برهان وجوب و امکان از براهین مستحکم اثبات خداوند است و هیچگونه اشکالی به آن وارد نیست.
توحید و اثبات خداوند متعال سنگ زیرین تمام معارف الهی است، از اینرو استدلالهای متعددی برای آن بیان شده است که در ادامه به تبیین یکی از این براهین پرداخته و آن را مورد تحلیل قرار میدهیم.
برهان وجوب و امکان یکی از این براهین است که در ادامه تلاش میکنیم با بیانی ساده به تبیین آن بپردازیم.
در جهان هستی موجودات متعددی وجود دارند، که از دو حالت خارج نیستند، یا در هستی و بودن خویش به چیز نیاز ندارند ــ که از آن تعبیر به واجب الوجود میشود ــ یا نیازمند به دیگران هستند، که به این نیازمندی میتوان ازتغییر و تحولاتی که در یک شئ به وجود میآید پی برد ــ از آن تعبیر به ممکن الوجود میشودــ اکنون با تصور صحیح این موضوع، میتوان به این نکته دست یافت که هستی نمیتواند از وجود واجبی خالی باشد، زیرا اگر تمام موجودات ممکن باشند، در این صورت چارهای ندارند جز اینکه هستی خود را از موجود دیگری بگیرند، و آن موجود دیگر نیز اگر نیازمند باشد، به موجود دیگری محتاج است، و این موضوع تا جایی ادامه پیدا میکند که به موجود برسیم که در هستی خویش نیازمند نباشد، زیرا اگر همه این موجودات نیازمند باشند، هیچگاه در عالم خارج تحقق پیدا نخواهند کرد، همانگونه که مهرههای دومینو اگر ضربهای از بیرون به آنها وارد نشود، هیچکدام حرکت نمیکنند یا صفرهای متعددی که اگر عددی در کنارشان نباشد، هیچگاه عدد صحیحی به وجود نمیآید.
این برهان بر اساس علیتی که بین واجب الوجود(خداوند) و ممکن الوجود(مخلوقات) است، خداوند را اثبات میکند، به همین خاطر برخی اصل علیت را انکار کردهاند، تا به نحوی وجود خداوند را انکار کنند. این افراد معتقدند که در هستی تصادف وجود دارد و بین موجودات رابطه علیت نیست.
این ادعا با اندک تأملی رد میشود، زیرا انسان، اين رابطه را در درون خود و با علم حضورى درک میکند؛ به طور مثال ملاحظه مىكند كه فعّاليتهاى روانى و تصميم گيریها و تصرّفاتى كه در مفاهيم و صورتهاى ذهنى مىكند، كارهايى است كه از خودش سر مىزند و وجود آنها وابسته به وجود اوست، در حالى كه وجود خودش وابسته به آنها نيست. و با اين ملاحظه است كه مفهوم علّت و معلول را انتزاع مىكند و سپس آن را به ساير موجودات تعميم مىدهد.
از سوی دیگر انکار علیت، لوازمی دارد که هیچ انسان عاقلی آن را قبول نمیکند؛ به عنوان نمونه اگر شخصی قائل به تصادف باشد، باید دیگر دنبال علمآموزی نرود، زیرا دانشمندان در تلاشند رابطه بین اشیای مختلف را پیدا کنند، تا از آن در جهت اهداف خویش استفاده کنند، اکنون اگر کسی قائل به تصادف شود، دیگر نمیتواند از فرمولی بهره ببرد، چون شاید این فرمول تصادفی این نتیجه را به همراه داشته است، و دفعه بعد نتیجه دیگری داشته باشد. حتی این اندیشه زندگی روزه مره را نیز به چالش میکشاند، چراکه شاید آتش این دفعه گرم کننده باشد، ولی دفعه بعد سرد کند، یا آب الان تشنگی را برطرف کند، ولی فردا سبب رفع تشنگی نشود و...
اشکال سطحی دیگر که به این استدلال وارد کردهاند ــ که با تبیینی که انجام شد جایی برای آن باقی نمیماند ــ این است که برخی مدعی هستند که اگر همه چیز علت دارد، پس چرا خود خداوند علت نداشته باشد!؟ در پاسخ میگوییم همه موجودات، نیازمند علت نیستند؛ تنها موجودی به علت احتیاج دارد که نیازمند باشد، و چون خداوند متعال بینیاز محض است، به علت نیازی ندارد، همان گونه که هر چیز برای چرب شدن به روغن نیاز دارد، ولی روغن برای چرب بودن نیازمند چیزی دیگری نیست.
این برهان یکی از مستحکمترین براهین اثبات خداوند متعال است که از سوی دینداران مورد توجه قرار گرفته است.