رهروان ولایت ـ یکی از مهمترين سوالاتى كه از قدیم الایام تا به حال ذهن بشر را به خود مشغول کرده است، اين است كه به راستی خداوند متعال ما را براى چه آفريد؟ و هدف آفرينش انسان و آمدن به اين جهان چه بود؟ قرآن کریم در بیانی بسیار زیبا در رابطه با «هدف از خلقت» میفرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون [سوره الذاريات/56] من، جن و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند.(و از اين طريق تكامل يابند و به من نزديك شوند)
بدون شك هر فرد عاقل و حكيمى كه كارى انجام میدهد، هدفى براى آن در نظر دارد، و از آنجا كه خداوند از همه عالمتر و حكيمتر است، اين سوال پيش میآيد كه او چرا انسان را آفريد؟ آيا كمبودى داشت كه با آفرينش انسان بر طرف میشد؟ آيا نيازى داشته كه ما را براى پاسخگويى به آن نیاز آفريده باشد؟ از طرفی میدانیم که وجود خداوند متعال از هر جهت كامل بوده و جمیع کمالات را دارد و غنى بالذات است. پس طبق مقدمه اول بايد قبول كنيم كه او هدفى داشته و طبق مقدمه دوم بايد بپذيريم كه هدف او از آفرينش انسان چيزى نيست كه سودی برای خود او داشته باشد و بازگشتش به ذات مقدس باشد. بنابراین بايد اين هدف را در بيرون ذات او جستجو كرد، هدفى كه به خود مخلوقات باز میگردد و مايه كمال خود آنها است.
از طرفی میبینیم که در آيات قرآن، تعبيرهاى مختلفى درباره هدف آفرينش انسان وجود دارد؛ يك جا میفرماید: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا [ملک/2] او كسى است كه مرگ و زندگى را آفريد تا شما را آزمايش كند که كدام یک بهتر عمل میكنيد».
در اينجا مساله آزمايش و امتحان انسانها از نظر «حسن عمل» به عنوان يك هدف معرفى شده است. در آيهای ديگر میفرماید: «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً [طلاق/12] خداوند كسى است كه هفت آسمان را آفريده و از زمين نيز مانند آن خلق كرده است، فرمان او در ميان آنها نازل میشود تا بدانيد خداوند بر هر چيز توانا است، و علم او به همه موجودات احاطه دارد». در اينجا «علم و آگاهى از قدرت و علم خداوند» به عنوان هدفى براى آفرينش آسمانها و زمين (و آنچه در آنها است) ذكر شده است.
در آيهای ديگر آمده: «وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُم [هود/118] اگر پروردگارت میخواست همه مردم را امت واحد قرار میداد، ولى آنها همواره مختلفاند- مگر آنچه پروردگارت رحم كند، و براى همين (رحمت) آنها را آفريده است». بر طبق اين آيه رحمت الهى هدف اصلى آفرينش انسان است. اما آيه مورد بحث، تنها روى مساله عبوديت و بندگى تكيه میكند، و با صراحت تمام آنرا به عنوان هدف نهايى آفرينش جن و انسان معرفى میکند.
با اندكى تامل در مفهوم اين آيات و مشابه آن، میتوان گفت: هيچ تضاد و اختلافى در ميان آنها نيست، در واقع بعضى هدف مقدماتى و بعضى متوسط و بعضى هدف نهايیاند و بعضى نتيجه آن.
هدف اصلى همان «عبوديت» است كه در آيات مورد بحث به آن اشاره شده و مساله «علم و دانش» و «امتحان و آزمايش» اهدافى هستند كه در مسير عبوديت قرار میگيرند و «رحمت واسعه خداوند» نتيجه اين عبوديت است. به اين ترتيب روشن میشود كه انسان براى عبادت پروردگار آفريده شده است. «عبد» از نظر لغت عرب به انسانى میگويند كه سر تا پا متعلق به مولا و صاحب خود است، ارادهاش تابع اراده او و خواستش تابع خواست اوست. در برابر او مالك چيزى نيست و در اطاعت او هرگز سستى به خود راه نمیدهد. بنابراين، «عبوديت» نهايت اوج تكامل يك انسان و قرب او به خداوند متعال است.
اين است هدف نهايى آفرينش بشر كه خدا براى وصول به آن، ميدان آزمايشى فراهم ساخته و علم و آگاهى به انسان داده و نتيجه نهائياش نيز غرق شدن در اقيانوس «رحمت» اوست.
در نتیجه: او چشمهاى است فياض و مبدئیاست نعمتآفرين كه موجودات را در كنف حمايت خود میگيرد و آنها را پرورش داده، از نقص به كمال میرساند و اين است هدف واقعى عبوديت و بندگى بنی آدم و اين است فلسفه عبادات و نيايشهاى انسان، همه آنها كلاسهایی است برای تربيت و تكامل انسان. به اين ترتيب نتيجه میگيريم كه هدف آفرينش انسان پيشرفت و تكامل اوست.
در اينجا سوالى پيش میآيد، و آن اینکه اگر هدف خلقت جود بر بندگان است و اين جود از طريق تكامل انسانها به دست میآید، چرا خداوند جواد و كريم، از آغاز بندگان را كامل نيافريد، تا همه آنها در جوار قرب او جاى گيرند و از بركات نزديكى به ذات پاكش بهرهمند شوند؟
جواب اين سؤال روشن است، تكامل انسانى چيزى نيست كه بتوان آنرا به «اجبار» آفريد، بلكه راه طولانى و درازى است كه انسانها بايد با پاى خود آنرا طى كنند و با اراده و تصميم و افعال اختيارى خويش، آنرا بپیمایند؛ آيا اگر از كسى به اجبار و با زور سرنيزه مبلغ هنگفتى براى ساختن يك بيمارستان بگيرند، اين عمل او ارزشی دارد؟ مسلما نه، امّا اگر به اراده و ميل خويش، حتى يك ريال به چنين هدف مقدسى كمك كند به همان نسبت راه كمال اخلاقى را پيموده است. از اين سخن چنين نتيجه میگيريم كه خداوند بايد با اوامر و تكاليف و برنامههاى تربيتى كه وسيله پيامبران او و نيروى عقل ابلاغ میشود، اين مسير را براى ما مشخص كند، و ما با اختيار و اراده خويش اين راه را بپيمایيم.
سوال ديگرى که مطرح میشود این است که به راستی هدف از اين تكامل چيست؟ پاسخ اين سوال نيز با اين جمله روشن میشود كه تكامل، هدف نهايى يا به تعبير ديگر «غاية الغايات» است. با یک مثال این مساله را توضیح میدهیم، اگر از محصلى سوال شود هدف او از درس خواندن چیست؟ طبیعتا خواهد گفت: براى اينكه به دانشگاه راه يابم. باز اگر سوال كنيم دانشگاه را براى چه میخواهى؟ خواهد گفت: براى اينكه دكتر يا مهندس یا... شوم.
اگر بپرسیم مدرك دكترا و مهندسى را براى چه میخواهى؟ خواهد گفت: براى اينكه هم آدم مثبتى برای جامعه باشم و هم درآمد خوبى داشته باشم. باز اگر بپرسید: درآمد خوب را براى چه میخواهى؟ خواهد گفت: براى اينكه زندگى آبرومند و خوبی داشته باشم. سرانجام میپرسيم زندگى مرفه و آبرومند را براى چه میخواهى؟ در اينجا میبينيم لحن سخن او عوض میشود و میگويد: خوب، براى اينكه زندگى مرفه و آبرومندى داشته باشم، يعنى همان پاسخ سابق را تكرار میكند. اين دليل بر آن است كه او به پاسخ نهايى، و به اصطلاح به «غاية الغايات» كار خويش رسيده است كه ماوراى آن پاسخ ديگرى وجود ندارد، و هدف نهايى را تشكيل میدهد.
در زندگى معنوى نيز مطلب همينگونه است، وقتى گفته میشود آمدن انبياء و نزول كتب آسمانى و تكاليف و برنامههاى تربيتى براى چيست؟ میگویيم: براى تكامل انسانى و قرب به خدا. اگر سوال كنند تكامل و قرب پروردگار براى چه منظورى است؟ میگویيم براى قرب به پروردگار، يعنى اين هدف نهايى است و به تعبير ديگر ما همه چيز را براى تكامل و قرب به خدا میخواهيم امّا قرب به خدا را براى خودش (يعنى براى قرب به پروردگار).[1]
در حديث زیبایی از امام صادق(عليهالسلام) نیز آمده است: امام حسين(علیهالسلام) در برابر اصحابش چنين فرمود: «خداوند بزرگ، بندگان را نيافريده مگر به خاطر اينكه او را بشناسند، هنگامیكه او را بشناسند عبادتش میكنند و هنگامیكه بندگى كنند، از بندگى غير او بینياز میشوند».[2]
---------------------------
پینوشت:
[1]. بر گرفته از تفسير نمونه، ج22، ص398- 386.
[2]. علل الشرایع، ج1، ص 9.
نظرات
سوال:(لطفا زود قضاوت نکنید، ذهنم خیلی مشغول اینهاست)
همه اینهایی که گفتین درست، ولی اگه خدا انسان رو نمی آفرید چی میشد؟
آیا در خلقت کمبودی احساس میشد که الان با اوجود انسان کامل شده؟
اگه از بین همه آدما خدا یک نفر رو نمی آفرید چی؟ باز هم خلقت ناقص بود؟
آیا هدف خلقت با وجود تک تک انسانها محقق میشه؟
اینکه میگن خدا در ازل از ما پیمان اطاعت گرفت یعنی چی؟
چرا یادم نمیاد جایی رو امضا کرده باشم؟وقتی ما نبودیم،چطور پیمان دادیم؟
میشه هدف خلقت رو بازترش کنین؟
اگه انسان به خدا نرسه چی میشه؟چرا موجودات دیگه نمی تونن به خدا برسن؟
اگه قراره انسانی با سرپیجی از فرمان خدا بره جهنم و تا ابد عذاب ببینه مجبور به اطاعت نیست؟آخه خیلی از کارهای خیر به خاطر ترس از عذاب خداست.
عبادت از روی اکراه و ترس چه فایده ای داره؟
میشه به جای کلی گویی وارد جزئیات بشید، لطفا؟
ممنونم
با سلام خدمت شما و از اینکه این سوال رو مطرح کردید ممنونم. در پاسخ به این سوال توجه به چند نکته لازم است:
1. علم بشر محدود است و بسیاری از مطالب را نمیتواند درک کند؛ چه بسا تمام جوابهایی که به ذهن ما میرسید شما را قانع نکند، ولی اگر امام معصومی در دسترس بود، قطعا شما را قانع میکرد.
2. ما میدانیم و با ادله بسیار متقن اثبات میشود، خداوند متعال حکیم است و بدون هدف و برای عبث کاری انجام نمیدهد، لذا قطعا هدف خوبی دارد که ممکن است ما از درک آن عاجز باشیم.
3. هدف از خلقت همان طور که گفتیم کمال است(نمیدانم پست را با دقت خوانده اید یا نه؟) کمال و بزرگ شدن فی نفسه مطلوب است و انسان عاقل آن را دوست دارد.
4. وجود همیشه بهتر از نیستی است، آیا عدم و نیستی را ترجیح میدهید؟ اگر بله پس چرا انسان از مرگ ترس دارد و مرگ را دوست ندارد؟ حتی مادیگرایان و کسانیکه خدا را قبول ندارن مرگ را دوست ندارند و زندگی را بهتر از مرگ میدانند.
5. زندگی دنیا مانند این میماند که به کسی بگویند این کفش بی ارزش را بده تا در مقابلش 1000 ملیارد پول به شما بدهیم! کدام انسان عاقل از این معامله نفرت دارد؟ عرض کردم عاقل! بله ممکن است یک بچه که نمیداند 1000 ملیارد چیست، این معامله را بد بداند، اما انسان عاقل و عالم به پول، هرگز آن را بد نمیداند.لذا جواب اصلی این است، اگر بدانید خداوند متعال برای شما در قبال این عبادات کم و عادی چه آماده کرده و چه جایگاه عظیمی به شما میدهد، قطعا از خلقت خود راضی بوده و خدا را سپاسگذار خواهید بود.
6. فلسفه وجودی بشر این است که با نبود او نظام احسن شکل نمیگرفت، یعنی نه اینکه خدا به عبادات ما یا خلقت ما نیاز داشته باشد، بلکه ما را برای فیض رسانی و مهربانی و تشکیل نظام احسن آفرید؛ زیرا ملائکه که عقل محض هستند، خلق شده بودند؛ حیوانات هم که شهوت محض هستند خلق شده بودند، این وسط لازم بود کسی بیاید معجونی از هر دو، تا با اختیار و عمل خود یکی را انتخاب کند.
7. محرومیت دنیا چیز سخت و شاقی نیست که از عهده ما بر نیاید، اولا: خداوند متعال ما رو از هیچ نعمتی که برای ما ضرر نداشته باشد، منع نکرده است فقط راهش را تعیین کرده؛ مثلا برای دفع شهوت راه قرار داده، برای جمع آوری ثروت راه تعیین کرده و ... . ثانیا: در قابل آنها به انسان پاداش میدهد، پاداشی که از هر نظر بسیار عالیتر از آن محرومیت است.
در نظام احسن آفرینش، علاوه بر فرشتگان که انگیزهای جز طاعت الهی ندارند و در این مسیر، خستگی و کسالت هم بر آنها مستولی نمیشود سطح بالاتری از قابلیت نیز وجود داشت و آن هم آفرینش ویژهای است که میتواند در بین کششهای متعدد و نیرومند، با قدرت و اختیارش، مسیر طاعت الهی را بپیماید.
طبیعی است که فیاض مطلق، این آفرینش ویژه را درقالب اشرف مخلوقات متجلّی ساخت، بنابراين شگفتیهای زیبایي همچون پاکی حضرت یوسف حتی در دام زلیخا، اطاعت حضرت ابراهیم ولو با عشق به فرزند و... محقق شد.
آفرینش الهی در تمام ابعاد، کامل و بی عیب است حتی یک دانه ریز، از کمال همین دانه اینکه استعداد رشد و تبدیل شدن به یک درخت تنومند را داراست.
انسان گناه کار نیز با توبه قابلیت رسیدن به مقامات عالی را کسب میکند. در این بین اگر دانه به رشد تعالی نرسد مقصر نیست چون شرایط برایش فراهم نشد امّا در مورد انسان گناه کار چنین نیست؛ چون شرط رشد و تعالی انسان منوط به تکالیف الهی است و خدواند هیچ انسانی ولو گناه کار و عاصی را بیشتر از توان و اختیارش تکلیف نمیکند "لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلّا وُسْعَها..."[بقره، 286] لذا هرکه سستی و تنبلی نماید، مقصر است.
در عين حال تکالیفي که براي ما تعيين کرده، موجب تعالی وجودي ماست؛ او نيازي به عبادات و اطاعات ما ندارد، اينها در واقع کلاسهاي تربيتي ما هستند؛ به عنوان مثال، در بسياري از کشورها سوادآموزي الزامي است و اين سوال پيش ميآيد که چه لزومي دارد افراد را وادار به تحصيل علم و دانش کنند؟ هر کس در جواب ميگويد اين کاري است که ميبايست بشود و نتيجهاش عايد خود اين افراد ميگردد.
اندیشمندان با اینکه قادر به تشخیص و تفکیک دانش آموزان درس خوان از تنبل میباشند ولیکن قائل به محروم کردن دانش آموزان ضعیف نیستند و قرار گرفتن در محیط رشد تحصیلی را برای همگان لازم و اجباری میدانند.
خدواند نیز با علم به گناهکار بودن بعضی از انسانها، آنها را از فرصت استثنایی رشد و تعالی در دنیا محروم نکرد؛ شاید که بهره برند.
احسنـــــــــــــــــت احسنت
من میفهممت من میدونم چی میگی و چی کشید
اینایی که یعنی دارن جواب میدن همش چرت میگن اصلا چیزی از این سوال نمیفهمن چه برسه به جوابش
حوصله توضیح ندارم فقط همینو بگم سوال هنوز نفهمیدن ، سوال بفهمن چیشه همین کافیه جواب نمیخواییم
مطلبتون خوبه ولی خیلی طولانیه . خداوند درقرآن فرموده که ما جن وانس رو خلق نکردیم مگه اینکه عبادت کنند ( ماخلقت الجن و الانس الا لیعبدون ) .
دوست عزیز این مطلب هم تفسیر این آیه بود. چون سوال شده بود این آیه یعنی چه؟
بابا تو رو خدا یکی بیاد منو راضی کنه.
خدا که به عبادت ما احتیاجی نداره، پس چرا باید به قیمت یه عبادت بیاییم رو این دنیا و این همه محرومیت و رنج رو تحمل کنیم؟
جون هر کی دوست دارین کلی حرف نزنین.
در راه خدا هم که شده یه خورده بسطش بدین.
مرسی
سلام
لطفاً جواب انیران را بدهید و در صورت امکان به ایمیل بنده هم بفرستید که مگر نه اینه که خداوند می خواد انسان ها به او برسند و سعادتمند بشن؟
اگر کسی نخواد سعادتمند بشه و نخواد تو این دنیا خدا رو عبادت کنه که می ره جهنم!
آیا اگه به دنیا نمیومد و پوچ بود بهتر از جهنم نبود؟
خواهش می کنم جواب این سؤال رو به ایمیلم بفرستید.
این سؤالیه که شخصی ازم پرسیده و نتونستم قانعش کنم.
خدا خیرتون بده...
یعنی کسی نیست جواب بده؟
خیلی ها مبتلی به هستن، حالا یکی مثل من پیدا شده که پرسیده.
هنوزم منتظر جوابم.
با سلام مجدد. جناب انیران حقیر که پاسختون رو دادم. چرا دقت نکردید روی همان شبهه اول پاسخ دادم. عرض کردم مثال ما در این دنیا مثل این است که در مقابل یک چیز بی ارزش، پاداش بسیار بزرگی به ما بدهند؛ مثلا در مقایل یک کفش کهنه 1000 ملیارد بدهند؛ کدام آدم منطقی و عاقل با این معامله مخالف است.
دوست عزیز آیا شما دوست ندارید در یک کاخ بزرگ و حیاطی پر از درخت و سرسبزی با انواع میوه و غذاهای لذیذ بدون هیچ زحمتی داشته باشید، آیا کسی هست از این محیط ناراحت شود؟ آیا کسی هست بگوید من این زندگی که عالی و ابدی است را نمیخواهم؟ اگر بگوید در پاسخ میگوییم باید در عقل او شک کرد زیرا خلاف وجدان خود حرف میزند.
درست مثل بچه ای که چون عقلش کم است، و نمیداند ماشین واقعی برایش مناسب است ولی ماشین واقعی را رها کرده و ماشین اسباب بازی میخواهد، یا درست مثل بچهای که از ما چاقو میخواهد، ما میدانیم که این چاقو برای او مفید نیست و او دست خود را میبرد، لذا به او نمیدهیم.
حال سوال ما از شما این است که علت این سوال و تفکر شما چیست؟ احتمالا مشکلات زندگی شما رو به این سوال وا داشته است؛ و الا شما هم از زندگی عالی و بدون دردسر و بهشت برین و ... بدتان نمیآید.
وقتی چشم امیدتان به خدا باشد:
هیـــــچ چیز آنقدر عجیب نیست که راست نباشد...
هیــــــــــچ چیز آنقدر عجیب نیست که پیش نیاید...
هیـــــــــــــچ چیز آنقدر عجیب نیست که دیر نپاید...
ممنون از مطلب خوب و مفیدتون
سلام اموزنده بود
یک ماه پیش یه نفر ازم پرسید خدا رو کی افریده کلی هم باهاش بحث کردم اعصابم خرد اگه کسی از شما پرسید شما چی میگید؟
با سلام حقیر این سوال رو تو این پست پاسخ دادم:
http://www.jonbeshnet.ir/news/8092
لطفا مطالعه بفرمایید و اگر سوال دیگری بود در خدمتیم.
این دل اگر کم است ، بگو سر بیاورم
یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم
مولا خلاصه عرض کنم دوست دارمت
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم
یاعلی
[گل][گل][گل][گل]
سلام. خداوند ما را برای بندگی و عبودیت خلق نموده است ، و انسان همیشه باید در جهت رضای خدا حرکت کند.احترام به پدر و مادر ، احسان و نیکی به سایرین و زندگی در بین خوف رجا از جمله امورات مترتب به آن میباشد
سوال آخر:
پیمانی که خدا روز ازل از ما گرفت رو چطور باید هضم کنیم؟
نیازی نیست شما هضم کنید، خداوند متعال خودش پیمان گرفته و آن پیمان هم فطرت ماست؛ مطمئن باشید اگر در شرایطی قرار بگیرید که از کل دنیا ناامید شوید، و دستتون از دنیا کوتاه شود مثلا دچار بیماری شوید که تمام دکترها ناامید باشند، باز در این شرایط هم کاملا ناامید نیستید. بلکه از درون به نیرویی فراتر از ماده امید داریم، و آن نیرو خداست؛ این همان فطرت، و همان پیمان است که در شرایط سخت رو میشود؛ نقل شده که شخص چتر باز اورپایی که به خدا ایمان نداشت، یک بار چترش باز نشد و از فاصله 1200 متری به زمین خورد، اما نمرد و تنها پاهایش شکت، به او گفتند علت چه بود؟ او گفت در لحظه آخر به خدا ایمان پیدا کردم. این همان فطرت است.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا شکرت می کنم که عزیزانی هستند که ما را دعوت به مطالعه کردن مطالبشون می کنند. خدایا به انها توفیق در دنیا و اخرت عنایت بفرما. خدایا چنان کن که انها همیشه در ظل توجهان مهدی فاطمه باشند. امین
دوست عزیز مطلبتون را خواندم و برایتان آرزوی بهترینها را دارم
.یا علی مدد
سلام دوست خوب وهمیشگی..
هدف ازخلقت انسان نهایت قدرت ایزد منان است وما درآزمون پروردگاریم..خداوند دو راه را پیش رو ماقرار داده که خود تصمیم گیرنده هستیم خوب باشیم یا بد!
با عرض سلام.مطلب خلقت آدمی جالب بود.موفق باشید.بدرود
الهی تو بخشنده ترین و زیباترینی ، گوهر اشک میخری
دل شکسته میخواهی ، و عمل بی ریا میپذیری .
ما را از گناه سبکبار کن ، و دیدگانمان را اشکبار و قلبمان را به عشق خودت گرفتار . . .
بسم ربِّــــــــــــ العشق ربَّـــــــــــ العالمین
سلام بزرگوار
خداقوتــــــــــــــــــــــــــــ.
ممنون از شما بابت مطلب خوبتون
جامع وکامل بود...بهره بردم...خداخیرتون بده
با اجازتون در پاسخ به(انیران) دوست بزرگواری که سؤال مطرح نمودند...
اگه حب ودوستی دنیا از دلمون بیرون بره ,جایی برای عبادت خداوند از روی اکراه و یا کار خیر از ترس خدا نمی مونه...و جواب خیلی از سؤالهامون ریشه در عشق به خداست.
خیلی ساده تر؛خدا مارو با عشق آفریده( تودنیای خودمون وقتی یکی بهمون محبت میکنه ماهم از روی محبت جواب میدیم بهش...دوطرفست یعنی هر دوطرف این انتظار رو دارند ازهم) پس چجور میشه خدایی که عاشق ماست ما عاشقش نباشیم؟چجور میشه این همه محبت به ما داشته باشه اما ما بی جواب بذاریمش؟ کمترین جواب ما شکر گذاری وعبادتش هست.
عاشق خدا باشیم...مخلصانه...همه چی حله
شرمنده که پررررر حرفی کردم!
بازهم ممنون از شما
التماس دعای فـــــــــــــــــــــرج
یازهــــــــــــــراء(س)
دوستان ممنونم که جواب منو دادید اما باز هم نیاز دارم بیشتر بدونم. ممنون میشم اگه لینکی بدید یا سایتی رو در این باره معرفی کنید که حقیر و امثالش استفاده کنن.در پناه خدا باشید.
این همه زور زدم تا منظورم رو برسونم نشد. اما دم [مبین 65] گرم که تو یه جمله خلاصه ش کرد:مگر نه اینه که خداوند می خواد انسان ها به او برسند و سعادتمند بشن؟ اگر کسی نخواد سعادتمند بشه و نخواد تو این دنیا خدا رو عبادت کنه که می ره جهنم!(منظورم این جمله ست )[" آیا اگه به دنیا نمیومد و پوچ بود بهتر از جهنم نبود؟ " ]دوستان این سوال بد جوری افتاده به جونم.خواهش میکنم یکی به دادم برسه.تو رو خدا
با سلام بسیار عالی مثل همیشه / با اجازه بنده هم وارد بحث شیرینتون میام و نظرم رو بگم اگر شما در مقابل نظرم پاسخی دارید بفرمایید تا استفاده ببریم / خطابم دوستمون خانوم یا آقای انیران هستن ؛ تو سوره ی مبارکه بروج هم اومده که خداوند متعال فرمودن ما انسانها رو در رنج آفریدیم یعنی انسانها هیچ وقت توقع راحتی و آسایش تو این دنیا رو نداشته باشن خوب مثلا همین آزمایشات الهی یا مثلا تحمل رنجها برای عبادت به خود زحمت بدن و شب برای نماز شب یا صبح زود برای نماز صبح یا روزه گرفتن و .... (البته اینها خیر دنیوی هم برای افراد دارن علاوه بر خیر آخرت - و همینطور افرادی هم هستن که با ممارست و حالت معنویتش و مومن بودنش براش هیچ رنجی نداره چه بسا لذت بخش هم براش باشه ) یا مثلا به جهاد رفتن و ایثار برای حفظ جان و مال و ناموس خود و دیگران و جامعه شان و .... و در این راه ناقص بشه و زندگی بعدش براش عذاب آور باشه و یا جانش از دست بره و شهید بشه خلاصه بگم که جانباز یا شهید بشه یا مثلا همین خوبیهای لذات دنیا هم همراه با عذاب و دردسره خوشیهای دنیا اصلا کامل خوشی و آرامش نیست توش حداقل یه ناراحتی و ناآرامیی هست اما در کنار این همه ناراحتی و عذاب و .... بنده بیشتر و بیشتر خدا براش ملموس تر میشه با اینکه گاه زبان به گلایه باز کنه اما پاسخ رو خودش لمس میکنه می فهمه میفهمه خودش عقل مطلق نیست حتی قطره نیست در دریای بیکران آفرینش و علم و آگاهی خدا و خدا قدرت مطلقه خدا عالم مطلقه پس میگه خدایا خودت بهتر میدانی حتما توش یه حکمتی هست پس مومن میشه تسلیم میشه ایمانش به خدا توکلش به خدا امیدش به خدا اعتماد داشتن به خدا بیشتر میشه خلاصه اینکه خدا رو بیشتر و بیشتر لمس میکنه تا جایی هم که داره با همه نقصهاش و ضعفاش با امید به خدا تا جایی که میتونه اطاعتش میکنه هر چند هم که گاه به علت ضعف و ناتوانیش خلاف حرف خدا عمل کنه اما از رحمت خدا ناامید نمیشه و مرتکب شدنش همیشه عذاب جانش میشه و پشیمانی و غصه و... امید به عفو و گذشتش و ارفاقهای زیاد قائل شدنش پارتیش شدنش خدا و خالق بودنش برای بنده اش خلاصه میگه که من بنده ام و خدا خداست خالقه انشاءالله که به جهنم نمیریم اما فرشته ها عبادت و بندگی رو خدا بی اختیار در وجودشون قرار داده مثل ماها هیچ عذابی هم ندارن هیچ اختیاری برای خلاف جهت و فرمان خدا هم نمی توانن حرکت کنند و ندارن بین انسانها چهارده معصوم علیهم السلام نور علی نورند کامل کامل , بندگی کامل ( همین مذکورات خلاصه ام و بیشتر و بیشتر از این حرفهای ناقص و قابل نقد بنده ) رو این عزیزان خدا کردن و میکنند پس انسانها به اختیار خود بندگی خدا رو میکنند و با نشانه ها می توانند مثل یا بیشتر از فرشتگان هم خالقشان رو لمس کنند آیا به نظرتون آفرینش انسانها کاملتراز فرشتگان نیست؟ پس خداوند متعال کاملتر از فرشتگان رو آفریده ؛ تازشم اگر این همه محرومیت و رنج ما انسانها نبود هیچ یادی از خدا و پیغمبر و غیره نمیکردیم با همین درد و رنجهاست که تازه بیشتر انسان به فکر میفته / و در مورد مثلا گرسنگان قسمتی از آفریقا که قحتی هست تو سایتها مدام نشان میدن بسیار بسیار دل خراشه خوب اینها از گرسنگی و نداری و برهنگی و ... میمیرن و مسئولان جهان هم فکر اساسی نمیکنند خدا وند تبارک و تعالی هم به حد توان هر کس تکلیف بهشون داده و توقع داره خوب اینها هم در حدی که خدا ازشون انتظار داره بندگیش رو به جا بیارن با ماها فرق داره مثل یه انسان سالم و یه انسان مریض احوال خوب اینها هم شبیه افراد بیمار هستن دیگه توان فکر کردن و عمل به دستورات خالقشون رو ندارن میبینی که لغت مادر زاد خانومی مردن بچشون هم بالای سرش داره گریه میکنه تو سایتها و وبلاگها امسال این عکس هارو میارن اینها توان تحیه اولیه ترین نیاز بشر همین سیر کردن شکم رو ندارن تا چه برسه که بیاد برای پوشیدن بدنش لباس بتونه تحیه کنه یا به سراغ علم آگاهی جستجو که دین حقیقی کدام دینه و .... در اون جهت فعالیت کنه و .... و همین که عذاب نداری و فقر و بدبختی رو هم میکشه در عوض خدا هم در آخرت براشون جبران میکنه و در حد توان و موقعیتی که داشتن ازشون توقع داره و حساب رسی میکنه پس اینها جاشون جهنمه نه چه بسا اکثریت اینها جاشون بهشته تو این دنیا بهشون نداده اما تو اون دنیا بهشون میده یا مثلا تو همین عراق آمریکاییها که دم از حقوق بشر میزنن به عراق که اون موقع حمله کردن برای نمونه بگم به خانوم حامله ای تجاوز میکنن بعدش هم شکمش رو بریده و بچش رو از شکمش در میارن بعدش هم تکه تکه اش میکنن خوب برای همه این سوال هست که خوب مسلما اون خانوم از دست این کمتر از حیوانها به خدا پناه برده چرا خدا پاسخ نداده به نظرم همون مظلوم واقع شده و این مصیبت رو دیده در عوض جاش تو بهشته هر چی هم گناه داشته پای این شیطان صفتان نوشته میشه چوب خدا دیر صدا میده اما بدجوری هم صدا میده موقع صدا دادن / عرضم تمام ببخشید دیگه تا به این حد حوصله ام کشید و در توانم بود تو بحثتون با اجازتون شرکت کنم و خیلی هم طولانی شد برای توضیح دادن یه مطلب سرتون رو درد آوردم لطفا حتما حتما نظرتون رو در مورد حرفهام بفرمایید و این دوستمون رو هم لطفا براتون زحمته ببخشید دعوت کنید تا بیاد حرفهای بنده رو بخونن شاید براشون مفید واقع بشه و اگر هم ایشون هم نظرهایی در مورد حرفهام دارن بفرمایند لطفا / و همین طور یه پیشنهاد هم براشون دارم و اون اینکه به سایت رادیو معارف مراجعه کنند و مباحث اعتقادی حاج آقای محمدی رو دانلود کنند امثال این سوالهایی رو که ایشون کردن رو پاسخ فرمودن و همینطور همیشه به رادیو معارف گوش کنند و یا تماس هم بگیرن خیلی از سوالاتشون رو تو اونجا دریافت خواهند کرد / باز مجدد تاکید میکنم لطفا حتما نظرتون رو در مورد حرفهام بفرمایید بعد هم بهم اطلاع بفرمایید تا بیام نظر و نقدتون رو در مورد حرفهام بخونم و استفاده کنم باتشکر فراوان از زحماتتون
انیران 09:29 - 1393/02/16 پیوند پاسخ
سوال آخر: پیمانی که خدا روز ازل از ما گرفت رو چطور باید هضم کنیم؟/ اتفاقا همین سوال رو هم از حاج آقا محمدی سوال کردن پاسخ فرمودن دانلود کنید مباحث اعتقادی حاج آقا محمدی رو توش هست
سوره بلد آیه 4 هستش که به اشتباهی نوشتم که تو سوره بروجه به جهت حواس پرتی که برای اصلاح به محضر دوستان می رسانم
جالب بود....
یه سوال هست که اگر بتونی در مورد این هم بنویسی بهتر میشه؟
مرد از چه چیزی خلق شده و زن از چه چیزی خلق شده....
مرد از خاک و زن از باقیمانده آن و در زمین چهارم خلق شده است
اگر بتونی کامل در مورد این برام توضیح بدی ممنون میشم
خداوند متعال در مورد خلقت زن و مرد، تفاوتی قائل نشده و هر دو را مساوی دانسته و میفرماید: ابتدا از خاک شما را آفریدیم و سپس از آب جهنده؛ پس تفاوتی بین خلقت آنها نیست؛ شما چیز دیگری شنیده اید، البته مستند باشه. بین زن و مرد تنها اختلاف در جسم است، نه در روح؛ روح مادی نیست لذا مذکر و مونث ندارد.
سلام. خداقوت.
مطلب خوبي بود.
سلام.
ممنون از دعوتتان.مطلب قابل تاملی بود.مرسی...
یا علی...
اين گونه زندگي کنيم : ♥
ساده اما زيبا ، ♥
مصمم اما بي خيال ، ♥
متواضع اما سربلند ،
مهربان اما جدي ،
سبز اما بي ريا ،
عاشق اما عاقل .
سلام
بی اندازه ممنون خیلی کمک کننده بود خیلی هم موثر بود تقریبا سوالی باقی نموند...
فقط کلمات خیلی سنگین بودن شاید نتونستم خوب درک کنم حرفها رو اما اصل مطلب رو یعنی هدف نهایی خلقت رو به خوبی متوجه شدم...
بازهم ممنونم از لطفتون
موفق باشید یاعلی مدد
سلام بزرگوار
به مورد بسیار خوبی اشاره فرمودین. خیلی عالی توضیح دادین
متشکرم از مطلب عالی و معنوی و همچنین دعوتتون
* یا الله *
بــالـــأخــره شنـــاسنـــامـــه امبـــه مُـــهـــر تـــزئــيــن شـــدنـــيــامــدي ! مُـــردم...
* اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم *
* اللهم عجل لولیک الفرج *
سلام ممنون از مطلب خوبتونن، در پناه حق موفق باشید.
آقای پوریان خیلی ممنونم که با حوصله و بزرگواری سوال منو جواب دادین.ببخشید که شما رو اذیت کردم.راستش حق با شما بود، من تو وضعیتی خودم رو میدیدم که به زندگی خودم و این دنیا به چشم عذاب پیش از مرگ نگاه میکردم. مدتها بود دنبال جواب سوالام بودم و میخواستم از یکی بپرسم. اما کسی که نه منو ببینه،نه صدامو بشنوه. تا اینکه اتفاقی با این سایت آشنا شدم.من متن شما و جواباتون رو میخوندم اما با عقده ای که در من بود و اینکه خلقت خودم رو از روی اجبار میدونستم سخت راضی میشدم. تا این که جریان اون چترباز اروپایی رو مثال زدید. یه دفعه حس عجیبی بهم دست داد. الان دیگه خوشحالم که خدا منو از نیستی به هستی آورد و فرصت قرب به خودش رو بهم داد، ولو با تحمل مشکلات زندگی و فراز و نشیب ها اون. امیدوارم موفق باشید.در پناه حق
با سلام مجدد. دوست من خوشحالم که نظرتون عوض شد. ببینید خداوند متعال فیاض علی الاطلاقه او باید خلق کنه مثل چشمه ای که جوشش داره. خداوند متعال ما رو برای بهشت و زندگی عالی خلق کرده، ولی با اختیار و بندگی، حال اگر کسی خودش نخواست و جهنم رو انتخاب کرد مقصر خودشه. دلیل رحمت خدا اینه که فرموده اگر 100 سال هم گناه کردی بیا یک لحظه توبه کن من همه گناهانتو میبخشم. و این اوج مهربانی خداست که میخواد به هر بهانه ای ما رو بهشت ببره. این رو هم بدونید آخر سر عده کمی در جهنم میمونند، یعنی عده کمی تا ابد در جهنم خواهند بود، کسانیکه خدا رو انکار کنند یا مشرک باشند، بقیه اگر هم برن جهنم مذتی هستند و بعدش بیرون میان و خود همین جهنم هم چون باعث خالص شدن میشه، مهربانی خداست.
لذا ازتون خواهش میکنم به نعمت های خدا فکر کنید نعمت سلامتی، نعمت پدر و مادر، نعمت امنیت و... آیا در مقابل این نعمت ها ما وظیفه ای نداریم آیا نباید حق بندگی رو ادا کرد؟؟
پس خدا رو دوست داشته باشیم و با بندگی او بهش نزدیک بشیم و با این کار هیچ ترسی از مرگ نداشته باشیم.
سلام.خیلی عالی بود.از این مباحث خوشم میاد
اگه میشه خلقت انسان از نظر علم و از نظر قرآن رو هم بررسی کنید.چون در ظاهر دو نظریه کاملا متفاوت هستن
با سلام خلقت بیان شده در قرآن با علم تعاضی نداره؛ قرآن هم در سوره طارق میفرماید: «خلق من ماء دافق، یخرج من بین الصلب و الترائب» یعنی ما شما رو از آبی جهنده آفریدیم که در بین پشت و میان دو ران شما قرار دارد؛ که اشاره به همان اسپرمی است که از مرد خارج شده و در رحم مادر قرار میگیرد. اما قرآن چون ادب را رعایت میکند کاملا با پرده صحبت کرده و حریم ها را حفظ میکند و از آوردن الفاظ زشت خود داری کرده است.
سلام.
واقعا مطالب این وبلاگ آفرین داره.
ممنون از زحماتتون.
واقعا بنده خدایی-با تشکر از شما که تو بحث ما شرکت کردید. از پیشنهادتون هم ممنونم. حتما به رادیو معارف سر میزنم. با آرزوی توفیق برای شما دوست گرامی. و همچنین آرزوی سلامتی برای مسئولین عزیز این سایت که این فرصت رو فراهم کردن تا بدون هیچ خجالت و رودربایستی و ترس از استهزاء دیگران سوالامون رو بپرسیم. راستش گاهی سوالاتی برام پیش میاد که فقط خدا میدونه. به امید روزی که آقامون بیاد و همه شبهات ما ازبین بره.
سلام
ممنونم از حضور و مطالب بسیار ارزشمندتان
علت غایی و هدف نهایی خلقت کائنات و پیدایش موجودات، انسان است. در حدیث قدسی آمده است که خداوند فرمود: «ای فرزند آدم همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم».
هدف از خلقت انسان هر چه که باشد نتیجه اش به خود او بر می گردد، نه به خداوند که او غنی مطلق است و ممکنات از جمله انسان محتاج او هستند.
امیر المؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: «خداوند سبحان هنگام آفرینش خلق از طاعت و بندگیشان بی نیاز و از معصیت و نافرمانی آنها ایمن بود؛ زیرا معصیت گناهکاران او را زیان ندارد و طاعت فرمانبرداران سودی به او نمی رساند، (بلکه غرض از امر به طاعت و نهی از معصیت سود بردن بندگان است).
ان شاء الله که بنده ی خوبی برای خالقان باشیم
ای انسان، قدر خود را بدان؛ به حدی گرانی، که فقط خدا توان خریدت را دارد.
سلام و ممنون از مطلب بسیار مفیدی که گذاشتین
سلام
مطلب بسیار جالبی بود ،سوال دوستان و پاسخ شما رو
همه شون مطالعه کردم برام خیلی مفید و قابل تامل بود
دستتون درد نکنه ممنون .
سلام خدمت شما ، خداقوت
خیلی لذت بردم از مطلبتون
ممنون از نظر و دعوتتون
سلام دوست عزیز ممنون از حضورتون در وبلاگ من و نکته هایی که ذکر کردید
صبح بیتو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد / بیتو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد
بیتو میگویند تعطیل است کار عشقبازی / عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد
تعجیل در فرجش صلوات
سلام
ممنون که دعوتم کردید.
خدا قوت
سلام جناب آقای فرضی پوریان
ممنون از دعوتتون و منو ببخشید بابت تاخیرم
موضوع خیلی خوبی بود ممنون ،پرسش دوستان و پاسخ شما رو هم خوندم بنظرم خیلی جالب بود
ممنون
سلام ممنون از لطفتون
برکناری تهیه کننده سمت خدا٬ جناب عبدالمجید رکنی٬ تقریبا قطعی شد
رکنی عنوان کرد: «حضرت آقا در سال 73 فرمودند که از درد فرهنگ با مردم سخن نمیگویم، بلکه خطابم مسئولان هستند. اما امسال مسئولان فرهنگی کار را به جایی رساندند که حضرت آقا از مردم خواستند که فرهنگ کشور را احیا کنند. الآن هم مردم باید به این قضیه ورود و اعتراضشان را اعلام کنند. بنده و حاج آقای ماندگاری هم به عنوان یکی از مردم دعوت حضرت آقا را لبیک گفتیم.»
از اصالت این برنامه دفاع كنید و اجازه ندهید حرف آقا روی زمین بماند. آقا امسال ما را به جبهه فرهنگ خوانده است...لبیك یا خامنه ای
ارتباط با شبكه سوم:
پیام کوتاه : 300003
شماره تماس : 27863000 021
ارتباط با سازمان صدا و سیما:
شماره پیامک : ۳۰۰۰۰۱۶۲.
تلفن تماس در تهران : ۱۶۲ در شهرستان ها :۰۲۱۲۷۸۱
داخلی 5 رو بگیرید
سلام خیلی خوب وزیبا بود ممنون
من تفسیر قران کار میکنم پیشنهاد میکنم سوره ی انسان رو باتفسیر بخونبن مثل بقیه ی سوره ها زیباست
سلام برادر
عالی بودش ..
یاعلی و خسته نباشید
ولادت امام جواد (ع)وحضرت علی اصغر(ع) را به شما تبریک عرض میکنم
مطلب عالی بود
سلام
خیلی خیلی ممنونم
مطلب خوب و به جایی بود
سلام
ممنون
ممنون از پاسختون
اما منظورم از خلقت آفرینش آدم و حوا بود که به یکباره و متمدن آفریده شدند در صورتی که مطابق نظریه های علمی انسان تکامل یافته گونه ای از میمون هاست (ببخشید البته)
با تشکر از شما که این سوال رو مطرح کردید. ببینید حدود 50 سال پیش شخصی به نام «داروین» که یک جانور شناس و زیست شناس بود، با مطالعه بر روی طبیعت و برخی جانوران به این نتیجه رسید که در طبیعت و در بین جانوران برخی از آنها با تکامل رشد کرده و نسلی بعد از نسل دیگر تکامل یافته است. وی بدون هیچ مدرک و دلیلی این دست آورد خود را تعمیم داد و گفت تمام موجودات زنده از جمله خود انسان نیز مشمول این قاعده هستند و نسل به نسل تکامل یافته اند، و برای انسان شبیه ترین حیوان به انسان که میمون بود را مطرح کرد.
این مطلب تنها یک فرضیه است و هرگز قابل اثبات علمی و تجربی نیست، یعنی نمی توان اولین انسان را پبدا کرد و روی آن مطالعه کرد؛ او خودش نیز هیچ دلیل قانع کننده ای برای فرضیه خود ارائه نکرده است.
این مطلب «داروین» اولا مخالف آموزه های تمام ادیان الهی(اعم از اسلام، مسیحیت، یهود، زردشت و... بود؛ ثانیا در سال های بعد توسط دانشمندان بعدی نقض شد. اما در این میان کمونیست ها و مارکسیست ها به شدت از آن استفاده کردند و آن را مسلم دانستند و با اعتقادات مذهبی به مبارزه پرداختند.
مشکل اساسی این فرضیه این است که اولا قابل اثبات نیست، ثانیا: با مبانی فلسفی هم تعارض دارد، با این بیان که دو موجودی که هر دو دارای روح و قوه تفکر نیستند، چطور می توانند موجودی را خلق کنند که قوه تفکر دارد؛ زیرا در بین موجودات تنها انسان است که می تواند بیاندیشد و فکر کند، حال این روح و این قوه تفکر از کجا حاصل شد، هیچ حیوانی از اول خلقت خود و لو میلیارد سال بگذرد نتوانسته قوه تفکر و اندیشه را دارا شود، یعنی شما نمی توانید یک حیوان دیگر پیدا کنید که به او علم بیاموزید، مثلا بیاموزد 2+2 چهار می شود، یا اینکه مثلا بهترین نوع میمیون را هم بیاورید هرگز نمی تواند یک ساختمان برای شما طراحی کند. اگر سیمان و آجر و گچ و آهن و ... به تمام حیوانات بدهیم هرگز نمی توانند برای ما خانه درست کنند، چون قوه تفکر و انیشیدن ندارند.
حال سوال این است جناب داروین انسانی که روح و تفکر دارد، چگونه از موجودی به وجود بیاید که خود فاقد روح و روان و قوه تفکر است. به همین خاطر که نظر وی مورد استقبال فلاسفه و دانشمندان علوم انسانی قرار نگرفت و طرد گردید.
امیدوارم در این حد برای شما کفایت کند و الا بیشتر توضیح دهم.
سلام
با سپاس از حضرت عالی
حضرت علی (ع) میفرماید:
بیگمان، خدای سبحان دنیا را مقدمهای برای زندگی پس از آن قرار داده است و آن را برای مردم، بوتة آزمونی شمرده است تا هر آنکه را نیکوکارتر است، باز شناسد. این است که ما برای دنیا آفریده نشدهایم و مأموریتمان تلاش در جهت آن نیست; بلکه برای آزمایش در دنیا نهاده شدهایم".
(فرهنگ تفصیلی نهجالبلاغة، ج 1، ص 77)
میلاد مسعود اولین كوكب رخشان سپهر ولایت وامامت
بر عاشقان و شیفتگان حضرتش مبارك
تبریک به كسی كه نمی دانم از بزرگی اش بگوییم یا مردانگی، سخاوت، سكوت،ویا مهربانی اش
روز پدرومرد مبارک
سلام ممنونم عالی بود درپناه الله باشید یاحق والتماس دعای فرج
وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد.
...
.
.بسمه الله
سید علی حکم جهاد داد
چیکار میکنی؟
سلام علیکم خدا قوت
ميلاد مرتضي اسدالله حيدر است
جشن ولادت علي(ع) آن مير صفدر است
زوجي براي فاطمه حق آفريده است
اين زادروز همسر زهراي اطهر است
ولادت حضرت علی(ع) مبارک
سلام...آپم
امشب به لوح نقش قلم ذکر یا علی است
آوای سنگ های حرم ذکر یا علی است
بتهای کعبه را همه دم ذکر یا علی است
امشب دعای فاطمه هم ذکر یا علی است
امشب زمین به یمن علی عرش میشود
امشب فلک ز بال ملک فرش میشود
ولادت باسعادت موليالموحدين حضرت امام علي (ع) و روز پدر مبارك باد
[گل][گل]
یه سوال:
فرض کنید ما انسان ها نباشیم! این نیمکت و میز و صندلی و دیوار و ... به چه درد می خوره؟ اصلا عالم به چه درد می خوره؟
خدا تو قرآن گفته : تمام موجودات عالم را برای انسان آفریدم و انسان را برای خودم.
این یعنی خدا به انسان وابسته است.
یعنی اگه انسان نباشد اصلا نه "خدا" معنی داره و نه "عالم"
پس انسان سر منشا زندگی بشری است....
جواب این دیدگاه از نظر شما چیه؟
با سلام و ممنون از اینکه سوال پرسیدید. در پاسخ عرض میکنم: این درسته که تمام موجودات این دنیا(البته فقط این دنیا) برای انسان خلق شده، قرآن هم تایید فرموده و فرموده «خلق لکم». اما سوال اینه که انسان رو برای چی خلق کرد؟ و واقعا هم مهمه؛ زیرا تمام عالم برای انسان است و آیا انسان پوچ و بی هدف است؟ یا نه هدف مهمی دارد؟
اما اینکه نوشتید پس خدا هم به خاطر انسان است؛ این درست نیست و عظمت خداوند متعال ور پایین میاره، خداوند متعال این همه آسمانها و کهکشانها و کرات و سیارات دیگر و خورشید و ... رو آفرید، ملائکه رو آفرید، در روایت داریم که میلیونها ملائکه رو آفرید که در تمام مدت در سجده هستند و خداوند رو تقدیس میکنند. لذا نمیشه راجع به خداوند متعال این حرف رو زد. فقط باید پرسید خدایی که حکیم است و متعال انسان رو برای چی آفرید و واقعا هدفش از این خلقت چی بوده.
من هر وقت میام تو این قسمت، گیج میشم. نمیتونم نظر جدید رو راحت پیدا کنم. لطفا یکی یه فکری براش بکنه.
کدوم قسمت، متوجه فرمایشتون نشدم؛ اگر راجع به نحوه ارسال نظر مطلبی دارید لطفا به مسئول فنی سایت بفرستید.
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
با سلام و احترام
وبی سا خته ام برای عاشقانی که مسا فت ها ی دور را برای رسیدن به معشوقشان پیاده طی میکنن در قلبشان خسته گی راهی ندارد چون عطر طمع
وصال بی قرار شان کرده
لطفا ... فقط ...خاطره شعر حدیث و سلام خودتون برای امام مهربانی ها امام الرضا ع
در نظرات فراموش نفرمایید دعوت تون میکنم به یه زیارت انلاین در حرم با صفاش...
نه تنها زینب از دین یاوری کرد
به همت کاروان را رهبری کرد
به دوران اسارت با یتیمان
نوازشها به مهر مادری کرد
وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد
سلام علیکم خدا قوت
خواند زبان دلم ثنای محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)
ماند خرد خیره در لقای محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)
اللهم صل علی محمد وآله محمد
همه ی اینها درست اما....
این همه زندگی که چی بشه؟
من خودم خیلی اطلاع از لذت های بهشت می دانم ولی باور کنید افسردگی مرا گرفته .لحظه لحظه به خودم این همه بخور و بخواب.این همه لذت . این همه باغ و کاخ که چی بشه؟
تا چکار بشه؟راستش نمی توانم هدفدار بودنش را درک کنید. کمک کنید.
با سلام. ببینید دوست عزیز، همان طور که گفته شد؛ بهشت و زندگی راحت و باآرامش هدف نیست، چیزی است که به دنبال هدف میآید. هدف، همان کمال و بزرگ شدن و رسیدن به خداوند متعال است، که فی نفسه مطلوب است. شما از هر کسی بپرسید آیا عقل و درایت و تدبیر خوب است یا نه دیوانگی مطلوب است، همه خواهند گفت عقل مطلوب است، این عقل همان رشد و ارتقاء عقلی است که کمال محسوب میشود.
پس هدف از زندگی قرب و رسیدن به خداست و این کمال آدمی حسن ذاتی دارد و فی نفسه ارزش است و دیگر سوال بعدی ایجاد نمیشود.
نکته اخلاقی: انسان در این دنیا دشمنی بسیار قدرتمند و زیرک دارد به نام «شیطان» ، او خوب میداند برای هر کس از چه راهی وارد شود تا او را منحرف کند، لطفا با خوتون لج نکنید و اگر مقداری قانع شدید همان را اخذ کنید و به بندگی و اطاعت خداوند متعال بپردازید تا بتوانید این وسوسه ها را از خود دور کنید.
خسته نباشید.
تعریف نباشه ولی بنده دوست ندارم همیشه یکجور باشم.
انسان از یکنواختی بدش می آید.من هم همینطور.دلم می خواد طوری بشم که انقدر به خدا شوق داشته باشم که جز او نخواهم و جز او نبینم.کی می توانم به سرور ابدی برسم.کی می توانم به امید و آرامش برسم.کی می تواند با شوق منتظر باشم.و در نهایت کی از افسردگی در بیام و شاد بشم
به خدا تعجب می کنم می بینم شما انقدر اميدوارانه سخن می گوید.چه چیزی شمه را آنقدر شوق داده.همیشه وقتی مطلب امید وارانه می خوانم خوشحال میشم باز بعد از یک ساعت میگم چرا وچرا
به من باید چه جور عاشق خدا بشم.این سوال دوم من هست.
نماز و روزه هایتان قبول باشه آن شاء الله.
آقای پوريان.چند وقتی ارتباطتان قطع است.من تازه فهمیدم مشکل کجاست.من فهمیدم اون همه سوال رو چه جور انحراف رفتم.مشکل را دقیقا براتون می گم.خواهش می کنم این دفعه هم حقیر را شرمنده کنید ممنون می شوم.
مشکل من اینه که بی نهایت طلبم و مطالبی خوندم که ضدش بود.من پایان را دوست ندارم.تمام شدن را دوست ندارم.ثابت بودن را دوست ندارم.من دوست دارم تا بی نهایت در بهشت در حرکت باشم.خوب گوش کنید: من دوست ندارم برم بهشت و دیگه متوقف شوم.درجا بزنم.من دوست مدارم بهشت مقصدم باشد بلکه دوست دارم منزلگاه باشه.من دوست ندارم وقتی رفتم بهشت دیگه همه چی تموم بشه از اون به بعد بخور بخواب و با حوری باش و بخور و بخواب.آدم خسته نمی شه.بعضی می گن تکامل در بهشت آخرتی وجود ندارد.یعنی دیگه همه چیز تموم میشه.... به خدا وقتی این حرف ها را می شنوم دلم می خواد گریه کنم.آخه من چرا سیر نمی شم؟زندگی برام تنگ شده.دلم نمی خواد تمام بشم دلم می خواد بی نهایت باشم.چرا حضرت علی(ع) می فرماید.چه راه درازی و توشه ی اندک .آیا حضرت نمی تواند با آن همه خوبی یه بهشت حوريان و غذا برسد؟حضرت راهشان بی نهایت است.خلاصه می کنم ولی شما خلاصه جواب نده!!!
1.معنای تکامل چیست؟
2.آیا راه ما بی نهایت نیست؟آیا در بهشت درجا میزنیم؟آیا ما تا بی نهایت تقرب به خدا نداریم؟
3.مگه ما تا بی نهایت تکامل ندارم؟
4.آیا ما اینطور نیستیم که تا بی نهایت در بهشت هم تکامل پیدا کنیم و به خدا تقرب بجوییم؟
5.آیا راه تا بی نهایت نیست؟آیا بهشت ختم است؟ما در بهشت خسته نمی شویم هم بخوریم و بخوابیم؟
مرا نجات بده ای خدایااااااااااااااااااا من از هر کس کمک خواستم جز از خودت ای خدا من از ظالمانم.ای خدایا چرا هدایت نمی شم.ای خدایا زبان هایی را که واسطه ی هدایت خود قرار می دهی را گویا کن ای محبوبم.... ای کسی که تو را فقط در درد ها در یاد داشتم..... جزای گناهانم را پس می دهم.
آقای پوريان اگر می دوستی چه قدر بعضی وقتی حالم بد میشه به خدا انقدر راحت از کنار سوالاتم عبور نمی کردی و بیشتر لطف می کردید..
ای بزرگوار تو حقیر نیستی.تو مهربانی می کنی.بیا و دوباره مهربانی کن.
سلام
از مطلب مفید و پرمحتوایتان تشکر می کنم بهمین دلیل آن را در کلوب نسل جوان قرار دادم
http://www.cloob.com/javanclub
بابا ما انسانا مثل یه فیلم سینماییم برای خدا ولی از نوع گنده و واقعی و همجوره کمدی اکشن عاشقانه جنایی علمی تخیلی وغیره
سلام اگه هدف ازخلقت ما عبادت خداوند ورسیدن به مقام قرب الهی است (این را میپذیرم) وصرفن سودی برای خداوند بی نیاز ندارد
چراخداوند باید چیزی که برایش سود ندارد را خلق کند
اینهایی را که همه خواندم دارن میگن که ما موجودات خلق شده همه مثل یه بازی یا ی فیلم واسه خدایم که سرشو گرم میکن
با سلام خدمت شما.
اینکه چیزی برای ما سود و ضرری نداشته باشه و انجام بدیم، خیلی عادیه و در زندگی ما هم جریان داره، چون فضل و بخشش هست و نوعی کمال محسوب میشه، لذا انسان از انجامش لذت میبره، مثلا معلمی که در شهری دور افتاده بدون حقوق و مزایا روزی چند ساعت وقت میذاره و به بچه ها تعلیم میده، یا دکتری که بدون گرفتن حق الزحمه، بیمار خودش رو تنها به خاطر ترحم به او مداوا میکنه، این تعلیم و مداوا هیچ سودی به حال خود او نداره، به خاطر فیض و بخشش و حس کمال طلبی انجام میده.
در مورد خداوند متعال هم همینه، خدا به خاطر اینکه ببخشه و رحم و کنه و مغفرت خودش رو به اجرا در بیاره، انسانی رو خلق کرده که به او ترحم کنه و اون رو کمک کنه، رشدش بده، تعالی ببخشه، و همه این کارا هیچ سودی برای خودش نداره.
این موارد اصلا مثل یه فیلم سینمایی یا تئاتر نیست، وجودی و حقیقیه، خدا انسان رو خلق کرده که با اختیار خودش مسیر هدایت و رشد و تعالی رو طی کنه و خدا هم در این مسیر بهش کمک کنه، این هدف، هدف متعالی است، خدا میخواد انسان در سایه اختیار خودش رشد کنه و از ملائکه بالاتر بره.
پیامبران و جانشینان اونا و امامان رو هم برای کمک به این انسان آفرید که راه درست رو به انسان نشون بدن و خودون هم به شریعت الهی عمل کنن و الگوی زندگی ما باشن، به همین خاطره که در کتب کلامی گفته شده هدف دو جوره گاهی هدف به خود فاعل بر میگرده و گاهی به فعل؛ اگر به فاعل برگرده یعنی سود و ضرری برای فاعل داشته باشه، حتما اون فاعل ناقص بوده و میخواد با این حرکت نقصش رو جبران کنه، اما اگر هدف به فعل برگرده، یعنی فاعل کامله و نیازی به فعل نداره، اما حرکتی انجام داده تا فعلش که محلوقاتش هم هستن به جایی برسن؛ خدا هم از نوع دومه، خدا خودش کامله و هیچ نقص و نیازی به کسی یا چیزی نداره، لذا از خلقت انسان و آسمان و زمین و ملائکه و ... هیچ هدفی برای خودش نداره، اما سودش به خود انسان و دیگر مخلوقات میرسه، لذا هدفش اینه که به مخلوقاتش رحم کنه و فیض برسونه.
به نظر من خدا بزرک تر از اونه که هدفی داشته باشه(هدف مال انسان
هاست)
وخدا بزرگ تر از اونه که از چیزی لذت ببره یا ناراحت بشه
به قول خودتون خدا خارج از درک انسانه پس خودتونو برای پی بردن به راز خلقت خسته نکنید
با سلام خدمت شما.
ببین دوست عزیز این بحث به صورت مفصل در کتب کلامی اومده و علمای علم کلام مفصل از زمان های گذشته تا کنون در این رابطه صحبت کردن؛ لذا شبهه مطرح و پاسخ داده شده.
اینکه میفرمایید خدا بزرگ تر از اونه که هدف داشته باشه، در واقع پایین آوردن خداست، نه بالا بردن او؛ چرا که هیچ عاقلی کار لغو و بیهوده انجام نمیده، اگر بگید خدا هدفی از خلقت نداره، دقیقا به این معناست که هدفی نداره و لغو بیهوده است. خدایی که جامع جمیع کمالاته چطور ممکنه کاری بیهوده و لغو انجام بده و هیچ هدفی از خلقت آسمان و زمین و انسان و ملائکه نداشته باشه، این تصور از خدا خیلی تصوره غلطیه.
شیعه میگه کار بیهوده و لغو انجام دادن قبیحه و خداوند متعال که جامع همه کمالاته و هیچ عیب و نقص و نیازی در او نیست، هرگز عمل قبیحی انجام نمیده، چرا که لازمه ذات پاک و متعالی او، اینه که ازش فقط خوبی و بزرگی و کمال صادر بشه نه قبح و بدی؛ لذا هیچ قبیحی از خدا صادر نمیشه، یکی از کارهای قبیح هم همینه که کاری رو لغو و بیهوده و بدون هدف انجام بده، لذا ما میگیم چون خدا بزرگ تر از اونه که کار بیهوده انجام بده، پس باید از خلقت مخلوقات خودش هدف داشته باشه.
قرآن هم آیات زیادی در این زمینه داره، بارها فرموده ما آسمان و زمین و آنچه در آن دو هستش رو بیهوده و هیچ و پوچ نیافریدیم، یعنی بدونید از خلقت اونا هدفی داریم، و این یعنی همون حرف شیعه.
لذتی که درباره خدا گفته میشه با لذتی که ما انسانها میبریم فرق داره، لذت خدا عقلیه نه جسمی، شما گاهی از اینکه دارای کمالی هستی، مثل علم و سواد یا مساله علمی رو حل کردی یه لذت میبری و خوشحال میشی، این لذت رو میگن لذت عقلی؛ خداوند متعال وقتی به خودش نگاه میکنه که کمال مطلقه و هیچ عیب و نقصی نداره و هیچ خللی در او راه نداره و ... از داشتن ازاین کمالات لذت میبره، شاید این آیه از قرآن که خدا به خودش آفرین و «بارک الله» میگه هم به همین معنا باشه: « فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحسَنُ الخالِقينَ-مؤمنون»(مومنون/14)
در کتب کلامی هم گفته شده خوشحالی خدا به معنای پاداشه و ناراحتی خدا به معنای عذابه، لذا خوشحالی و ناراحتی به معنای تغییر حالت در خدا راه نداره، اما لذت بردن از خود، به معنای تغییر حالت نیست، به معنای رضایت از خوده، یعنی خداوند متعال چون در خودش هیچ عیبی نمیبینه، همیشه از خودش راضیه و خودش رو دوست داره.
نکته دوم اینکه: درسته که کنه ذات ربوبی خارج درک و فهم بشره، اما خداوند متعال رو در مقام اسما و صفات میتوان شناخت و باید شناخت، نمیشه گفت انسان هیچ شناختی از خدا پیدا نمیکنه، او چیز مبهم و نامفهومیه؛ نه، این درست نیست، باید اوصاف سلبی و ثبوتی خدا رو شناخت و تمام نواقص و کمبودها رو از اونا جدا کرد. مثلا عقل میگه بدون شک خدا داری علم و قدرت و حیات هستش، این علم قدرت هم باید بینهایت باشند و متناسب با ذات ربوبی او، هر گونه کمبود و نقصی باید از ذات او مبری بشه، یا اینکه عقل میگه خدا بناید جسم داشته باشه، خدا نباید خواب و خوراک و تولید مثل و ... داشته باشه، اینها صفات سلبیه که از خدا دفع میشه.
پس انسان به اندازه درک وفهم خودش میتونه مقام اسما و صفات الهی رو درک کنه، اما کنه ذات ربوبی مجهول مطلقه و احدی از اون اطلاع نداره، حتی پیامبران الهی، حتی ائمه اطهار.
راستی شما این جمله رو شنیدید
"خدا همه چیز است و همه چیز خدا است"
اگه شنیدید میشه بگید از کیه؟
و میشه تفسیرش کنید؟
با سلام خدمت شما.
اگر منظورتون وحدت وجوده، یعنی در عالم خارج همه چیز خداست و همه اشیا خدا هستن و خدا همه اشیا، این حرف رو برخی از عرفا زدن و معلومه که باطله؛ اونا میگن در خارج یه وجود بیشتر نداریم و اون خداست و تمام اشیا و تمام چیزهایی که در اطراف خودمون میبینیم و حتی خود انسان، همگی جزئی از همون وجود هستیم و وجود منحصر در خداست. این حرف خیلی مزخرفه و باطله، اصلا خدا رو مادی دیدن و شان اون رو خیلی پایین آوردن.
اما اگر منظور این باشه که تمام موجودات هر کمالی که دارن از خداست و خدا بر همه چیز و همه کس احاطه داره، و همه اشیا به ذاتش قائم هستن و او قیوم مطلقه، این حرف درستیه. خدا همه چیزه، یعنی هر کس در عالم خلقت، هر کمالی داره از آن خداست و خدا بالاتر از اون رو داره، یعنی خدا خالق و هستی بخش تمام اشیا و موجودات و مخلوقاته.
اینکه همه چیز هم خداست، اگر به این معنا باشه که همه اشیا به اندازه خودشون و کمالاتشون خدا رو نشون میدن، اینم حرف خوبیه، یعنی او بزرگ تر و بالاتر از همه چیزه، اما همه اشیا به انداره خودشون و وجودشون، خدا رو نشون میدن و دلیلی بر وجود خدا هستن، این حرف درسته، مثلا شما یه آینه کوچیک رو روبروی یه کوه بزرگ بگیر، این آیه تنها قسمتی از وجود کوه رو نشون میده نه همه کوه رو، تمام اشیا و موجودات عالم نیز به اندازه خودشون خدا رو نشون میدن و دقیقا مثل همون آینه خدا رو منعکس میکنن، نه اینکه واقعا خدا باشن، پس این جمله که همه چیز خداست، اگر به معنای آیه و نشانه و دلالت باشه حرف درست و خوبی است، اما اگر به معنای جزئیت و وجودی باشه که هر شیای در خارج، قسمتی از خداست، نه این غلطه و شرکه و انسان از دایره توحید خازج میکنه.