من با فوق لیسانس، برم دست فروشی کنم؟

07:55 - 1395/06/27

چکیده: در باب فعالیت اقتصادی، به هیچ کار حلالی، نباید با چشم حقارت نگاه کرد؛ در غیر این صورت، ممکن است در مرور زمان، کسالت و تنبلی بر شخص حاکم شده و اوضاع را از آنچه هست بدتر نماید!

پسر جوان

یکی از مشکلات پیش روی افراد در جامعه امروزی، نبود شغل مناسب است و معمولا جوانان نیز، همین نبود کار را یکی از اصلی‌ترین موانع پیش‌روی ازدواج خود، بیان می‌دارند. متاسفانه باید اذعان داشت که اعطای بیشمار مدارک عالی رتبه، از سوی دانشگاه‌های مختلف به افراد، سبب شده است تا تعداد کسانی که از این مدارک برخوردار شده‌اند بسیار زیاد شده و تمامی آنان نیز توقع داشته باشند، شغلی مناسب با مدرک تحصیلی خود را پیدا نمایند؛ ولی نباید فراموش کرد که برای انجام یک فعالیت اقتصادی، صرفا توجه به نوع مدرک تحصیلی، کار صحیحی نمی‌باشد. در این رابطه سوالی در انجمن رهروان ولایت درج شده که توجه به آن و پاسخی که برایش ارسال شده است، خالی از لطف نیست.

متن سوال به این صورت است:
«سلام. بنده 27 سال سن دارم و علی رغم اینکه بیش از دو سال از گرفتن مدرک فوق لیسانسم می‌گذرد، متاسفانه تا کنون کار پیدا نکرده‌ام؛ لطفا بفرمایید با این بیکاری که بسیار فکر مرا مشغول کرده، چه باید کنم و با این وضعیت، چه زمانی باید ازدواج و تشکیل خانواده بدهم؟ آیا باید بروم دست فروشی؟!»

پاسخ:
عرض سلام و احترام. دوست گرامی؛ یقینا هر فردی تمایل دارد که مکان کار و فعالیتش، از جاهای معتبر و به اصطلاح «با کلاس» باشد؛ منتها منحصر دانستن کار به این گونه شغل‌ها اصلا صحیح نیست!
چیزی که مورد سفارش شرع و عقل می‌باشد این است که انسان، به دنبال روزی حلال بوده و برای آن تلاش نماید و از بیکار بودن نیز به صورت جدّی پرهیز کند.
حضرت کاظم(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ إِنَّ اللَّهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفَارِغ[1] خداوند متعال دشمن بنده‌ای است که زیاد می‌خوابد و بیکار است.»
باید بدانیم که در باب فعالیت اقتصادی، به هیچ کار حلالی، من جمله دست فروشی، نباید با چشم حقارت نگاه کرد؛ زیرا اگر چنین دیدگاهی بر ما غلبه پیدا کند و برخی مشاغل را حقیر بدانیم، آن زمان است که دیگر شاید برای هیچ فعالیتی نتوانیم قدم برداشته و نوعی ایده‌آل‌گرا گردیم.
بنده به شخصه، افراد متعددی را با سطوح بالای تحصیلات در دانشگاه و حوزه می‌شناسم که کارهای مختصر و به ظاهر حقیر را بر بی‌کاری ترجیح داده و خداوند نیز برکات خود را به آنها عنایت فرموده است. باید به این باور رسید که کار عیب نیست و می‌بایست برای آن تلاش کرد و هرگونه تنبلی و بی‌میلی را کنار گذاشت.
در روایتی حضرت صادق(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «لَا تَکْسَلُوا فِی طَلَبِ مَعَایِشِکُمْ فَإِنَّ آبَاءَنَا کَانُوا یَرْکُضُونَ فِیهَا وَ یَطْلُبُونَهَا[2] در طلب روزی و نیازهای زندگی تنبلی نکنید، چرا که پدران و نیاکان ما به دنبال آن می‌دویدند و آن را طلب می‌کردند!»
بله در کنار انجام یک فعالیت اقتصادی به ظاهر کوچک، فرد می‌تواند به دنبال کاری بهتر و مناسب با مدرک تحصیلی خود نیز باشد؛ منتها اینکه شخص، تا زمان پیدا شدن چنین شغلی، بیکار بماند، مورد تایید نخواهد بود.
در جواب این سوال هم که فرمودید: «با این وضعیت چه زمانی باید ازدواج کنم و تشکیل خانواده بدهم؟»؛ عرض می‌کنیم شما بعد از اینکه تلاش کرده و منبع درآمدی هرچند مختصر را برای خود فراهم آوردید، می‌توانید برای ازدواج قدم بردارید؛ البته موفقیت در انتخاب همسر نیز بستگی به این دارد که آیا در این مورد نیز ایده‌آل‌گرا شده باشید یا نه! یقینا شما در هر وضعیتی که باشید، بازهم می‌توانید شخصی را مناسب با همان وضعیت، برای ازدواج، پیدا نمائید؛ منتها اگر بخواهید دختری با خصوصیات خاصّ را پیدا کنید که تناسبی با وضعیت اقتصادی، اجتماعی و... شما نداشته باشد، طبیعی است که درصد موفقیت شما بسیار پایین خواهد آمد.
در انتها تاکید می‌کنیم که برای زندگی تلاش کنید و به اندازه آنچه که در حال حاضر دارید، از زندگی توقع داشته باشید و بدانید که اگر درست به وظایف شرعی و منطقی خود عمل نمائید یقینا اسباب موفقیت برای‌تان فراهم خواهد شد و در این رابطه به این آیه شریفه نیز توجه نمائید که خداوند متعال می‌فرماید: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً[طلاق/ 2] و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم می‌کند.»

امیدوارم موفق باشید.
-----------------------------------------------
پی‌نوشت:
[1]. شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، جلد17، ص58، قم، مؤسسه آل‌البيت(عليهم‌السلام‏)، 1409 ق
[2]. ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه جلد3 ص157، قم، دفتر انتشارات اسلامى‏، 1413 ق

منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر: مهری نژاد، سیدابوالقاسم، مبانی ازدواج و تشکیل خانواده، تهران، آوای نور، 1391 ش

همین مطلب را در انجمن نیز می‌توانید مشاهده فرمائید: http://btid.org/node/90731

نظرات

تصویر mohammadi
نویسنده mohammadi در

با سلام و تشکر از شما بابت فعالیت خوبتان در کانال مشاوره.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

آخه کدوم عاقلی حاضر میشه این همه درس خونده باشه بعد بره دست فروشی کنه ؟؟؟؟ برید کار درست کنید برای جوونها به جای این حرفها

تصویر mohammadi
نویسنده mohammadi در

عرض سلام و احترام.
دوست گرامی؛ درست کردن کار، می‌بایست توسط دولت و مجلس که نمایندگان شما و باقی مردم می‌باشند صورت بگیرد که امیدواریم چنین شود؛ منتها بحث در این است که در حال حاضر وظیفه جوانان چیست؟!
آیا صرف این که من مدرک بالایی دارم و کاری مناسب با مدرک بنده جور نشده است، دلیل خواهد بود که سراغ هیچ کاری نروم؟! خیر!
یقینا کار هرچقدر ساده و کم درآمد هم باشد، بازهم بهتر است از بی‌کاری؛ نهایتا جوان می‌تواند در کنار شغل ساده‌ای که انتخاب می‌‌کند، به دنبال کار بهتری نیز بگردد تا در صورت امکان، به آن شغل جدید بپردازد.

امیدوارم موفق باشید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلامم فکر میکنم یا شما در این مملکت زندگی نمیکنید یا ما از سیارهددیگه ای امدیم اخه برادر من میگی برو کار ساده پیدا کن شما بفرمایید امروز لباستونو ببوسید بزارید کنار انگار که نه انگار شغتون اینه بعد برید دنبال کار نفستون از جای گرم در میاد این جوان های بدبخت بند پ از کجا بیارن شما فقط یه روز وقتتو بزار بگرد تو روزنامه همشهریاگه کار درست حسابی پیدا کردی به ما هم بگو

تصویر mohammadi
نویسنده mohammadi در

عرض سلام. دوست گرام؛ کار یقینا هست!
بنده هم به شخصه بسیاری از مشاغل حلال را انجام داده‌ام، از کارگری گرفته تا پیک موتوری و... و اتفاقا به تمامی این کارها افتخار هم می‌کنم!
بله شاید به قول شما «کار درست حسابی» در ابتدا نباشد؛ ولی شاگردی و کارهای پیش پا افتاده یقینا پیدا می‌شود و حرف در اینجا است که اینها هرچند ممکن است در نگاهی غلط، سبک و بی‌خود به نظر برسند؛ منتها بحث در این است که هرچه باشند بهتر از بیکاری است و شاید همان کار به ظاهر ساده اسباب رونق را برای انسان فراهم آورد!
مروری بر یک نظر:
خوب است به نظری که از طرف یکی از کاربران سایت ارسال شده توجّهی داشته باشیم: «بعد از خدمت نمیدونستم چکار کنم نه کسی رو داشتم برم پیشش برای کار ،نه پدرم پولی داشت بهم کمک کنه،نه کارش طوری بود که برم پیش خودش وایسم ،به قول خیلی از شماها شاید واقعا آدم بیچاره‌ ای بودم.ولی بجای نشستن و غصه خوردن،دیدم تو کوچه خودمون یه ساختمان داره ساخته میشه روبروی خونه خودمون از پنجره داخلشو نگاه کردم تو اکیپ هایی که داخلش کار میکردن از کار برقکاری خوشم اومد ،باور کنید یک لحظه وقت تلف نکردم رفتم به اوستا گفتم من میتونم پیشتون کار یاد بگیرم.......دیگه نمی خوام داستان تعریف کنم الان از اون روز ده سال میگزره الان از همون کار به هر چی می خواستم رسیدم .ازدواج .خونه .ماشین و.... فقط چیزی که یادمه اینه که همیشه درستکار و سختکوش بودم.خیلی کار میکردم شاید تا یکسال اول فقط پول خوبی نگرفتم ولی بعدش خوده اوستام برای اینکه نرم از پیشش پولای خوب بهم داد و از سال دوم و سوم هم خودم مشغول بتنها کار کردن شدم.ولی از اون موقع تا امروز حقیقتا یک نفر مثل خودم نتونستم پیدا کنم که بیاد کنارم هم بهش کار یاد بدم و هم کمکم باشه .تا حد زیادی احساس میکنم بعضی وقتها خودمون هم تنبلی و کوتاهی میکنیم.یک مقدارشو میشه به چیزهایی مثل شانس و قسمت و از این قبیل چرت و پرتا نسبت داد ولی نود در صد تلاش خود آدم و درست بودن اعمال و نیاتشه که بزندگی آدم جهت میده این نظر و تجربه شخصیه منه.حالا هر کسی خود بهتر داند»
در پایان به این آیه قرآن خیلی توجّه داشته باشیم که خداوند می‌فرماید: «وَ الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا[عنکبوت/ 69] و آنها که در راه ما با نهایت وجود تلاش کنند، قطعا به راه‌های خود، هدايت‌شان خواهيم کرد.»

امیدوارم موفق باشید.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 3 =
*****