لذت گرایش به جنس مخالف

06:49 - 1394/09/10

چکیده: لذت در ازدواج و خوردن مزد کار بشر است.

رابطه با نامحرم

یکی از تمایلات طبیعی بشر گرایش به جنس مخالف است، به طوری که این میل در سنین جوانی به اوج خود رسیده و ظهور پیدا می کند.
سوال اینجاست چرا در انسان ها چنین حس و گرایشی وجود دارد؟
در جواب می توان گفت که برای حفظ نسل انسان ها راهی جزء ازدواج وجود ندارد و ازدواج زمانی انجام می گیرد که میل و کششی به جنس مخالف وجود داشته باشد که ثمره ی آن تولید نسل است.
انسان برای اینکه بماند باید غذا بخورد و برای اینکه نسل انسانی باقی بماند باید ازدواج کند. لذا خداوند لذتی را در خوردن و ازدواج قرار داد که بشر به دنبال ایندو می رود.
به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی اگر این لذت در خوردن نبود بشر به دنبال غذا نمی رفت حتی اگر از گرسنگی می مرد.
بنابراین آن چیزی که بشر را وادار به خوردن می کند لذت در آن است و آن چیزی که باعث می شود انسان به جنس مخالف گرایش داشته باشد به خاطر لذت آن است.
بشر با حفظ خود (از طریق خوردن) و حفظ نسل خود (از طریق ازدواج) ناخواسته دارد به این نظام آفرینش خدمت می کند.
و این لذت در ازدواج و لذت در خوردن مزد کارگری بشر است. چرا که بشر با حفظ خود و نسل خود  کاری را در این عالم هستی انجام می دهد.[1]
به بیان دیگر از آنجایی که انسان در این نظام هستی سهمی ایفاء می کند و تولید نسل انسانی به وسیله او انجام می گیرد خدا هم در مقابل پاداشی را به او عطاء می کند و آن مزد همین لذت در رابطه جنسی است. پس لذت در نکاح مزد حفظ نسل است نه وسیله گناه و تفریح حرام.
چقدر تفاوت است بین این نگاه و آن نگاه که انسان بیچاره این نیروی خدادادی را، خادم نفس خود می داند.
بنابراین اگر میلی به جنس مخالف وجود دارد یک امر طبیعی است و هیچگاه خداوند حکیم کار بیهوده انجام نمی دهد. اما بحث در این است که چگونه باید از این میل استفاده کرد و آن را هدایت کرد و تنها راه شرعی ارضاء این غریزه ازدواج است و تنها راه مشروع ارتباط با نامحرم ازدواج است که غیر از این بیراه است.
بله؛ اگر کسی بخواهد مطیع نفس خود باشد و بنده ی او «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ [جاثیه/23] پس آيا ديدى كسى را كه هوس خويش را خدای خود قرار داده است.»
این خدا فرمان به بدی می دهد «إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ [یوسف/53] نفس قطعا به بدى امر مى‏ كند.» 
حال اگر کسی با ازدواج هم اقناع نشد و همچنان چشم و دلش به دنبال نامحرم است این همان مرضی قلبی است که قرآن کریم هم از آن یاد کرده است. خداوند به همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ [احزاب32] پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد.»
این شخص اگر نگران مرض قلبی خود است باید به دنبال درمان آن باشد و اگر هم که نه، مانند بسیاری از بیمار دلان به دنبال عیاشی و هرزگی می رود، که پایانی جز حسرت و خسران ندارد.

- - - - - - - -
پی نوشت
[1] برگرفته از درس خارج فقه آیت الله جوادی. سایت مدرسه فقاهت

       

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر اخلاق اسلامی
نویسنده اخلاق اسلامی در

مطلب شمادرکانال اخلاق اسلامی منتشر شد

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 5 =
*****