توجیه اهل سنت در مورد نسبتی ناروا به امیرالمومنین!

10:16 - 1395/02/11

چکیده:هرگز و به هیچ عنوان، به دلیل مستندات بسیاری که موجود است ذره‌ای امکان پذیرفتن این‌که امیرالمومنین(علیه‌السلام) قبل از تحریم خمر، شراب نوشیده است وجود ندارد.

ما در چند پست[1] به طور مبسوط بیان کردیم که در برخی منابع اهل سنت چند روایت جعلی آمده است که در آنها به ساحت مقدس و گرامی حضرت علی(علیه‌‌السلام) بهتان و تهمت ناروای شراب‌خواری نسبت داده‌‌ شده و بلکه حتی سبب نزول آیه مبارکه «وَ لَا تَقرَبُوا الصَلاةَ وَ أَنتُم سُکَارَی حَتَّی تَعلَمُونَ مَا تَقُولُونَ[نساء/43]» را شراب‌نوشی حضرت در مجلس عبدالرحمن بن عوف و اشتباه نماز خواندن حضرت به خاطر مستی، دانسته‌اند. از این نسبت ناروا و بهتان عظیم، شرم هم نمی‌کنند و وهابیت دون‌صفت و خبیث نیز همین روایات را علم کرده و برای پایین آوردن شأن عظمای امیرالمومنین(علیه‌السلام) به امثال این روایات استناد می‌کند. در حالیکه تمامی آن روایات، جعلی و ساختگی هستند و ما در این پست و این پست ادله مختلف و روشنی بر ساختگی بودن این روایات آوردیم و آشکار کردیم که هرگز چنین وصله‌های سخیف و شنیع به ساحت مقدس امیرالمومنین(علیه‌السلام) هرگز نمی‌چسبد.

و حتی عالمانی از اهل سنت نیز بر جعلی بودن این‌گونه روایات تاکید کردند ولی در عین حال، جالب‌ آن است که برخی دیگر از عالمان اهل سنت که این راوایات را صحیح انگاشته و بهتان شراب‌خواری به حضرت را پذیرفته‌اند، دست به توجیهات مضحکی در این رابطه زدند که سستی آن‌ها با اندک تأملی، آشکار می‌شود. آن‌ها با مزخرف‌ترین توجیهات، درصدد هستند که علاوه بر صحه گذاشتن به شراب خواری امیرالمومنین(علیه‌السلام) این لکه ننگ را توجیه نمایند. مثلا در توجیهی می‌گویند: «از آن‌رو که شراب‌خواری امیرالمومنین(علیه‌‌السلام) قبل تحریم خمر بوده پس نقصی بر علی(علیه‌السلام) نیست».
اما ببینید با اندک بررسی قرآنی می‌فهمیم این توجیهشان چقدر سست و مسخره است.

بررسی قرآنی و روشن شدن کذب این سخن
باید توجه داشت که نوشیدن خمر قبل از نزول آیه «و لاتقربوا الصلاة...» نیز حرام بوده؛ چراکه قبل از این آیه، آیه 219 سوره مبارکه بقره «یسئلونک عن الخمر و المیسر...» نازل شده بود که دلیلی واضح بر حرمت خمر است. زیرا خداوند نوشیدن خمر را گناه بزرگ شمرده است و چگونه ممکن است چیزی از جانب خدا گناه بزرگ نامیده شود، ولی حرام نباشد؟![2]

احمد بن علی جصاص حنفی می‌گوید: «خداوند متعال فرمود: «يَسأَلُونَكَ عَنِ الخَمرِ وَ المیسرِ قُل فِيهِما إِثمٌ كَبِيرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثمُهُما أَكبَرُ مِن نَفعِهِما [بقره/219] از تو در مورد خمر و میسر [اسباب قمار] می‌پرسند. به آنها بگو در آن دو گناه بزرگ و منافعی برای مردم است در حالیکه گناه [و ضرر] آن دو بزرگ‌تر و بیشتر از نفع‌شان است»؛ این آیه دلالت بر تحریم خمر دارد، حتی اگر آیات دیگر در مورد تحریم خمر نازل نمی‌شدند همین یک آیه برای تحریم خمر کافی بود. و دلیل تحریم خمر، همان فراز از آیه است که خدا فرمود: «ای پیامبر! بگو که در خمر و میسر اثم کبیر است».[3]
خطيب بغدادى از عايشه روايت مى‌‏كند: «هنگامى كه سوره بقره نازل شد، در آن خمر تحريم شده بود و رسول خدا(صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله) مردم را از شراب خوارى نهى مى‏‌كرد».[4] و منظور عايشه، آيه 219 از سوره بقره بود.

پس تا کنون آشکار شد که شرب خمر با نزول آیه 219 سوره مبارکه بقره حرام شده است. همه نیز می‌دانیم که آیه «یسئلونک عن الخمر...» قبل از آیه «و لا تقربوا الصلاة» نازل شده است و هیچ شکی در آن نیست؛ زیرا سوره بقره اولین سوره مدنی است و سوره نساء بعد از سوره ممتحنه در فاصله سال‌های پنجم تا نهم هجری نازل شده است. علما نیز بر نزول آیه «یسئلونک عن الخمر...» قبل از آیه «لا تقربوا الصلاة...» تصریح دارند. چنانکه نسفی در تفسیرش می‌گوید: «در مورد خمر چهار آیه نازل شده است. در مکه آیه «وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً [نحل/67] واز ميوه‌های درختان خرما و انگور، (نوشيدنی) مست كننده می‌گیرند» نازل شده است و مسلمانان شراب را می‌نوشیدند چون حلال بود. سپس عمر و عده‌ای از صحابه به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) عرض کردند: «در مورد خمر برای ما فتوی بده، چراکه خمر زائل کننده‌ی عقل و از بین برنده‌ی مال است» پس از آن، آیه «يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ...[بقره/219]» نازل شد. پس از نزول این آیه، عده‌ای شراب نوشیدند و باقی ترک کردند. سپس عبدالرحمن بن عوف جماعتی را دعوت کرد و شراب نوشیدند و مست شدند و یکی از آن‌ها در نماز جماعت امام شد و آیه «قل يا أيها الكافرون لا أعبد ما تعبدون» را «اعبد ما تعبدون» قرائت نمود و این آیه «لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى [نساء/43]» نازل شد. [پس از نزول این آیه] کسانی که شراب می‌نوشیدند کم شدند. سپس عتبان بن مالك جماعتی را دعوت نمود [و شراب نوشیدند] و وقتی مست شدند، با هم مخاصمه کرده و یکدیگر را زدند و عمر گفت: "خدایا برای ما در مورد خمر، سخن آشکاری بیان بفرما". این آیه «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ ... رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ ...فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ»[5] نازل شد و عمر پس از نزول این آیه گفت: "خدایا ما از نوشیدن شراب دست برداشتیم"».[6]

تا اینجا روشن شد که تحریم خمر قبل از نزول آیه «ولا تقربوا الصلاة...» بوده؛ بنابراین، این توجیه که می‌گویند: "شراب‌خواری حضرت، قبل از تحریم خمر بوده، لذا بر ایشان نقصی نیست" از سست‌ترین و بی‌اساس‌ترین و نادرست‌ترین توجیهات است.

حال، به آن عده از عالمان اهل سنت _ همچون ترمذی، و البانی وهابی _ که روایات شراب‌نوشی حضرت را صحیح انگاشته‌اند باید گفت: شما دو راه بیشتر ندارید یا باید این احادیث را ضعیف و جعلی بشمارید تا این داستان از اساس باطل اعلام شود و یا آن‌که با وجود تمام تناقضات و ضعف دلالی و سندی که این روایات دارند شما از روی عناد و دشمنی و غیض، آن‌ها را صحیح شمرده و امیرالمومنین(علیه‌السلام) را شراب‌خوار و مستوجب حد خمر‌نوشی بدانید که این از اوج خباثت و ناپاکی و غیرواقع‌بینی شما حکایت دارد و جز این هم نیست.

سوال از عالمان اهل سنتی که آن روایات جعلی را صحیح انگاشتند
اکنون از این عالمانی که بر صحت این احادیث صحه گذاشتند می‌پرسیم: لازمه‌ی صحیح دانستن این روایات از جانب شما، این است که امیرالمومنین(علیه‌السلام) پس از تحریم شرب خمر در آیه 219 بقره، مرتکب گناه بزرگ شراب‌خواری شده است گرچه شما او را معصوم نمی‌دانید اما به عدالت او [ولو به زبان] قائل هستید؛ حال چگونه بهتان این ارتکاب گناه عظیم را تصدیق می‌کنید و چگونه با عدالت ایشان سازگار می‌شمارید؟!
شما چگونه به این امر شراب‌نوشی حضرت معتقد هستید در حالی‌که خود امیرالمومنین(علیه‌السلام) در روایت صحیحی، به اجتناب از نوشیدن خمر به‌طور مطلق، تصریح می‌کند.

امیرالمومنین(علیه‌السلام) به طور مطلق بر اجتناب خود از خمر تاکید می‌کند
حسن بصری می‌گوید: «عثمان بن مظعون و ابوطلحه و ابوعبيده و معاذ بن جبل و سهيل بن بيضا و ابودجانه در منزل سعدبن ابى وقاص گرد آمدند و او بعد از صرف غذا براى آنان شراب آورد. على(علیه‌السلام) بی‌درنگ از جا بلند شد تا جمع آنان را ترك گويد. در آن هنگام، عثمان سخنانى را مطرح كرد و على(علیه‌السلام) فرمود: "خدا شراب را لعنت كند. به خداوند سوگند چيزى كه عقلم را زايل كند و باعث خنده تماشاگران شود… را نخواهم خورد. على(علیه‌السلام) مجلس آنان را ترك کرد و راهى مسجد شد. آن زمان، جبرئيل فرود آمد و آيه «يا ايّها الذين آمنوا انّما الخمر و الميسر… [مائده/91]» را نازل کرد و على(علیه‌السلام) خدمت پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) عرض كرد: "نابود باد خمر و شراب؛ قسم به خدا كه من از دوران خردسالى نسبت به خمر حساس بودم و ضرر و زيان آن را مى‌دانستم».
حسن بصرى پس از نقل روايت يادشده مى‌نويسد: «قسم به خداوند كه معبودى جز او وجود ندارد؛ على(علیه‌اسلام) پيش از تحريم و هيچ زمانى، لب به شراب آشنا نكرد».[7]
حسن بصری در جاى ديگرى نيز گفت: «على(علیه‌السلام) كسى است كه… شرك در خانه‌ی وجود او راه نيافت و شراب لب‌هاى او را نيالود».[8]

خود حضرت در اظهار انزجار و نفرت شدید از خمر فرمود: «اگر قطره‌ای از شراب در چاهی بیافتد و بر آن مکان مناره‌ای بلند بنا شود، بر آن مناره اذان نمی‌گویم، و اگر قطره‌ای از شراب در رودخانه‌ای بیافتد سپس آب آن خشک شود، و از زمین او سبزه‌زاری بروید، هیچ حیوانى را از آن سبزه‌ها نمی‌چرانم».[9]
حضرت در روایتی دیگر می‌فرماید: «سه چیز را هرگز انجام نداده و ابدا انجام نخواهم داد: 1. هرگز بت نپرستیدم، بدین خاطر که من چیزی را که به من زیان دهد و نفعی نرساند عبادت نمی‌کنم؛ 2. هرگز عمل زنا مرتکب نشدم زیرا که من هرچه را که در حرمت خویش اکراه دارم در حرمت دیگران نیز اکراه دارم؛ 3. هرگز خمر ننوشیدم چراکه من به چیزی که عقلم را زیاد کند بیشتر احتیاج دارم تا به چیزی که عقلم را ناقص کند».[10]

بنابراین، هرگز و به هیچ عنوان، به دلیل مستندات بسیاری که موجود است ذره‌ای امکان پذیرفتن این‌که امیرالمومنین(علیه‌السلام) قبل از تحریم خمر، شراب نوشیده وجود ندارد.

_______________________
پی‌نوشت
[1]. شراب‌خواری اربابان خود را به امیرالمومنین نسبت می‌دهند
نسبت شنیع شراب‌خواری به امیرالمومنین توسط دشمنان اهل بیت
بررسی حدیثی که به امیرالمومنین نسبت ناروای شراب‌خواری داده است
منابع اهل سنت به پیامبر نیز نسبت شنیع شراب‌خواری داده‌اند
شراب هرگز حلال نبود تا امیرالمومنین آنرا نوشیده باشد
یک شراب‌خوار را خلیفه پیامبر کردند
خال‌المومنین شراب‌خوار از آب درآمد!
[2]. مهدی خلیفه عباسی از امام موسی کاظم(علیه‌السلام) پرسید: در چه قسمتی از قرآن، نوشیدن شراب تحریم شده است؟ _ از آنجائی که خلیفه عباسی پاسخ سوال خود را از قرآن می‌خواست، حضرت نیز با استفاده از قاعده «آیات قرآن یکدیگر را تفسیر می‌کنند» پاسخ سوال او را با استناد به 2 آیه قرآن به زیبایی دادند. امام(علیه‌السلام) ابتدا به آیه 33 سوره اعراف استناد می‌کند که می‌فرماید: «إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الفَواحِشَ ما ظَهَرَ منها و ما بَطَنَ و الإِثمَ و البَغیَ بِغَیرِ الحّقِ». در این آیه به‌صراحت لفظ تحریم [حرّم] برای «الاثم» به‌صورت مطلق بکار رفته است. پس بنابراین می‌فهیم هر چیزی که مصداق «الاثم» شمرده شود بنابر نص قرآن حرام می‌باشد. سپس حضرت به آیه 219 سوره‌ی بقره استناد می‌کند که می‌فرماید: «یَسأَلُونَكَ عَنِ الخَمرِ وَ المَیسِرِ قُل فیهما إِثمٌ كبیٌر و مَنافِعُ للناس و إِثمُهما أَكبَرُ مِن نَفعِهِما». این آیه بیان می‌کند که مصرف خمر (مشروبات الکلی) یک "اثم" بزرگ است. از جمع دو آیه‌ی تحریم مشروبات الکلی ثابت می‌شود زیرا آیه‌ی اول هر نوع "اثم" را حرام کرده و آیه دوم خمر را "اثم"، بلکه حتی اثم کبیر می‌داند. توجه به این نکته مهم است که آیه اول [اعراف/33] که حضرت به آن استناد نمود یک آیه‌ی مکی است ولی آیه‌ی دوم [بقره/219[ آیه‌ای مدنی است زیرا سوره بقره، اولین سوره‌ای است که پس از هجرت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به مدینه نازل شده‌است. به همین دلیل امام(علیه‌السلام) ابتدا آیه مکی را مطرح نمودند یعنی اینکه خداوند در مکه برای مسلمین بیان نمودند که هر نوع "اثم" حرام است. سپس در مدینه برای آنها بیان نمود که خمر از بزرگترین انواع "اثم" است.
منبع این حدیث: عياشى، محمد بن مسعود(م320ق)‏، تفسیر العیاشی، محقق و مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، تهران‏، المطبعة العلمية، 1380ق‏، ج‏2، ص17؛/ و كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏(م329ق‏)، الكافی، محقق و مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، تهران‏، دار الكتب الإسلامية، 1407ق، ج‏6، ص406.
[3]. «باب تحريم الخمر، قال الله تعالى: "يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا..." ، وهذه الآية قد اقتضت تحريم الخمر، لو لم يرد غيرها فی تحريمها لكانت كافيةً مُغْنية، وذلك لقوله: " قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ"، والإثم كلّه محرَّم بقوله تعالى: "قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ..."، فأخبر أنّ الإثم محرَّم ، ولم يقتصر على إخباره بأنّ فيهما إثماً حتّى وصفه بأنّه كبير، تأكيداً لحظرهما. و قوله: "مَنَافِعُ لِلنَّاسِ" لا دلالة فيه على إباحتها؛ لأنّ المراد منافع الدنيا، وأنّ فی سائر المحرّمات منافع لمرتكبيها فی دنياهم، إلاّ أنّ تلك المنافع لا تفی بضررها مِن العقاب المستحق بارتكابها، فذِكْره لمنافعها غير دالّ لإباحتها، لا سيّما وقد أكّد حظرها بقولهِ فی سياق الآية "وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا" يعنی: إنّ ما يستحقّ بهما من العقاب أعظم من النفع العاجل الذی يبتغى منهما». احکام القرآن، احمد بن علی رازی جصاص، ج1، ص322.
[4]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج8، ص358؛/ و سیوطی، الدر المنثور، ج1، ص252
[5]. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ* إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ [مائده/90-91] ای کسانی که ايمان آورده‌ايد، شراب و قمار و بتها و گروبندی با تيرها پليدی و کار شيطان است، از آن اجتناب کنيد تا رستگار شويد. همانا شيطان مى‏خواهد با شراب و قمار، ميانِ شما دشمنى و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد. پس آيا شما دست برمى‏داريد؟».
[6]. «نزل فی الخمر أربع آيات، نزل بمكة: «ومن ثمرات النخيل والأعناب تتّخذون منه سكراً» وكان المسلمون يشربونها وهي لهم حلال، ثمّ إنّ عمر ونفراً من الصحابة قالوا: يا رسول الله، أفتنا فی الخمر فإنّها مذهبة للعقل مسلبة للمال فنزل «يسألونك عن الخمر والميسر» فشربها قوم و تركها آخرون، ثمّ دعا عبدالرحمن بن عوف جماعةً فشربوا وسكروا، فأمَّ بعضهم فقرأ: "قل يا أيّها الكافرون أعبد ما تعبدون"، فنزل: «لا تقربوا الصلاة وأنتم سكارى» فقلَّ من يشربها، ثمّ دعا عتبان بن مالك جماعةً، فلمّا سكروا منها تخاصموا وتضاربوا، فقال عمر: اللّهمّ بيّن لنا في الخمر بياناً شافياً فنزل «إنّما الخمر والميسر ـ إلى قوله ـ فهل أنتم منتهون» فقال عمر: انتهينا يا رب». تفسیر نسفی، نجم الدین امام ابوحفص عمر بن محمد نسفی حنفی مشهور به مفتی الثقلین(م537هـ)، ج1، ص120-121.
[7]. الحافظ ابن شهر آشوب السروی عن تفسير القطّان، عن عمر بن حمران، عن سعيد، عن قتادة عن الحسن البصری قال: «اجتمع عثمان بن مظعون وأبو طلحة وأبو عبيدة ومعاذ بن جبل وسهيل ابن بيضاء وأبو دجانة في منزل سعد بن أبی وقّاص، فأكلوا شيئاً، ثمّ قدّم إليهم شيئاً من الفضيخ، فقام علی وخرج من بينهم، فقال عثمان فی ذلك، فقال علی: لعن الله الخمر، والله لا أشرب شيئاً يذهب بعقلی، و يضحك بی من رآنی، واُزوّج كريمتی من لا اُريد، وخرج من بينهم فأتى المسجد، وهبط جبرئيل بهذه الآية «يا أيّها الذين آمنوا» يعنی هؤلاء الذين اجتمعوا فی منزل سعد «إنّما الخمر والميسر...» الآية. فقال علی: تبّاً لهما، والله يا رسول الله، لقد كان بصری فيها نافذاً منذ كنت صغيراً. قال الحسن: والله الذی لا إله إلاّ هو، ما شربها قبل تحريمها ولا ساعة قط». مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب سوری(م588ه)، ج2، ص178؛ به نقل از تفسیر قطان، ابویعقوب یوسف بن موسی بن راشد کوفی قطان(م)253ه.
[8]. ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج4، ص96.
[9]. «لَوْ وَقَعَتْ‏ قَطْرَةٌ فِی بِئْر فَبُنِیتْ مَکانَهَا مَنَارَةٌ لَمْ أُؤَذِّنْ عَلَیهَا و لَوْ وَقَعَتْ فی نَهر ثمّ جَفَت و نَبت فیه الکَلأ لم أرعه». زمخشرى، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، 1407ق، ج1، ص260؛/ و سید ابن طاووس، على بن موسى، سعد السعود للنفوس منضود، دارالذخائر، قم، چاپ اول، بی‌تا، ص128؛/ و سیوری حلّى، مقداد بن عبد اللّٰه، کنز العرفان فی فقه القرآن، تحقیق، قاضی، سید محمد، مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامی، چاپ اول، 1419ق، ج2، ص305.
[10]. «روی الهادی إلى الحق يحيى بن الحسين بن القاسم بإسناده إلى أمير المؤمنين(علیه‌السلام) قال: ثلاث ما فعلتهن قط ولا أفعلهن أبدا: ما عبدت وثنا قط، وذلك لأنی لم أكن لأعبد ما يضرنی ولا ينفعنی، ولا زنيت قط، وذلك لأنی أكره فی حرمة غيری ما أكره فی حرمتی، ولا شربت خمرا قط، وذلك أنی لما يزيد فی عقلی أحوج منی إلى ما ينقص منه». درر الأحاديث النبوية بالأسانيد اليحيوية، قاضی علامه عبدالله محمد بن حمزه بن أَبِی النجم صعدی، ص160.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 16 =
*****