چکیده:این مسأله که جایز نیست، زنی را در یک مجلس سه بار طلاق داد، حکمی است که در زمان رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) مورد تأیید ایشان بوده است، و ایشان به شدت نهی میکردند که زنی را در مجلسی سه بار طلاق دهند،
تمام ادیان آسمانی، بعد از اینکه، پیامبر خویش را از دست دادند، مورد تغییر و دگرگونی قرار گرفتند، و در غالب موارد، این کار توسط افرادی انجام میشد که مدعی طرفداری از این دین بودند، در این میان اسلام نیز، از این قاعده مستثنا نبود. به همین خاطر رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) تلاش میکرد، اصحاب خویش را از فرو رفتن در این ورطه منع کند، به همین خاطر ایشان در احادیث متعددی، از بدعتگذاری در دین نهی کردند. به عنوان مثال، رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «روز قیامت گروهی از اصحاب منرا به سوی آتش میبرند، و زمانی که از علت ورود آنها به دوزخ سوال میکنم، پاسخ میشنوم: ای پبامبر، زمانی که تو از آنها جدا شدی، آنها به بدعت رو آوردند».[1]
ولی با وجود تمام این تأکیدات رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) باز صحابه، به نوآفرینی در دین مبین اسلام رو آوردند. به عنوان مثال، گاهی در نماز دست برده و آن را تغییر میدادند، و زمانی نیز برخلاف مشی پیامبر اسلام، بیتالمال را بر اساس، امتیازات واهی تقسیم میکردند. و این نوآفرینیها به گونهای بود که وقتی به «براء بن عازب» به خاطر حضورش در بیعت رضوان، تبریک گفتند، وی با اندوه اینگونه پاسخ داد: «شما خبر ندارید، که ما چه بدعتهایی بعد از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) ایجاد کردیم».[2]
در ادامه تلاش میکنیم، به گوشهای دیگر از تغییراتی که در دین مبین اسلام توسط مدعیان خلافت واقع شد، اشاره کنیم. برای ورود به این بحث، ابتداء مقدمه را ذکر کرده، و سپس به بدعتی که واقع شده است اشاره میکنیم.
در دین مبین اسلام، دو نوع طلاق وجود دارد، یک قسم، طلاق بائن است كه شوهر بعد از آن، حقّ رجوع به زن را ندارد، خواه زن عدّه داشته باشد يا نداشته باشد؛ قسم دیگری از طلاق، طلاق رجعى است كه مرد پيش از اتمام عدّه، میتواند به زن خود رجوع کند، بدون آنکه نیازی به خواندن صیغهی جدید باشد. شوهر پس از طلاق رجعی اول میتواند به همسرش رجوع کند و اگر دوباره او را پس از رجوع طلاق دهد میتواند برای بار دوم نیز به همسرش رجوع نماید و اگر برای بار سوم همسرش را طلاق دهد، دیگر نمیتواند به همسرش رجوع کند، مگر با شرط محلل.
بنابراین، طلاق رجعی تا سه مرتبه اماکنپذیر است. خداوند متعال در کتاب خویش طلاق رجعی را اینگونه معرفی میکند: «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَاِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِاِحْسانٍ...[بقره/229] طلاق (رجعى) دو بار است (كه در هر دو بار میتوان رجوع كرد و مرد وظيفه دارد كه) يا به معروف و نيكى (همسرش را) نگه دارد يا با خوبى و خوشى (و نه با دعوا و...) او را طلاق دهد». و در آیه بعد اینگونه میفرماید: «فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَه[بقره/230] و اگر [شوهر براى بار سوم] او را طلاق داد، پس ديگر [آن زن] بر او حلال نخواهد بود، مگر اينكه آن زن، همسر ديگرى برگزيند». و در راستای احکامی که برای طلاق رجعی وجود دارد، نهی از سه طلاق کردن همسر، در یک مجلس است به گونهای که شوهر با گفتن این جمله که «من تو را سه بار طلاق دادم»، حق خویش را از رجوع به همسر از بین ببرد.
این مسأله که جایز نیست، زنی را در یک مجلس سه بار طلاق داد، حکمی است که در زمان رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) مورد تأیید ایشان بوده است. و ایشان به شدت نهی میکردند که زنی را در یک مجلس، سه بار طلاق دهند، آنچنان که نسائی در کتاب خویش نقل میکند: «به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) خبر دادند كه مردى زنش را در يك مجلس سه طلاقه كرده است. حضرت با خشم برخاستند. آنگاه فرمود: «آيا با كتاب خدا بازى میشود در حالى كه هنوز من در ميان شما هستم!؟» غضب و ناراحتی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به قدری شدید بود که یکی از صحابه، برای قتل آن فرد از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) درخواست رخصت کرد».[3]
و یا اینکه در نقلی دیگر آمده است که، شخصی محزون و ناراحت خدمت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) رسید، و زمانی که ایشان علت ناراحتی وی را جویا شدن، این چنین شنیدن که همسرم را طلاق دادهام از این رو ناراحتم. سپس پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از ایشان پرسید، که چگونه طلاق دادی، وی پاسخ داد، به این نحو که وی را در یک مجلس، سه بار طلاق دادم، پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «این یک طلاق است، اگر میخواهی برو و به همسرت رجوع کن».[4]
ولی با وجود تأکیدات در مورد این موضوع از رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) متأسفانه خلیفه دوم، با این مسأله مخالفت کرد، آنچنان که «مسلم» در «صحیح» خویش از «ابن عباس» نقل میکند: «طلاق سوم در عصر پيغمبر(صلیاللهعلیهوآله) و ابوبكر و دو سال اول زمان خلافت عمر، يكسان بود، ولى عمر گفت: مردم درباره امرى كه شوق زيادى به آن دارند، عجله مىكنند، خوب است ما هم آن را امضا كنيم و براى ايشان جايز بدانيم! و بدينگونه (سه) طلاق را در یک مجلس، با يك لفظ (و بدون فاصله) را براى آنها تجويز كرد».[5]
در ادامه برای شفافیت این مطلب دوباره به آیاتی که در مورد طلاق رجعی وارد شده است، نظری میکنیم. در این آیه آمده است که «الطلاق مرتان» یعنی طلاق یکبار بعد از یکبار است و سه طلاق دادن در یک مجلس درست نیست، بلکه هر سه در یک مرتبه اتفاق میافتد، و علاوه بر آن شخصی که یکبار زنش را طلاق داده است، دیگر معنا ندارد، که دوباره، و سه باره وی را طلاق دهد، تا سه طلاق در یک مجلس واقع شود، چون برای بار دوم و سوم آن زن دیگر همسر وی محسوب نمیشود.
و از سوی دیگر، این حکم، مشکلاتی را در بر دارد، از جمله اینکه، گاهی مرد عصبانی است و تصور می کند که دیگر نمیتواند با همسرش ادامه دهد و میگوید: «انت طالق ثلاثة: یا سه بار عبارت «انت طالق» را تکرار میکند. بعد که اعصابش آرام میشود متوجه میگردد که چه اشتباهی کرده است و از آن طرف هم غیرتش اجازه نمیدهد که زن او همسر دیگری شود و چه بسا شوهر جدید دیگر زنش را بعد از ازدواج طلاق ندهد. و اشکالاتی دیگر از این قبیل.
اکنون با توجه به این مطالب، آشکار میشود که نه تنها، سه بار طلاق دادن در یک مجلس، صحیح نیست، بلکه، این امر، گاهی دارای مضرات و دردسرهایی نیز هست، بر خلاف نظر خلیفه دوم، که این امر را کار پسندیده و خوبی تفسیر میکرد.
_____________________________________
پینوشت
[1]. صحیح بخاری، ج5، ص66.
[2]. صحیح بخاری، محمدبخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج4، ص1529.
[3]. سنن نسائى، ج6، كتاب الطلاق، باب 6، ص142، ح 3398.
[4]. الدور المنثور، سیوطی، ج1،ص279.
[4]. صحيح مسلم، ، كتاب الطلاق، باب طلاق الثلاث،ج2، ص1099،ح17 - 15. و همچنین احادیث دیگری به این مضمون از دیگر کتب اهل سنت نقل شده است مانند: سنن أبی داود، كتاب الطلاق، باب نسخ المراجعه بعد التطليقات الثلاث،ج2، ص261، ح2199 و 2200؛ سنن نسائى، كتاب الطلاق، باب8،ج6، ص145،ح3403.
نظرات
در کانال اعتقادات ایتا منتشر شد
https://eitaa.com/kalamema