شراب هرگز حلال نبود تا امیرالمومنین آن‌را نوشیده باشد

09:00 - 1395/02/18

چکیده:شرب خمر نه تنها در اسلام بلکه در تمام ادیان پیش از اسلام نیز حرام بوده است. از این رو شراب هرگز حلال نبوده تا گفته شود: امیرالمومنین(علیه‌السلام) در هنگامی که شراب حلال بود شرب خمر نمود.

برخی عالمان اهل سنت در منابع خود احادیثی جعلی‌ وارد ساختند که در آنها به ساحت مقدس امیرالمومنین(علیه‌السلام) سوء ادب و بی احترامی بزرگی صورت پذیرفت که هر انسان منصفی بر بطلان آن ادعا حکم می‌کند. آنها در تهمتی بزرگ به ساحت قدسی و ملکوتی حضرت امیرالمومنین(علیه‌السلام) نسبت ناروای شراب‌خواری داده و گفتند: آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ [نساء/43] اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد، در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا كه بدانيد چه مى‏‌گوييد» به دلیل قرائت اشتباه سوره کافرون در نماز جماعت مغرب ایشان به‌خاطر مستی، نازل شده است.

ما در چندین پست[1] به بررسی این تهمت بسیار ناپسند توسط چند عالم اهل سنت به طور مبسوط بحث کردیم و ادله مختلفی بر ابطال این احادیث و کذب و جعلی بودنشان اقامه کردیم که جای هیچ شک و شبهه‌ای را در مورد نادرست بودن این افتراء عظیم باقی نمی‌گذارد. اکنون در تتمه مباحث در صدد ارائه چند سند و موید دیگر در اثبات جعلی بودن این روایات هستیم.
چگونه ممکن است شخصی که از کودکی در تحت تربیت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده و اولین مسلمان و باب علم نبوی و افضل مردم پس از نبی(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است چنین امر ناپسندی را مرتکب شود؟!

این توجیه که برخی از عالمان اهل سنت می‌آورند و می‌گویند: «چون شراب در ابتدای اسلام حلال بود و علی(علیه‌السلام) در هنگام حلیت خمر، شراب نوشید و پس از نوشیدن او بود که شراب حرام شد» هرگز نه پسندیده است و نه قابل پذیرش؛ چراکه ما در این پست به طور کاملا مستند بیان کردیم که شرب خمر قبل از آیه 43 سوره مبارکه نساء نیز حرام بود و  شرب خمر در زمان نزول این آیه، حلال نبود تا این توجیه‌شان درست باشد زیرا اولین آیه تحریم شراب، آیه 219 سوره مبارکه بقره است که قبل از آیه 43 نساء نازل شده است و دلالت تام بر حرمت خمر دارد.
وانگهی نه تنها خمر قبل از آیه 43 نساء به‌وسیله آیه 219 بقره تحریم شده بود بلکه شراب همواره در همه ادیان الهی حرام بود و حکم تحریمش در اسلام نسخ نشده تا گفته شود روزگاری شرب خمر در اسلام حلال بوده است.

شرب خمر در همه ادیان حرام بود
دلایل و مستندات مختلفی بر حرمت خمر در شرایع گذشته، وجود دارد. به حرمت شراب در چندین جای تورات و انجیل تصریح شده است. در خود تورات نیز حکم ممنوعیت در تحریم وجود دارد چنانچه در تورات از طرف موسی نسبت به هارون چنین خطاب شده که: «تو و فرزندانت که وارد خیمه‌ی اجتماع گردیدید هرگز لب به شراب و هیچ مست کننده‌ای نزنید تا مرگ و نیستی شما را فرا نگیرد. این حکم دائمی که در تمام قرون و اعصار و در میان تمام انسانهای آینده شما حکومت دارد تا زشت و زیبا، و پاک و ناپاک را از هم تشخیص دهید».[2]

در جای دیگر از تورات آمده است: «اگر برای کسی پسری ظالم و سرکش باشد که به حرف پدر و مادر گوش ندهد و هرچند او را تنبیه کنند گوش به آنان ندهد، پس پدر و مادر او را گرفته نزد بزرگان شهرش به دروازه برند و بگویند این پسر ما ظالم و سرکش است و به حرف ما گوش فرا نمی‌دهد و او شرابخوار و پرخور است، پس همه مردم شهر او را سنگسار کنند تا بمیرد!»[3]
در کتاب اشعیا [از ملحقات تورات] نیز آمده است: «وای بر آنانی که در بزمهای ایشان عود و بربط و دف و نای و شراب می باشد»[4]

«شراب انسان را به کارهای احمقانه وا می‌دارد و مشروب باعث عربده کشی می‌شود، چه احمقند افرادی که خود را اسیر مشروب می‌کنند».[5]
«و با آدمهای می‌گسار و شکم پرست معاشرت مکن».[6]
«می‌گساری و هوسرانی عقل را از سر قوم من ربوده است».[7]
«با می‌‌گساران معاشر و هم غذا مشويد».[8]

و درانجیل لوقاآمده که: «وی در پیشگاه خداوندمقام بلندی را دار است و هرگز لب به شراب و هیچ مست کننده‌ای نمی‌زند».
در انجیل پیرامون یحیی و ماجرای تولدش چنین آمده است: «ای زکریا، تو به واسطه ولادت فرزندت یحیی سرشار از شادی و خوشی خواهی شد و بسیاری نیز از میلاد او شادمان خواهند گردید، زیرا او در نظر خداوند بزرگ خواهد بود. یحیی نباید هرگز به شراب یا دیگر مسکرات لب زند....»[9] در یکی از ملحقات انجیل آمده است: «مست شراب نشوید که در آن فجور [گناهان] است بلکه از روح پر شوید».[10]

این از مسلمات اعتقاد شیعه است که خمر حتی در ادیان پیش از اسلام نیز حرام شده بود همچنانکه در احادیث امامان شیعه به این مطلب تصریح شده است. بنابراین این سخن که «خمر در شریعت اسلام مباح بود و سپس این حکم نسخ شد و حرام گشت» از ریشه، باطل می‌شود. امام محمد باقر(علیه‌السلام) می‌فرماید: «خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر اینکه وقتی خواست دینش را کامل نماید تحریم خمر از اجزای آن دین بوده است. و دین، از خصلتی به خصلت دیگر تغییر می‌کند و اگر خداوند تمام احکام را یکباره بر مردم نازل می‌کرد، از پذیرش دین ناتوان می‌گردیدند».[11]

زراره از امام باقر و صادق(علیه‌السلام) روایت می‌کند: «خداوند هیچ نبی‌ای را مبعوث نکرد مگر آنکه در علم خداوند متعال این بود که وقتی دین آن نبی را کامل ساخت خمر در آن حرام باشد و خمر همیشه حرام بود».[12]
از امام صادق(علیه‌السلام) در مورد خمر سوال شد و ایشان فرمودند: «رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: اولین چیزی که خدای متعال من را از آن نهی نمود عبادت بت‌ها و شرب خمر و ستیزه کردن با مردم بود».[13]
امام رضا(علیه‌السلام) فرمود: «خداوند هيچ پيغمبری را نفرستاد جز اين كه حرمت شراب جزء برنامه رسالتی او بود».[14]

برخی از عالمان اهل سنت نیز با سخن شیعه موافقت کرده‌اند. خطیب شریینی شافعی مذهب، در معنی المحتاج می‌گوید: «شرب خمر در همه شرایع حرام بوده است».[15] اما برخی دیگر از عالمان اهل سنت این نظر را رد می‌کنند و قائلند که «خمر را در ابتدای اسلام مباح بود و سپس حرام شده است». همچنانکه محی الدین نووی در شرح صحیح مسلم، پس از حکایت قول بعضی از عالمان که گفتند: «مستی [شرب خمر] همیشه حرام بود» می‌گوید: «این حرف باطل است و ریشه‌ای برای این سخن شناخته نمی‌شود».[16]

از نووی می‌پرسیم: علت تحریم خمر چیست؟ دلیل حرمت خمر، بازداشتن آن از یاد خدا و از نماز است. همین‌که شرب خمر، انسان را از یاد خدا باز می‌دارد اقتضای حرمت می‌کند چون هرچه که مانع یاد خدا باشد بر عبد واجب است که از آن اجتناب کند و این در همه شرایع و ادیان و در هر عصر و زمانی، شایع است. بنابراین نه می‌توان حلیت شراب در شرایع گذشته را استصحاب نمود چراکه شرب خمر در همه شرایع حرام بود لذا حلیتی نبود تا بتوان آن‌را اثبات کرد. و نه می‌توان نص از جانب شارع بر حلیت شراب در اوایل اسلام اقامه نمود چراکه بر عدم وجود نصی در این رابطه، اتفاق نظر وجود دارد.

جز اینکه حکم جاهلیت را استصحاب کرده و سکوت و عدم انکار شارع را دلیل بر اباحه خمر بدانند که این نیز هرگز صحیح نیست. مگر جاهلیت، شریعت است که حکم آن‌را بتوان در اسلام، استصحاب نمود؟! اما سکوت و عدم انکار شارع نیز دلیل بر اباحه نمی‌شود چراکه شارع مقدس در شرایع گذشته خمر را حرام نموده و این حکم نیز هرگز در اسلام نسخ نشده و هیچ نصی نیز بر نسخ آن وجود ندارد؛ از این‌رو حرمت خمر از شرایع گذشته، استصحاب می‌شود و حکم می‌گردد که شرب خمر در ابتدای اسلام نیز حرام بوده و پس از گذشت زمان، این حکم، مجدد در اسلام تنفیذ شده است.
هر طور که باشد، حرمت خمر از چیزهایی است که بر آن همه شرایع و عقول سلیم و فطرت‌های مستقیم، مطابقت دارند

امام علی(علیه‌السلام) کسی است که هرگز بت نپرستید که از این‌رو اهل سنت به حضرت، «کرم الله وجهه» می‌گویند. پدر و مادر و اجداد امیرالمومنین(علیه‌السلام) بر دین حنیف حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) بودند که خمر در دین حنیف حرام بود
و امیرالمومنین(علیه‌السلام) نیز در سن حدود 12 سالگی اسلام آورد و قبل از آن، پیرو دین حنیف بود.[17]  او کسی است که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) درباره ایشان فرمود: «جبرئیل گفته است: ملائکه حافظ علی(علیه‌السلام) بر همه ملائکه افتخار می‌کنند که تا به امروز هیچ خطائی را برای او ننوشته‌اند».[18]

امام علی(علیه‌السلام) از اهل بیت است که خدا در آیه تطهیر، بر طهارت آنان از رجس یعنی نجاست تصریح نموده است. امام علی(علیه‌السلام) کسی است که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ایشان را در آیه مباهله، به منزله نفس خویش قرار داده است. کسی که اولین مسلمان و باب علم نبی و وصیّ او و عاقلترین مردم است و از دوران طفولیت در تحت سرپرستی رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تربیت یافته است.
امام علی(علیه‌السلام) کسی است که خودشان فرموده است: «من از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آنچنان تبعیت می‌کردم که بچه شتر از مادرش تبعیت می‌کرد».[19]

چگونه ممکن است چنین کسی، امری را که بر خلاف عقل سلیم و فطرت مستقیم و تحریم شده در شرایع سابق است، مرتکب شود؟!
بنابراین، هرگز نمی‌توان پذیرفت که احادیثی که بر شراب نوشیدن حضرت حکایت دارند درست باشند.

____________________________
پی‌نوشت:
[1]. شراب‌خواری اربابان خود را به امیرالمومنین نسبت می‌دهند
بررسی حدیثی که به امیرالمومنین نسبت ناروای شراب‌خواری داده است​
نسبت شنیع شراب‌خواری به امیرالمومنین توسط دشمنان اهل بیت
توجیه اهل سنت در مورد نسبتی ناروا به امیرالمومنین!
منابع اهل سنت به پیامبر نیز نسبت شنیع شراب‌خواری داده‌اند
یک شراب‌خوار را خلیفه پیامبر کردند
خال‌المومنین شراب‌خوار از آب درآمد!
[2]. سفر لاویان، باب 10، بند 9.
[3]. سفر تثنیه، باب 21، بند 18.
[4]. کتاب اشعیا، باب 5، بند 11-12.
[5]. امثال، باب 16، بند20.
[6]. امثال، باب 19، بند 20.
[7]. هوشع، باب 4، بند11.
[8]. قرنتیان11-5.
[9]. انجیل لوقا، باب 1، بند 13-15.
[10]. رساله پولس بافسیان، باب 5 ، بند 18.
تصریحات دیگر از عهدین ( تورات و انجیل ): در سفر لاویان باب 10 بند 8- 9، و باب 30 بند 10؛ امثال سلیمان باب 20 بند 1، و  باب21، بند17، باب 23، بند 19- 21 و بند 29- 35،  باب31، بند 4-5؛ و نیز كتاب اشعياء باب 5 بند 22، و باب 28 بند 1- 7، و باب 56 بند 12، و نیز كتاب يوشع باب 4 بند 11؛ كتاب هوشع، باب3، بند1 و نيز باب4، بند11 و نيز باب4، بند 18؛ كتاب عاموص،  باب6، بند 6؛ كتاب شعيا، باب5، بند 11- 22، و نيز باب28، بند 7- 9؛ كتاب يرمياه، باب13، باب12- 14؛  كتاب ناحوم، باب1، بند 10، به حرمت خمر اشاره شده است.
[11]. «مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزّوَجَلَّ نَبِيّاً قَطُّ إِلَّا وَ فِی عِلْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ إِذَا أَكْمَلَ لَهُ دِينَهُ كَانَ فِيهِ تَحْرِيمُ‏ الْخَمْرِ وَ لَمْ تَزَلِ الْخَمْرُ حَرَاماً إِنَّ الدِّينَ أَنَّمَا يُحَوَّلُ مِنْ خَصْلَةٍ إِلَى أُخْرَى فَلَوْ كَانَ ذَلِكَ جُمْلَةً قُطِعَ بِهِمْ دُونَ الدِّين‏». الكافی، محمد بن يعقوب بن اسحاق کلینی‏(م329ه)، محقق و مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، تهران‏، دار الكتب الإسلاميه، 1407ق‏، ج6، ص395.
[12]. الكافی، ج6، ص395.
[13]. الأمالی، ابن بابويه، محمد بن على‏ صدوق(م381ق‏)، تهران، كتابچى‏، 1376ش‏، ص416.
[14]. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج4، ص97.
[15]. «.... فإن شرب الخمر لم يزل محرما فی جميع الشرائع». مغنی المحتاج إلى معرفة معانی ألفاظ المنهاج، ج4، ص186.
[16]. المنهاج فی شرح صحیح مسلم بن الحجاج، محیی الدین ابو زکریا یحیی بن شرف بن مری نووی، ج8، ص213.
[17]. کشف المراد، علامه حلی، تعلیقه: علامه حسن زاده آملی، چاپ نشر اسلامی، چاپ نهم، بخش امامت، ذیل عبارت «واقدمهم ایمانا»، ص529.
[18]. وعن بريد الأسلمی قال: قال النبی(صلی‌الله‌علیه‌وآله): قال جبرائيل: إن حفظة علیّ تفتخر على الملائكة لم تكتب عليه خطيئة منذ صحباه». مناقب آل ابى طالب، ج1، ص360 -362.
[19]. نهج البلاغه، خطبه قاصعه.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 14 =
*****