او به من خیانت کرد من هم به کسی دیگر خیانت خواهم کرد!

02:46 - 1393/11/25

با سلام.من دختری رو خیلی دوس داشتم وبا هم به قصد ازدواج رابطه داشتیم ولی اون قبلا با کسی دوست بود و بهم گفت از کارش پشیمونه.ما به هم انقد نزدیک شده بودیم که حتی تماس فیزیکی هم داشتیم ولی بعدا فهمیدم اون زمانی که باهام بود بهم خیانت کرد و من باهاش رابطمو قطع کردم.ولی الان بعضی اوقات به خاطراتمون و خلاصه اتفاقاتی که بینون افتاده فکر میکنم.آیا این فکر کردن من به اون با اینکه اون به من خیانت کرده کار درست و عاقلانه ایه یا نه؟و اینکه به خودم میگم اگه من بخوام برای ازدواج سراغ کس دیگه برم با این کارم دارم به کسی که خواستگاریش میرم خیانت میکنم.چون من قبلا رابطه جنسی داشتم و از این کارمم خیلی پشیمونم ولی اون احساس خیانتم که اگه بخوام برم سراغ یکی دیگه دارم.این قضیه خیانتم همون کسی که قبلا باهاش رابطه داشتم بهم گفت و من ازش پرسیدم الان که من نیستم تو به کس دیگه ای فک میکنی برا ازدواج یا نه و اون گفت که اگه من بخوام برم سراغ یکی دیگه فکرم پیش تو میمونه و ب همسر آیندم خیانت میکنم.و منم با اینکه بهم خیانت کرده بود بهش گفتم منم صبر میکنم تو اول ازدواج کنی و بعد من سراغ کس دیگه ای میرم ولی اون میگفت من به غیر از تو دیگه به کسی فک نمیکنم چون فکرم پیش توا.نمیدونم با چه رویی داشت این حرفو بهم میزد چون اصلا با کارای قبلیش جور در نمیومد این حرفش.ولی خب فکر منو مشغول کرد.از طرفی دوس دارم خیلی زود ازدواج کنم ولی قبلش همین حس خیانتو دارم و آیا کار درستی کردم که به اون گفتم تا زمانی که تو ازدواج نکنی منم به ازدواج فکر نمیکنم یا نه و بعدش اینکه میترسم کسی که قراره برم سراغش از این قضیه ها بو ببره و اصلا من باید راجب رابطه قبلیم باهاش حرف بزنم یا نه؟ببخشید یکم طولانی بود.لطفا راهنماییم کنید.

http://btid.org/node/55799
تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت شما 

چند نکته خدمتتان عرض خواهم کرد 

1- "من دختری رو خیلی دوس داشتم وبا هم به قصد ازدواج رابطه داشتیم" نمیتوان یک دختر رو دوست داشت و قبل از ازدواج باهاش رابطه داشت!! این کار خیانت به اون دختر و زندگیش هست ... پس بهتره نگی دوستش داشتم و به قصد ازدواج رابطه داشتم !!!

2-"ولی اون قبلا با کسی دوست بود و بهم گفت از کارش پشیمونه.ما به هم انقد نزدیک شده بودیم که حتی تماس فیزیکی هم داشتیم ولی بعدا فهمیدم اون زمانی که باهام بود بهم خیانت کرد و من باهاش رابطمو قطع کردم" شما همونطور که ایشون با یه نفر دوست بوده ... شما هم با ایشون دوست بودید ... پس به هیچ عنوان با یکدیگر فرقی ندارید ...اصولا وقتی بحث دوستی با جنس مخالف پیش میاد بحث خیانت بی معنا میشه... اگر تو باهاش دوست بودی تا باهم ازدواج کنید ... اونم با یه نفر قبلا دوست بوده تا ازدواج کنن و نشده .... 

3-"ولی الان بعضی اوقات به خاطراتمون و خلاصه اتفاقاتی که بینون افتاده فکر میکنم.آیا این فکر کردن من به اون با اینکه اون به من خیانت کرده کار درست و عاقلانه ایه یا نه؟" دنبال کار درست و عاقلانه هستی ؟ مطمئنی بهت خیانت کرده ؟ مطمئنی تو بهش خیانت نکردی ؟ جواب سوالا رو به خودت بدی خودت متوجه خیلی چیزا میشی ..... 

4- " و اینکه به خودم میگم اگه من بخوام برای ازدواج سراغ کس دیگه برم با این کارم دارم به کسی که خواستگاریش میرم خیانت میکنم.چون من قبلا رابطه جنسی داشتم و از این کارمم خیلی پشیمونم ولی اون احساس خیانتم که اگه بخوام برم سراغ یکی دیگه دارم." شما باید قبل از این اتفاقات فکر میکردی اگه بهش نرسی با کسی که میخوای ازدواج کنی خیانت هست یا نه .... چرا صرفا رابطه جنسیتو بزرگ میدونی و بقیه اش رو هیچی حساب نمیکنی ؟؟؟ یعنی اگه رابطه جنسی نداشتی و همین دوستی بود با کسی که میخواستی ازدواج کنی خیانت نکرده بودی ؟؟؟ مبنای این قضیه ارتباط با جنس مخالف هست که اشتباهه .... رابطه جنسی صرفا نوع دیگر و عمیق تر در رابطه با جنس مخالف هست ولی اصولا تفاوت چندانی نداره .... ابتدا متوجه بشو که خیانت اصولا یعنی چه .... 

5-" این قضیه خیانتم همون کسی که قبلا باهاش رابطه داشتم بهم گفت و من ازش پرسیدم الان که من نیستم تو به کس دیگه ای فک میکنی برا ازدواج یا نه و اون گفت که اگه من بخوام برم سراغ یکی دیگه فکرم پیش تو میمونه و ب همسر آیندم خیانت میکنم.و منم با اینکه بهم خیانت کرده بود بهش گفتم منم صبر میکنم تو اول ازدواج کنی و بعد من سراغ کس دیگه ای میرم ولی اون میگفت من به غیر از تو دیگه به کسی فک نمیکنم چون فکرم پیش توا.نمیدونم با چه رویی داشت این حرفو بهم میزد چون اصلا با کارای قبلیش جور در نمیومد این حرفش.ولی خب فکر منو مشغول کرد" ایشون هوای نفسشو بر هر چیزی ارجح میدونه و حرف عجیبی نیست ..... اون تو رو برای خودش میخواد برای هوای نفسش ... و البته شما هم به همین شکل هستید ... و تفاوت چندانی با هم ندارید ... ( با خودت صادق باش !! نذار فریب احساسات درونیتو بخوری ... مثل خیلی از جوونهایی که زدن به بیخیالی و برای خودشون توجیحهات و حرفهای دلخوش کن میزنن .... مردونه بشین با خودت فکر کن ) 

6-"از طرفی دوس دارم خیلی زود ازدواج کنم ولی قبلش همین حس خیانتو دارم و آیا کار درستی کردم که به اون گفتم تا زمانی که تو ازدواج نکنی منم به ازدواج فکر نمیکنم یا نه " نمیخواد زود ازدواج کنی .... اول منطقی اتفاقات این مدتو با خودت بررسی کن ... اشتباهات خودت...اشتباهات اون دختر ... 

7-"و بعدش اینکه میترسم کسی که قراره برم سراغش از این قضیه ها بو ببره و اصلا من باید راجب رابطه قبلیم باهاش حرف بزنم یا نه؟ببخشید یکم طولانی بود.لطفا راهنماییم کنید." این قسمتو در جمع بندی خدمتت عرض خواهم کرد 

 

در پایان باید خدمتت عرض کنم اگر به درستی به بررسی اتفاقات گذشته ات بپردازی و متوجه اشتباهاتت شده باشی خیلی از موضوعات حل میشه ... اینکه خیانت کردی خودتم بهش واقف هستی اما اینکه از رازت به همسرت باید بگی یا نه باید بگم اگر مبنای کار رو دین و خداوند قرار بدیم بدون شک بازگو کردن گناه ، خودش گناهه و اشتباه .... پس نباید ازش چیزی بگی .. اما از الان باید یه چیزی رو خوب یادت باشه ؛ اگر هر لحظه همسرت متوجه این اتفاق شد باید بدون ترس و با اعتماد به نفس به همسرت اطمینان بدی که میدونی اشتباه بزرگی کردی (اولین چیزی که یه زن پس از اشتباه شوهرش دوست داره بشنوه و بفهمه اینه که همسرش بدونه بزرگی اشتباهش چقدره ... و چه اندازه همسرش نسبت به خیانت و رابطه با یه دختر دیگه حساسه .... اگر تو مردونه بهش بفهمونی اشتباهت خیلی بزرگ بوده و تو اینو متوجه شدی 90 درصد قضیه حل میشه و بعدش باید بفهمه پشیمونی ..... و باید بهش حتما فرصت بدی تا این موضوع رو حل کنه .... ولی تا خدایی ناکرده متوجه نشده تو نیاز نیست چیزی بگی ....) 

موفق و موید باشی

 یاحق 

 

تصویر هانا
نویسنده هانا در

نه خیانت نیست مطمئن باشید ...وقتی توبه واقعی کنید و از گناه دوری کنید پاکید و میتونید با یه دختره خوب ازدواج کنید فقط به خاطره اینکه عذاب وجدانتون کم بشه به خودتون قول بدید به جاش محبتو صبرتونو نسبت به همسرتون بیشتر میکنید اصلانم لازم نیست از رابطه فیزیکیتون چیزی بگید تاثیرش بده 

تصویر مصطفی راهی

با سلام و عرض تشکر از سوالی که در این انجمن مطرح کرده‌اید

همان طور که بارها در مشاورهای این سایت تکرار شده است باید بر این مطلب تاکید کنم که همین که انسان قصد ازدواج با کسی را داشته باشد دلیل بر این نمیشود که از هر طریقی برای رسیدن به این هدف وارد شود.

ازدواج مانند همه امور درست، باید از مسیر منطقی و عقلانی خودش پیگیری شود تا به آن نتیجه درست و مثبتش برسد.

درست است که شما به قصد ازدواج وارد اینگونه روابط شده اید ولی مسیری را برای رسیدن به هدفتان انتخاب کرده اید که برای شما ایجاد مشکل کرده است و در اینگونه روابط بروز مشکلاتی از این دست چیز دور از دسترسی نیست.

بهترین روشها برای ازدواج روشهایی است که بیشترین میزان تعهد و پایبندی را برای دو طرف تضمین کند. و البته پیشنهاد ما این است که از طریق خانواده ها و به صورت شفاف و نه مخفیانه دنبال شود تا با استفاده از تجربه و اطلاعات بزرگترها و به دور از هر گونه احساسات، دو طرف متوجه شوند که چقدر در این تصمیمی که گرفته اند جدی هستند و چقدر حاضرند برایش هزینه دهند و نه اینکه تا کم و زیادی به وجود آمد زیر همه چیز بزنند و طرف مقابلشان را با کوهی از احساسات و عواطف رها سازند.

به هر حال به عنوان اصلی ترین نکته در مسئله ارتباط شما با این دختر باید بگویم با توجه به نکاتی که خود شما ذکر کردید این گزینه برای ازدواج با شما مناسب نیست و تنها راه شما این است که با توکل بر خدا و یاری گرفتن از او مسیر فراموشی این مورد را برای خود هموار سازید.

با توجه به فرضهایی که در پیشنهادات تقدیمتان میشود، در مورد بحث خیانت باید بگویم که ازدواج شما با دختری که از روابط قبلی شما اطلاعی ندارد هیچ گاه به خودی خود نمیتواند خیانت به او محسوب شود و ضمنا در این مورد دادن اطلاع دقیق و با جزیئات کامل هم به همسر آینده تان لازم نیست و حتی در اکثر مواقع گناه به حساب می‌آید چرا که اعتراف به گناه در جایی که ضرورتی ندارد خود گناه محسوب می‌شود و دین ما به ما این اجازه را نمیدهد.

ضمن این که شما مشکل خاصی برای ازدواج ندارید حال چند توصیه برای برون رفت شما از این مشکلات تقدیم میکنم

1. از ارتباط گذشته تان حقیقتا توبه کنید و با ارتباط با خدا و کسب اطلاعات کافی در رابطه با اینگونه روابط غیر اصولی، راه بازگشت به آن را بر خود ببندید.

2. با وجود آن که میدانیم به دلیل تعلقات عاطفی این کار سخت است ولی سعی کنید خاطرات و احیانا علاقه ایی که از مورد قبلیتان دارید از ذهن و دلتان پاک کنید و برای این کار یادآوری نقاط منفی او و جاگزین کردن تفریحات سالم و مشغولیات مفید و ارتباط عاطفی با دوستان و نزدیکان خصوصا خانواده در کنار گذر زمان بسیار موثر است.

3. بعد از فراهم کردن این مقدمات (فراموشی مورد قبلیتان) برای ازدواج آن هم از راه صحصیح اقدام کنید.

4. برای اطلاع دادن از حقایقی که در گذشته برای شما اتفاق افتاده است با توجه به اینکه توبه کرده اید و در آینده میخواهید زندگی سراسر تعهدی را داشته باشید، فقط در حد کلیات مبهم و با درخواست طرف مقابل و با وجود حساسیت از جانب او گفته شود و اصلا وارد جزئیات نشوید که همانطور که گفته شد گناه محسوب میشود.

5. اینگونه موارد را در صورتی که نیاز به گفتن (با همان شرایطی که گفتیم )باشد در جلسات ابتدایی گفته نشود.

6. این اطمینان را بنده به شما میدهم در صورتی که حقیقتا عمل شما در زندگی زناشوییتان عملی پسندیده و از سر تعهد باشد این خود بهترین حافظ برای زندگی شماست  و نگران آینده نباشید.

با آرزوی توفیقات روزافزون برای شما...