«ثبات شخصیت» دلیلی بر وجود روح

01:46 - 1397/03/25

انسان در تمام مدت عمرش یک شخصیت دارد، پس هرگز نمی‌تواند مادی باشد، چون ماده تغییر می‌کند.

روح

منکران خداوند متعال چون نتوانستند هیچ دلیلی بر رد خدا ارائه کنند، به سراغ  نفی روح  در انسان رفته و معتقدند روحی وجود ندارد تا به سرای باقی و جهان آخرت برود. ما در مطلب قبلی اشکال این سخن و یکی از براهین اثبات روح را بیان کردیم. در این مطلب به دلیل دوم اثبات روح می‌پردازیم:

پاسخ اجمالی:
بدن مادی و تمام سلول‌های آن، هر چند سال یک بار عوض شده و کاملا تغییر می‌کنند، بدن پیر می‌شود، صورت تغییر می‌یابد، در طول زندگی 70 ساله چندین بار تمام بدن عوض شده و سلول‌های جدید جایگزین می‌شوند؛ اما آدمی از بچگی با پیری هرگز احساس نمی‌کند که تغییر کرده و انسان جدیدی شده است. لذا این ثبات شخصیت نمی‌تواند مربوط به وجود مادی باشد.

پاسخ تفصلی:
تردیدی نیست که بدن حیوان و انسان در طول زندگی دچار تغییرات کمی می‌گردد، گاه سلول‌های جدیدی بر بدن افزوده می‌شود و حجم آن افزایش می‌یابد و چاق می‌گردد و گاه نیز از حجم قبلی آن کاسته شده و لاغر می‌شود، به هر تقدیر شکی نیست که بدن حیوان و انسان تحت تأثیر برخی عوامل داخلی و خارجی متحول می‌گردد، حال اگر نفس انسان همین بدن مادی باشد، لازم بود به تبع تغییرات بدن متحول گردد و هویت شخصی آن تغییر یابد.
در حالی که واقعیت برخلاف این است و حیوان یا انسان با وجود انواع تغییرات جسمانی و بدنی، هویت واحد شخصی خود را در طول زندگانی حفظ می‌کند‌. البته اثبات این "ثُبات" در مورد حیوانات تا حدودی مشکل است، اما مطلب در مورد انسان بسیار روشن است.[1] چرا که هر انسانی بالوجدان نفس خود را درک می‌کند و می‌داند که هست و حضور دارد و به تمامه در نزد خود حاضر است.

انسان از بچگی تا پیری هرگز احساس نمی‌کند چند نفر بوده، در حالی‌که تمام سلول‌های بدنی او بدون شک چندین بار عوض شده و سلول جدید روییده است. این ثبات شخصیت علتش چیست؟ چگونه است که تمام بدن مادی چندین بار عوض می‌شود، ولی انسان احساس تغییر در خود نمی‌کند؟ حتی در حالی‌که از حیث جسمی پیر می‌شود، اما از حیث روحی اصلا احساس بزرگ شدن و پیرشدن ندارد.
بدون شک این ثبات شخصیت و هویت نمی‌تواند مربوط به جسم مادی و عنصری ما باشد، چون همیشه در حال تغییر است، بنابراین یقینا جنبه دیگری در انسان وجود دارد که سبب این ثبات و این حالت شده است و آن جنبه، دیگر مادی نیست، چون اگر مادی بود، آن هم دچار همین تغییرات می‌شد، لذا آن جنبه غیر مادی همان روح ماست.

__________________________________
پی‌نوشت
[1]. مصباح یزدی، محمدتقی؛ شرح جلد هشتم اسفار اربعه، ج1، ص204 و 205،  قم، انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1375.

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 12 =
*****