‌هایی که این داستان  در آن نقل شده است شخصی وجود دارد به نام «مسور بن مخرمه» که اشکالات و تناقضات فراوانی در نقل او وجود دارد که به چند نمونه آن اشاره می‌کنیم.

اولین اشکال و تناقض این است که این شخص در آن زمان کودکی شش ساله بوده است، چنان‌که ابن حجر عسقلانى مى‌نويسد: «مسور دو سال پس از هجرت به دنيا آمد و پس از فتح مكه در ماه ذى حجه سال هشتم وارد مدينه شد كه عمرش شش سال بيشتر نبود.»[4]
نکته و تناقضی که وجود دارد این است که در نقل بخاری آمده است كه مسور می‌گويد: «من اين قضيه را زمانی شنيدم كه محتلم می‌شدم.»[5] حال چطور یک بچه شش ساله محتلم می‌شده مسأله‌ای است که باید اهل سنت به آن پاسخ دهند.

دومین اشکالی که در نقل این شخص وجود دارد آن است که به تصریح بزرگان اهل سنت مسور از دشمنان اهل بیت(علیهم‌السلام) بوده است چنان که ذهبى در مورد او می‌گوید: «خوارج او را تحويل گرفته و ازخودشان مى‌دانستند.»[6]
در جای دیگر می‌نویسد: «از مسور نشنيدم كه يادی از معاويه كند، مگر آن‌که بر او درود بفرستد.»[7] سوال این است که آيا می‌توان روايت چنين شخصی را  در حق اهل بيت(عليهم السلام) پذيرفت؟

سومین اشکال آن‌که تنها شاهد این ماجرا و ناقل این روایت از ميان آن همه صحابی، تنها یک بچه شش ساله است. چطور اهل سنت در برخورد با حدیث قرطاس این روایت را به دلیل نقل ابن عباس رد کرده، اما در این‌جا به سادگی از کنار آن گذشته و حتی به روی خود نمی‌آورند.

بررسی دلالی و محتوایی

1. اين روايت، مخالف قرآن است
اولین دلیل بر بطلان این روایت، مخالفت آن با آیه قران کریم می‌باشد، چنان که خداوند متعال می‌فرماید: «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْني وَ ثُلاثَ وَ رُباع [النساء/3] هر چه از زنان كه دوست داريد،دو، سه، چهار، به همسری برگزینید.»
معنای این روایت آن است که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله)  به خاطر دختر خود و روابط خویشاوندی، بر خلاف حکم و تصریح قرآن کریم عمل کرده و چیزی را که خداوند به آن اجازه داده، برای علی بن ابی طالب(علیه‌السلام) حرام کرده است. که این افترا و تهمتی به ساحت مقدس رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد.

2. عدم امكان اين خواستگاری از منظر تاريخی
بر اساس کتب تاریخی اهل سنت امکان خواستگاری علی بن ابی طالب(علیه‌السلام) از «جوریه» دختر ابوجهل وجود ندارد، زیرا او تا پیش از فتح مکه اصلا اسلام نیاورده بود و پس از اسلام آوردنش نیز با شخص دیگری به نام «عتاب بن اسيد بن ابوالعيص بن اميه» ازدواج کرد.
محمد بن سعد در این باره می نويسد: «روز فتح مكه «امّ حكيم» دختر حارث بن هشام، همسر عكرمه بن ابوجهل مسلمان شد، خدمت پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و بيعت كرد، جويريه دختر ابوجهل... اسلام آورد و مسلمان شد، عتاب بن اسيد بن ابوالعيص بن اميه با او ازدواج كرد، سپس ابان بن سعيد بن عاص بن اميه با وی ازدواج كرد كه فرزندی از وی نداشت.»[8]

بنابراین با این بیان به خوبی روشن گردید که این داستان در حقیقت، یکی از افسانه‌های تاریخی است که برای تنقیص مقام امیرالمومنین(علیه‌السلام) و توجیه رفتارهای خلفا و پیداکردن شریک جرم برای آنان و اساسا برای منحرف ساختن حقیقت این حدیث «بضعه منی» ساخته شده است.

________________________________________
پی‌نوشت
[1]. صحيح البخاري، محمد بن إسماعيل البخاری، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987ج3، ص1374، ح3556.
[2]. همان، ج 3، ص 1364 ح 3523.  متن عربی: «حدثنا أبو الْيَمَانِ أخبرنا شُعَيْبٌ عن الزُّهْرِيِّ قال حدثني عَلِيُّ بن حُسَيْنٍ أَنَّ الْمِسْوَرَ بن مَخْرَمَةَ قال إِنَّ عَلِيًّا خَطَبَ بِنْتَ أبي جَهْلٍ فَسَمِعَتْ بِذَلِكَ فَاطِمَةُ فَأَتَتْ رَسُولَ اللَّهِ (ص) فقالت يَزْعُمُ قَوْمُكَ أَنَّكَ لَاتَغْضَبُ لِبَنَاتِكَ وَهَذَا عَلِيٌّ نَاكِحٌ بِنْتَ أبي جَهْلٍ فَقَامَ رسول اللَّهِ (ص) فَسَمِعْتُهُ حين تَشَهَّدَ يقول أَمَّا بَعْدُ أَنْكَحْتُ أَبَا الْعَاصِ بن الرَّبِيعِ فَحَدَّثَنِي وَصَدَقَنِي وَإِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَإِنِّي أَكْرَهُ أَنْ يَسُوءَهَا والله لَا تَجْتَمِعُ بِنْتُ رسول اللَّهِ (ص) وَبِنْتُ عَدُوِّ اللَّهِ عِنْدَ رَجُلٍ وَاحِدٍ فَتَرَكَ عَلِيٌّ الْخِطْبَةَ».
[3]. منهاج السنة النبوية، أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس،مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ج 4، ص 251.
[4]. إصابة في تمييز الصحابة، ابن حجر عسقلانی ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل – بيروت ج 6، ص 119.  متن عربی: « قال يحيى بن بكير وكان مولده بعد الهجرة بسنتين وقدم المدينة في ذي الحجة بعد الفتح سنة ثمان وهو غلام أيفع بن ست سنين».
[5]. «فَسَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم يَخْطُبُ النَّاسَ فِي ذَلِكَ عَلَي مِنْبَرِهِ هَذَا وَأَنَا يَوْمَئِذ مُحْتَلِمٌ فَقَالَ " إِنَّ فَاطِمَةَ مِنِّي ...» صحيح البخاري ج 3، ص 1132، ح2443
[6]. سير أعلام النبلاء، شمس الدين الذهبی،  تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.ج 3، ص 391. متن عربی: « قال الزبير بن بكار: كانت [الخوارج] تغشاه وينتحلونه» .
[7].همان، ج 3، ص 392.
[8]. الطبقات الكبري، محمد بن سعد، ناشر: دار صادر - بيروت.ج 8، ص 262.متن عربی: « لما كان يوم الفتح أسلمت أم حكيم بنت الحارث بن هشام امرأة عكرمة بن أبي جهل وأتت رسول الله صلي الله عليه وسلم فبايعته، جويرية بنت أبي جهل... أسلمت وبايعت وتزوجها عتاب بن أسيد بن أبي العيص بن أمية ثم تزوجها أبان بن سعيد بن العاص بن أمية فلم تلد له شيئا.»
[9]. أسد الغابة في معرفة الصحابة،ابن اثیر،  تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولي، 1417 هـ - 1996 م، ج 3، ص 607. متن عربی: «ولما أسلم عثمان زوجّه رسول الله صلي الله عليه وسلم بابنته رقية وهاجرا كلاهما إلي أرض الحبشة الهجرتين ثم عاد إلي مكة وهاجر إلي المدينة».
[10]. الإصابة في تمييز الصحابة، ابن حجر العسقلانی، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 – 1992، ، ج 7، ص 654، 11186. متن عربی: « رملة بنت شيبة بن ربيعة بن عبد شمس العبشمية قتل أبوها يوم بدر كافرا ذكرها أبو عمر فقال: كانت من المهاجرات هاجرت مع زوجها عثمان بن عفان».

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 12 =
*****