تلاش‌ ناکام برای مظلوم‌نمایی عایشه در جریان افک

11:26 - 1403/02/04

گزارش مربوط به خودکشی عایشه به دلیل جریان افک، از نظر سندی هیچ اعتباری ندارد و نمی‌تواند دلیلی بر تایید دیدگاه اهل‌تسنن باشد.

عایشه در جریان افک | یکی از اختلاف‌های تاریخی میان شیعه و اهل‌تسنن، تفسیر مربوط به «آیه اِفک»[1] است. این آیه مربوط به دروغ بودن تهمت ناروا و زشت به یکی از زنان پیامبر معظم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌باشد. بر اساس احادیث معتبر شیعی، منظور از آن زن،‌ «ماریه قِبطی» است، اما اهل‌تسنن او را «عایشه» می‌دانند تا از این رهگذر، یک فضیلت برای عایشه ایجاد شود. البته دلایل متعددی بر بطلان دیدگاه اهل‌تسنن در این زمینه بیان شده است.[2]

اهل‌تسنن برای تایید ادعای خویش به یک گزارش استناد می‌کنند که می‌گوید: «این تهمت آن چنان برای عایشه ناگوار بود که او قصد خودکشی داشته است».[3]

در پاسخ به این ادعا، نیازی به بررسی محتوای این حدیث نیست؛ زیرا با ادله متعدد و قطعی ثابت شده که این آیه مربوط به تهمت به عایشه نیست، بنابراین بررسی و سنجش سند این روایت کافی است.

هرچند برخی عالمان اهل‌تسنن سند این روایت را صحیح دانسته‌اند،[4] اما به نظر می‌رسد این دیدگاه ناشی از تعصب و عدم دقت در افرادی است که این روایت را گزارش کرده‌اند؛

الف- تنها کسی که این گزارش را نقل می‌کند، عایشه می‌باشد که احتمال ساختگی بودن این حدیث به هدف مظلوم‌نمایی خویش، بسیار زیاد است.

ب- «مُجاهدبن‌جبر» یکی از تابعانِ تابعان می‌باشد؛ یعنی کسی که حتی دوران صحابه پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله را درک نکرده، پس نمی‌توانسته به صورت مستقیم از عایشه نقل حدیث کند.[5]

ج- «خالدبن‌خِداش» توسط عالمان اهل‌تسنن تضعیف شده[6] و گفته‌اند هرگاه او حدیثی را گزارش کرد که غیر از او، کسی آن را گزارش نکرده، از وی پذیرفته نمی‌شود.[7]

د- «حمادبن‌زید» کسی است که عثمان را برتر از امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌دانست[8] و علاقه شیعیان به امیرالمؤمنین علیه‌السلام را مثل علاقه بنی‌اسرائیل به گوساله‌پرستی توصیف کرده بود.[9] بنابراین احتمال جعلی بودن این حدیث توسط او بسیار زیاد است تا از عایشه حمایت کرده باشد.

پس گزارش مزبور به دلیل ضعیف بودن سند، نمی‌تواند یکی از شواهد و قرائن بر صحت دیدگاه اهل‌تسنن پیرامون اتهام به عایشه باشد.

پی‌نوشت:
[1]. نور، 11.
[2]. جمع نویسندگان، دايرة المعارف قرآن كريم، ج‏1، ص372، بوستان کتاب.
[3]. طبرانی، سلیمان، معجم الکبیر، ج23، ص121، مکتبة ابن‌تیمیة.
[4]. قسطلانی، احمد، ارشاد الساری، ج4، ص۳۹۳، المطبعة الکبری الامیریة.
[5]. رازی، ابن‌ابی‌حاتم، المراسیل، ص203، الرسالة.
[6]. بغدادی، احمد، تاریخ البغداد، ج8، ص303، دار الکتب العلمیة.
[7]. طبرانی، سلیمان، معجم الاوسط، ج1، ص184، دار الحرمین.
[8]. المزی، جمال‌الدین، تهذیب الکمال، ج7، ص250، الرسالة.
[9]. ابن‌أبي‌الحديد، شرح نهج البلاغة، ج‏4، ص103، کتابخانه آیت‌الله مرعشی.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 7 =
*****