اگر لا اکراه فی الدین پس چرا حجاب اجباری است؟

چالش بزرگی که باورمندان به حجاب اجباری با آن رو در رویند نبود پایگاه دینی – مشروعیت – آن است . در نگاه درون دینی از دین اسلام سنت نبوی یکی از پایه های دین است و قابل نادیده گرفتن نیست . در تمام مقالاتی که در دفاع از حجاب اجباری در سایت ها و وبلاگ ها و همچنین روزنامه های گوناگون آمده است کسی نتوانسته نمونه ای با سند بیاورد که مثلا با فلانی به علت نداشتن پوشش شرعی ، در سده نخست اسلام ، برخورد شده است . مرور کتب تاریخی و سیره های گوناگون نبوی وهمچنین کتب فقهی نشان از این دارد که براستی چنین استنادی وجود ندارد . مردمان آن روزگار در امپراتوری تازه تاسیس اسلامی آن زمان حتی به چیزی خیلی بیشتر از برهنگی سر و گردن پذیرش داشتند و برخلاف امروز کسی بر نمی خواست مثلا بگوید جوانان تحریک می شوند و... . برای من که اندک سابقه ای در علوم دینی دارم و بیشتر یک معلم زیست شناسی شناخته می شوم ساده ترین توضیح که چرا برخی چنین برداشتی از آیات حجاب دارند این است که بگویم این یک افراط و تند روی است . درست ترین کار در اینجا اینست که دین پژوهان نظر بدهند اما مهم است که یک دین پژوهنده اگر به این جا رسید که اجبار در این کار صحیح است لابد توضیح قابل قبولی برای عدم سازگاری برداشتش با سنت نبوی خواهد داشت ولی چند سالی است که از روی علاقه شخصی پی گیر پاسخی در این زمینه هستم و تا حال چنین اتفاقی پیش نیامده است که با یک پاسخ اقناع کننده روبرو شده باشم . تا این جا بحث من در مورد باورمندان بود ولی در نظر بگیریم که بخشی از مردم این کشور می توانند دین باور نباشند و یا از گروه های کوچک ادیان دیگر باشند پذیرش اجبار در حجاب برای چنین کسانی پیچیده تر و مشکل تر خواهد بود .