چکیده:از جمله ادلۀ اهل سنت بر نظريه عدالت صحابه ایه 110 سوره آل عمران و 143 سوره بقره میباشد. که هیچ یک از استدلالها و ادلۀ قرآنی اهل سنت در اثبات عدالت صحابه کامل و تمام نیست و نمیتوان به وسیله آنها عدالت تمامی صحابه را اثبات نمود.
اهل سنت برای اثبات عدالت تمامی صحابه و حجیت سیره ایشان به آیاتی از قران کریم تمسک کرهاند که در پستهای گذشته[1] مهمترین آیاتی که به آن استدلال کردهاند را مورد نقد و بررسی قرار دادیم و در این نوشتار به دو آیه مهم دیگر اشاره میکنیم و از بیان آیاتی که در دلالت ضعیفتر و ناقصتر هستند اجتناب میکنیم و به این ترتیب بحث ادله قرآنی اهل سنت بر عدالت صحابه را به پایان میرسانیم.
1. سوره آل عمران، آیه 110
از جمله ادلۀ اهل سنت بر نظريه عدالت صحابه، این آيه است که مىفرمايد: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُون [آل عمران/110] شما بهترين امّتى بوديد كه براى مردم پديدار شدهاند. به كار نيك فرمان مىدهيد و از كار ناپسند نهى مىكنيد. به خدا ايمان داريد و اگر اهل كتاب ايمان آورده بودند، به يقين براى آنان بهتر بود. برخى از آنان مؤمنند و بيشترشان فاسق»
اهل تسنن میگویند كه خداوند در اين آيه شهادت داده است كه امت پيامبر اكرم(صلىاللَّهعليهوآله) بهترين امت در ميان تمامى امّتهاست و اين امت بيشترين فايده را براى مردم دارند؛ چرا كه امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و به خدا ايمان دارند.
«محمد عمر سربازی» میگوید: «مخاطبان این آیه، به طور مسلم صحابهی گرامی حضرت رسولاند و وقتی خداوند آنها را بهترین انسانها معرفی کرده، طبعاً باید عادل باشند».[2]
پاسخ
اولاً: «ابن جوزی» از علمای خود اهل سنت در دلالت این آیه میگوید: «در مصادیق آیه چهار قول وجود دارد: 1. اهل بدر؛ 2. مهاجرین؛ 3. جمیع صحابه؛ 4. تمامی امت حضرت محمد(صلىاللَّهعليهوآله)».[3] بنابراین در مورد آیه، اقوال دیگری نیز وجود دارد که با این قول در تعارض است، یعنی آیه شریفه یا شامل اصحاب بدر و مهاجرین میباشد که در اینصورت همه صحابه را شامل نمیشود و یا آنکه همه امت مد نظر میباشد که هیچ کس قائل به عدالت تمامی امت نمیباشد. پس در هر صورت نمیتوان پذیرفت منظور تمام صحابه باشد.
ثانیا: «قرطبی» میگوید: «این قسمت از آیه "تأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ" مدح امّت است، مادامى كه بر اين ويژگى استوار و به آن متصف باشند، پس اگر معروف را ترك و برابر منكر سکوت كنند، نام مدح از آنان زايل و نام ذم به آنها ملحق مىشود و اين سببى براى هلاكتشان خواهد بود».[4]
«فخر رازی» نیز به همین کلام قرطبی تصریح میکند.[5] لذا با این بیان علّت خير بودن امت، امر به معروف و نهى از منكر كردن آنان است، پس این طور نیست که این آیه بدون هیچ قید و شرطی تمام صحابه را عادل بداند، و زمانی که از این امر اعراض و کوتاهی کنند، دیگر نه تنها مدح نیست، بلکه ذم آنان میباشد. چنانکه در عصر پیامبر(صلىاللَّهعليهوآله) میخوانیم بسیاری از صحابه نه تنها آمر به معروف و ناهی از منکر نبودهاند، بلکه خود از معروفها اعراض کردهاند و مرتکب بسیاری از نواهی شدهاند.
2. سوره بقره، آیه 143
از جمله دلایل دیگر اهل سنت این آیه شریفه است که میفرماید: «کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَي النّاسِ وَ يَکُونَ الرَّسُولُ عَلَيْکُمْ شَهِيداً [بقره/143] و همچنين شما مسلمانان را به آيين اسلام هدايت کرديم و به اخلاق معتدل و سيرت نيکو بياراستيم تا گواه مردم باشيد و پيغمبر گواه شما باشد». در بعضی از تفاسیر اهل سنت کلمه "وسطا" به معنای عدل گرفته شده است».[6]
پاسخ
اولاً: آیه در مورد مجموعه امّت اسلامی صحبت میکند، که هیچ کس قائل به عدالت تمام امّت نیست و صحابه جزئی از امّت هستند نه همه امّت.
ثانیاً: در مورد لفظ "امت وسط" تفاسیر مختلفی وجود دارد که شایعترین آن به معنای امت معتدل و میانهرو و به دور از افراط و تفریط است[7] که یکی از امتیازات و ویزگیهای امت اسلامی را بیان میکند و این معنا هیچ ارتباط و سنخیتی با مسأله عدالت ندارد.
اما سوال مهمی که باید اهل سنت پاسخ دهند آن است که اگر حقیقتا امت اسلامی بر پایه عدالت و اعتدال رفتار و حرکت کردند، پس چرا نقل شده بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلىاللَّهعليهوآله) دیگر چیزی از سنت ایشان باقی نماند و خود صحابه بدعتهای بسیار در دین گذاشتند.
به طور مثال «بخاری» در صحیحش از «أم درداء» نقل میکند: «همسرم وارد منزل شد در حالیکه غضبناک بود. سؤال کردم: چرا غضبناک شدی؟ گفت: به خدا قسم! چیزی از سنت محمد(صلىاللَّهعليهوآله) در میان أمتش باقی نمانده است، جز اینکه با هم نماز میخوانند».[8]
«شافعی» نیز از «ابن زبیر» نقل میکند: «تمام سنتهای رسول الله(صلىاللَّهعليهوآله) دستخوش تغییر شده، حتی نماز».[9]
حال اهل سنت چطور با این وضع اسفناکی که صحابه درست کردهاند، به طوری که چیزی از سنتهای پیامبر(صلىاللَّهعليهوآله) باقی نگذاشتند، باز دم از عدالت صحابه میزنند و با سطحی نگری و تمسک به ظواهر این آیات به عدالت آنان استدلال میکنند؟
بنابراین هیچ یک از استدلالها و ادلۀ قرآنی اهل سنت در اثبات عدالت صحابه کامل و تمام نیست و نمیتوان به وسیله آن عدالت تمامی صحابه را اثبات نمود. اما آنچه که مسلم و قطعی است آن است که آن دسته از صحابهای که دارای ایمان حقیقی هستند و از جهاد در راه خدا و رسولش سرباز نزدند و از اطاعت دستورات و فرامین پیامبرش سرپیچی نکردند، آنان همان کسانی هستند که خداوند وعده رضوان و بهشت خود را به آنها داده است.
_______________________________
پینوشت
[1].پست اول – پست دوم – پست سوم – پست چهارم – پست پنجم.
[2]. به این سایت و لینک مراجعه شود.
[3]. ابن جوزی، زادالمسیر، ج1، ص،438، ناشر: مکتب الاسلامیه-بیروت.
[4]. قرطبی، الجامع لأحكام القرآن، ج4، ص166.
[5]. فخر رازی، التفسير الكبير، ج8، ص: 325، ناشر: دار إحياء التراث العربي-بيروت.
[6]. زادالمسیر، ابن جوزی، ج1، ص155.
[7].برای مطالعه بیشتر در مورد اقوال به این سایت و لینک مراجعه شود.
[8]. صحیح البخاری، ابواب صلاة الجماعة و الامامة ، باب فضل صلاة الفجر فی جماعة ، ح ۶۲۲.
[9]. الأم للإمام الشافعی، ج ۱ ص ۲۶۹، کتاب الصلاة، کتاب صلاة العیدین.