بعد از رحلت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) بر سر انتخاب جانشین اجماعی رخ نداد، تنها با زور و غلبه تونستن مردم رو سرکوب کنن و با کودتا به خلافت رسیدن، نه با اجماع و رضایت مردم.
در بحثی که با یکی از برادران اهل سنت داشتم، اینبار من از او پرسیدم، دلیل شما بر مشروعیت خلافت ابوبکر چیست؟ چرا شما ابوبکر رو خلیفه و جانشین پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) میدونید؟ دلیل مشروعیت خلافت ایشان چیست؟
سنی: اجماع امت؛ امت اسلامی بر امامت او اجماع کردن، با ایشان بیعت کردن، لذا ایشان امام جامعه و خلیفه رسول خداست.
من: دلیل مشروعیت اجماع چیست؟ چرا اجماع حجت شده و مشروعیت میبخشه؟ در کتاب و سنت چنین چیزی نداریم؟
سنی: دلیل ما حدیث معروف نبویه که فرمود: «لا تجتمع امتی علی الخطا: امت من بر خطا اجتماع نخواهند کرد» پس اگر بر چیزی اجماع کردن، حتما اون کار صحیح و مورد رضای خداست.
من: اولا: سند روایت ضعیفه و در کتب روایی خود شما هم با اسناد ضعیفی نقل شده و کسی از بزرگان شما نگفته که این حدیث صحیحه.[1] ثانیا: باشه، بر فرض اجماع درست، کدوم اجماع، اجماع یعنی همه مردم اون شهر اتفاق نظر داشته باشن، حتی اگر یک نفر مخالف باشه اجماع صورت نگرفته. درسته.
سنی: نه منظور ما از اجماع، اجماع اهل حل و عقده، یعنی بزرگان و صاحب نظران یک منطقه.
من: روایت میگه اجماع امت، شما با چه دلیلی میگید منظور اجماع اهل حل و عقده؟
سنی: خوب بزرگان ما اینجوری گفتن، چون مردم عادی قدرت تصمیم گیری ندارن.
من: نه این سخن مناسب نیست، باید از بزرگانتون بپرسید دلیل این سخن چیه، چرا «امت» رو به «حل و عقد» معنا کردن، این درست نیست.
سنی: اینو نمیدونم، ولی بدون شک دلیلی داره.
من: حالا از اینم بگذریم، آیا به قول خودت اهل حل و عقد بر خلافت ابوبکر اجماع کردن یا خیر؟
سنی: خوب معلومه که اجماع کردن، همه با ابوبکر بیعت کردن، این چه سوالیه، همه میدونن بر خلافت ابوبکر اجماع صورت گرفت.
من: واقعا جدی میگی؟ واقعا از تاریخ سقیفه اطلاع نداری یا خودت رو به اون راه میزنی؟
سنی: چیه حتما میخوای بگی در سقیفه اجماع رخ نداده، نه؟
من: ببین صحیح بخاری رو قبول داری که؟
سنی: بله قطعا مگه میشه یک سنی کتاب بخاری رو قبول نداشته باشه.
من: جریان سقیفه در این کتاب رو خوندی؟
سنی: نه چطور مگه.
من: تو صحیح بخاری اومده: عمر بن خطاب میگه انصار جمع شده بودن که با «سعد بن عباده» بیعت کنن، من و ابوبکر و ابو عبیده جراح رسیدیم، ابوبکر شروع به سخن گفتن کرد و مجلس به هم خورد و دعوا شد و در این حین به ابوبکر گفتم دستت را دراز کن، دستش را آورد و من با او بیعت کردم، سپس دعوا شد به حدی که نزدیک بود «سعد بن عباده» زیر دست و پا له بشه و...[2]
سنی: نه اینها دروغه.
من: عجب، خوب برو خودت صحیح بخاری رو نگاه کن. سپس اومدن بیرون تاریخ مینویسه اونا در خیابون هر کسی رو که میدیدن دستش رو روی دست ابوبکر میکشیدن و میگفتن تو با ابوبکر بیعت کردی[3]، این شد اجماع شما.
سنی: نه این سخن دروغ است.
من: باشه دروغه؛ حالا ادامه شو گوش کن؛ علمای خودتون نوشتن، علمایی مثل استاد بخاری «ابن ابی شیبه» که بعد از سقیفه عدهی زیادی از اصحاب، به خانه امیرالمومنین(علیهالسلام) اومدن و با ابوبکر بیعت نکردن و از حضرت میخواستن قیام کنه و در خانه حضرت تحصن کردن[4] فردای اون روز که ابوبکر رفت مسجد تا خطبه بخونه 12 نفر از اصحاب خاص پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از جمله سلمان و ابوذر و مقداد بلند شدن و سخنان او را قطع کرده و گفتند تو به زور خلیفه شدی و حق تو نیست.[5]
سنی: نه اینها دروغه، اینها تو کتب ما نیست.
من: باشه، دوست من، حداقل برو تو کتبی که آدرس میدم نگاه کن اگه دروغ بود و نبود، بیا و هر چی دوست داری به من بگو.
سنی: مشخصه دروغه.
من: پس همه علمای شما از جمله بخاری و دیگران دروغ گفتن؟! اینه اون اجماعی که شما ازش دم میزنید، نه انصار بیعت کردن و نه بنیهاشم، بعدش ریختن در خانهی امیرالمومنین(علیهالسلام) که اصحاب اونجا تحصن کرده بودن و باعث شهادت حضرت زهرا(سلاماللهعلیه) شدن.
سنی: اینم دروغه.
من: البته شهادت حضرت زهرا(سلاماللهعلیه) رو علمای شما نقل نکردن چون آبروی خلفای شما میرفت، اما همه گفتن که تا در خانه حضرت زهرا(سلاماللهعلیه) رفتن، حتی عمر بن خطاب دستور داد هیزم بیارن، به او گفتن فاطمه دختر پیامبر توی خونه است، او گفت باشه مهم نیست.[6] از این به بعد رو نقل نکردن چون دیگه خیلی آبرو ریزی میشد. اما تو منابع شیعه ادامه ماجرا نقل شده که دست امیرالمومینن(علیهالسلام) رو بستن و به زور وارد مسجد کردن و شمشیر رو بر گردن حضرت گذاشتن و از او خواستن بیعت کنه.
سنی: هیچ کدوم از این مطالب رو قبول ندارم، همش دروغ محضه؛ همه مردم مدینه با رضایت با ابوبکر بیعت کردن.
من: دوست عزیز، تعصبات ناصحیح، مانع پذیرش حق میشه؛ دارم از کتب خودتون آدرس میدم، خودت که گفتی بخاری رو قبول داری؟ آیا اینه اون اجماع دروغینی که ازش دم میزنید؟
سنی: بخاری رو که قبول دارم، ولی تو داری دروغ میگی چنین چیزی تو بخاری نیست.
من: باشه برو نگاه کن عبارت عربی رو سرچ کن تو سایتهای خودتون، اگه نبود بیا هر چی دوست داری به من بگو.
سنی: باشه بر میگردم.
من: فقط خواهشا تعصب رو بذار کنار دوست من؛ واقعبین باش.
نتیجه رو به خواننده عزیز واگذار میکنیم.
______________________________
پینوشت
[1]. برای مطالعه به این مطلب مراجعه کنید.
[2]. برای مطالعه به این مطلب مراجعه کنید.
[3]. برای مطالعه به این مطلب مراجعه کنید.
[4]. برای مطالعه به این مطلب مراجعه کنید.
[5]. برای مطالعه به این مطلب مراجعه کنید.
[6]. برای مطالعه به این مطلب مراجعه کنید.