در نظام احسن آفرینش، علاوه بر فرشتگان که انگیزهای جز طاعت الهی ندارند و در این مسیر، خستگی و کسالت هم بر آنها مستولی نمیشود سطح بالاتری از قابلیت نیز وجود داشت و آن هم آفرینش ویژهای است که میتواند در بین کششهای متعدد و نیرومند، با قدرت و اختیارش، مسیر طاعت الهی را بپیماید.
طبیعی است که فیاض مطلق، این آفرینش ویژه را درقالب اشرف مخلوقات متجلّی ساخت، بنابراين شگفتیهای زیبایي همچون پاکی حضرت یوسف حتی در دام زلیخا، اطاعت حضرت ابراهیم ولو با عشق به فرزند و... محقق شد.
آفرینش الهی در تمام ابعاد، کامل و بی عیب است حتی یک دانه ریز، از کمال همین دانه اینکه استعداد رشد و تبدیل شدن به یک درخت تنومند را داراست.
انسان گناه کار نیز با توبه قابلیت رسیدن به مقامات عالی را کسب میکند. در این بین اگر دانه به رشد تعالی نرسد مقصر نیست چون شرایط برایش فراهم نشد امّا در مورد انسان گناه کار چنین نیست؛ چون شرط رشد و تعالی انسان منوط به تکالیف الهی است و خدواند هیچ انسانی ولو گناه کار و عاصی را بیشتر از توان و اختیارش تکلیف نمیکند "لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلّا وُسْعَها..."[بقره، 286] لذا هرکه سستی و تنبلی نماید، مقصر است.
در عين حال تکالیفي که براي ما تعيين کرده، موجب تعالی وجودي ماست؛ او نيازي به عبادات و اطاعات ما ندارد، اينها در واقع کلاسهاي تربيتي ما هستند؛ به عنوان مثال، در بسياري از کشورها سوادآموزي الزامي است و اين سوال پيش ميآيد که چه لزومي دارد افراد را وادار به تحصيل علم و دانش کنند؟ هر کس در جواب ميگويد اين کاري است که ميبايست بشود و نتيجهاش عايد خود اين افراد ميگردد.
اندیشمندان با اینکه قادر به تشخیص و تفکیک دانش آموزان درس خوان از تنبل میباشند ولیکن قائل به محروم کردن دانش آموزان ضعیف نیستند و قرار گرفتن در محیط رشد تحصیلی را برای همگان لازم و اجباری میدانند.
خدواند نیز با علم به گناهکار بودن بعضی از انسانها، آنها را از فرصت استثنایی رشد و تعالی در دنیا محروم نکرد؛ شاید که بهره برند.
در نظام احسن آفرینش، علاوه بر فرشتگان که انگیزهای جز طاعت الهی ندارند و در این مسیر، خستگی و کسالت هم بر آنها مستولی نمیشود سطح بالاتری از قابلیت نیز وجود داشت و آن هم آفرینش ویژهای است که میتواند در بین کششهای متعدد و نیرومند، با قدرت و اختیارش، مسیر طاعت الهی را بپیماید.
طبیعی است که فیاض مطلق، این آفرینش ویژه را درقالب اشرف مخلوقات متجلّی ساخت، بنابراين شگفتیهای زیبایي همچون پاکی حضرت یوسف حتی در دام زلیخا، اطاعت حضرت ابراهیم ولو با عشق به فرزند و... محقق شد.
آفرینش الهی در تمام ابعاد، کامل و بی عیب است حتی یک دانه ریز، از کمال همین دانه اینکه استعداد رشد و تبدیل شدن به یک درخت تنومند را داراست.
انسان گناه کار نیز با توبه قابلیت رسیدن به مقامات عالی را کسب میکند. در این بین اگر دانه به رشد تعالی نرسد مقصر نیست چون شرایط برایش فراهم نشد امّا در مورد انسان گناه کار چنین نیست؛ چون شرط رشد و تعالی انسان منوط به تکالیف الهی است و خدواند هیچ انسانی ولو گناه کار و عاصی را بیشتر از توان و اختیارش تکلیف نمیکند "لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلّا وُسْعَها..."[بقره، 286] لذا هرکه سستی و تنبلی نماید، مقصر است.
در عين حال تکالیفي که براي ما تعيين کرده، موجب تعالی وجودي ماست؛ او نيازي به عبادات و اطاعات ما ندارد، اينها در واقع کلاسهاي تربيتي ما هستند؛ به عنوان مثال، در بسياري از کشورها سوادآموزي الزامي است و اين سوال پيش ميآيد که چه لزومي دارد افراد را وادار به تحصيل علم و دانش کنند؟ هر کس در جواب ميگويد اين کاري است که ميبايست بشود و نتيجهاش عايد خود اين افراد ميگردد.
اندیشمندان با اینکه قادر به تشخیص و تفکیک دانش آموزان درس خوان از تنبل میباشند ولیکن قائل به محروم کردن دانش آموزان ضعیف نیستند و قرار گرفتن در محیط رشد تحصیلی را برای همگان لازم و اجباری میدانند.
خدواند نیز با علم به گناهکار بودن بعضی از انسانها، آنها را از فرصت استثنایی رشد و تعالی در دنیا محروم نکرد؛ شاید که بهره برند.