علوم تجربی نیز روح را ثابت کرد

09:40 - 1397/04/09

علوم تجربی نیز تایید کننده وجود روح در بدن است، کارهای مرتاضین نیز موید وجود روح است.

روح

گفته شد که یکی از ادله واهی منکران خداوند متعال، انکار روح است، آنان انسان را همین بدن مادی و عنصری دانسته و بعد معنوی و روح را انکار کرده و به تبع آن جهان آخرت و کل ماوراء طبیعت را منکرند؛ ما در مطالب گذشته به ادله اثبات روح از دیدگان فلاسفه و متکلیمن اسلامی پرداختیم.

در این مطلب نظر علوم جدید در مورد روح را بیان می‌کنیم:
علوم جدید نیز از راه‌های متعدد حقیقت روح را اثبات نموده است. دانشمند بزرگ مصری «محمد فرید وجدی» نویسنده معروف دائره المعارف در این باره می‌گوید: «غربی‌ها از قرن ۱۶ تا قرن ۱۹ میلادی بر روی کلیه مباحث روح و ماوراء طبیعت قلم کشیدند و همه را خرافات می‌دانستند. اما قرن ۱۹ میلادی فرا رسید و جهان روح به وسیلۀ دانشمندان به کمک دلایل حسی اثبات گردید».[1]

این دانشمندان طی تحقیقات خود ثابت کردند که هر انسانی دارای دو شخصیت است: شخصیت ظاهر و آشکار و شخصیت مخفی و پنهان. شخصیت اول همان دستگاه شعور ظاهر و تفکر اندیشه و اراده و حواس ظاهر ماست. اما شخصیت دوم دستگاهی عالی‌تر و مهم‌تر در ماوراء این دستگاه است که خزانه علوم و دانش‌ها می‌باشد و ما در حال عادی از آن بی‌خبریم. آن‌ها معتقدند امور زیر مربوط به شخصیت مخفی انسان و گواه بر وجود چنین شخصیتی است:
۱. حرکات غیر ارادی پاره‌ای از دستگاه‌های بدن مانند قلب و معده و امثال آن.
۲. رؤیاهای صادق؛ خواب‌هایی که درست و مطابق با واقع از آب در می‌آید.
۳. الهامات ناگهانیِ دانشمندان، شعرا، فلاسفه و مکتشفین که بدون مقدمات قبلی صورت می‌گیرد.
راه تجربی که برای اثبات این شخصیت دوم پیدا کردند همان خواب‌های مغناطیسی(هیپنوتیسم و مانیتیسم) است. درحال خواب مغناطیسی دستگاه شعور ظاهر از کار می‌افتد و شعور پنهان شروع به فعالیت می‌کند. با کمال تعجب دیده می‌شود که انسان در این حالت، از بسیاری از علوم که در حال عادی بی‌خبر بوده مطلع است و مسائلی را که در حال عادی قادر به حل آن نبوده را حل می‌کند. مثلاً دیده شد کسی که در حال عادی قادر به حل یک مسئلۀ ضرب ساده و معمولی نبود، مسائل ضربی که رقم آن‌ها بالغ بر ۳۶ رقم بوده است حل کرد.[2]

موید دیگر وجود روح در بدن انسان، کارهای عجیب و غریبی است که مرتاضین انجام می‌دهند و به هیچ وجه با این‌که انسان همین بدن عنصری است، سازگاری ندارد، آنان بدون این‌که از جای خود حرکت کنند، برخی کارها را انجام می‌دهند و بر برخی اشیا تاثیر می‌گذارند و ... لذا موید وجود نیرویی دیگر در بدن آن‌هاست که مربوط به روح است، نه جسم مادی.

___________________________________
پینوشت
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، رهبران بزرگ، تهران، کانون انتشارات محمدی، چاپ دوم، ۱۳۴۶ش، ص۲۰۲. (به نقل از فرید وجدی، دائرة المعارف)
[2]. همان، ص 202 و 203.

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 0 =
*****